| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
یادگیری برای بودن و یادگیری برای انجام دادن؟!
Learning to be or learning to do??
نوشته دکتر اسماعیل هداوندی
چند وقت پیش شروع به خواندن کتابی کردم که صفحه اولش به این جمله از جان ادامز اشاره کرده بود که "دو نوع تحصیلات وجود دارد، یکی برای تامین زندگی، دیگری برای زندگی کردن ". ناخوادگاه شروع کردم به مرور تجاربی که درسالیان گذشته در دانشگاه و بیرون دانشگاه با شخصیت های دانشگاهی و علمی داشتم! به اساتیدی رسیدم که بسیار الهام بخش بودند طوری که با هر برخورد درسهایی می دادند و چراغی در وجود آدم روشن می کردند و در مقابل اساتیدی که .... جمله ادامز تبدیل شد به سنجه ای برای ارزیابی شخصیت های علمی که در تجارب من حضور داشتند و ایضا خودم!!
امروز یکی از اساتیدم متن زیر را برایم فرستادند که دوباره من رو به یاد جمله ادامز انداخت:" ترامپ ۳/۷ میلیارد دلار دارایی دارد، اما عجیب است که وقتی با ۱۰،۰۰۰ دلار در ماه میتوان زندگی خیلی خوبی در آمریکا داشت پولهای افرادی مثل ترامپ به چه دردشان میخورد و چرا زندگیشان را وقف فعالیتی معنیدار مثل شناخت علمی از جهان یا کمک به دیگران یا آفرینش هنری نمیکنند؟
پاسخ ساده است: در شخصیت ترامپ جنبههای معنوی-فکری رشد چندانی نیافته است. برای آدمهایی مثل او پول و سلطه داشتن و مشهور بودن نزد عوام مهمترین چیز است. ..... وقتی پروفسور Donald Knuth، نرمافزار ارزشمند TeX را ساخت آن را رایگان عرضه نمود. او کتابها و مقالات اثرگذارش را مینویسد، خانواده و دوستانش را دارد، متخصصین بسیاری تربیت نموده، حقوق مادی مناسبی دریافت میکند، و از زندگی لذت میبرد. برای Knuth اهمیتی ندارد چند صد میلیون آدم معمولي اسم او را بدانند، یا او را بهخاطر داشتن پول زیاد تحسین کنند."..
اینکه چطور میشه شخصیت های علمی و دانشگاهی مثل Knuth می شوند و کسایی مثل مثلا جورج بوش یا رابرت مک نامارا (وزیر دفاع امریکا در جنگ ویتنام و جنایتکار جنگی) که فارغ التحصیلان هاروارد هستند.
باید این سوالو از خودمون بپرسیم که ما چی یاد میگیریم و چطوری باید یاد بگیریم که به ادمی مانند knuth تبدیل بشیم نه مثلا رابرت مک نامارا!!
دکتر قراجه داغی در کتاب تفکر سیستمی (ترجمه دکتر سهراب خیلی شورینی) برای یادگیری سه بعد رو بیان می کنند:
1 یادگیری یادگیری
که در مورد توانایی یادگیری، یادگیری زدایی (اینکه چگونه یادگیریهای قبلی را پاکسازی کنیم) و یادگیری مجدد است.
2 یادگیری برای بودن
که در مورد چگونگی زنده بودن و زندگی کردنه، تجربه های یادگیری که منجر به توسعه کیفیت زندگی که شادمانی برای فرد و جمع هر دو را به همراه دارد، درباره جهان بینی ها، ارزشها و فرهنگ ها و هویت هاست و
3 یادگیری برای انجام دادن
که مهارت عملیاتی کردن دانش، تعریف مسائل و طراحی راه حل ها در دنیای واقعی است...
به نظر من، نگاه به یادگیری، میتونه تفاوتی که میان شخصیت ها و اساتید دانشگاهی بوجود میاد رو توضیح بده.
خیلی وقتا صرفا تمرکز روی یادگیری برای انجام دادنه، سعی میکنیم مسیری بریم و چیزهایی را یاد بگیریم که صرفا برایمان منفعتی دارند آن هم صریح و مستقیم، قدرتی برای ما ایجاد کنند، یادگیری برای انجام دادن که البته خوب هم هست! اما چیزی که این وسط خیلی وقت ها نادیده گرفته می شود یادگیری برای بودن است، اینکه قرار است با این یادگیری بتوانیم حال خودمان و دیگران را بهتر بکنیم، بتوانیم بهتر زندگی کنیم و بهتر زندگی کردن را انتقال دهیم و اینجاست که تفاوت ها در شخصیت های علمی بروز می کند! و ایضا یادگیری یادگیری نیز بعدی بسیار مهم است که این نیز در بسیاری نادیده گرفته می شود، موضوع یادگیری زدایی و توانایی پاکسازی یادگیری نادرست و عدم تعصب ورزیدن به آنچه که اثر خود را از دست داده است و نادرست است.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
انسان آرزوهای بسیار متنوعی دارد.آرزوی موفقیت،آرزوی انجام وظیفه ی شخصی حتی به قیمت از دست دادن دل خوشی و آرزوی رسیدن به هدف.از بین رفتن بعضی چیزهای باارزش به زندگی معنا می بخشند.
آیا راضی به این بودید که تمام دنیا مال شما باشد ولی وجدان شما ناراحت باشد؟زندگی بی هدف زندگی مردگان است.هدف شما از زندگی چیست؟آیا هدفی دارید؟هدف،شور و شوق می آفریند.هدفی را برای خودتان تعیین کنید و بعد با شور و استقامت به جلو بروید.
هرروز لازم است از خودمان این سوال را بپرسیم که((آیا در زندگی به هدفم نزدیک تر شده ام؟))((آیا در زندگی در جایگاه بهتری قرار گرفته ام؟))اگر پاسخ نه باشد،پس من فقط آن روز زندگی ام را تلف کرده ام.زندگی به تناسب تلاش مان به ما پاداش می دهد.
هرچه در زندگی زودتر هدفمان را پیدا کنیم بهتر خواهد بود.به نظر می رسد که بزرگترین چالش از بررسی انتها ناپذیر برای هدف زندگی حاصل می شود.این امر نه تنها در مورد خودمان،بلکه خانواده،سازمان و کشورمان نیز صادق است.زمانی که اهداف و ارزش های ما مشخص باشند،تضادهای بین منافع فردی و التزامات اجتماعی به حالت متعادل اخلاقی تبدیل می شوند و ما آگاه هستیم که چه زمان باید قدم برداریم.در چنین موقعیتی ما باید تصمیمات درست را برای منافع دراز مدت بگیریم و تصمیمات غلط را برای منابع کوتاه مدت کنار بگذاریم.عقل و بلوغ ما را به سوی فهم بهتر موضوعات مهم راهنمایی می کنند.
مطالعه و بررسی نمایید آن چنان که گویی برای همیشه زندگی می کنید.
زندگی کنید آن چنان که گویی فردا خواهید مرد (مهاتما گاندی)
ما نمی توانیم بدون کمک به دیگران به خودمان کمک کنیم.
ما نمی توانیم بدون توسعه ی دیگران زندگی خودمان را بهبود بخشیم.
ما نمی توانیم بدون کامیابی دیگران به زندگی خود کامیابی ببخشیم
جانته کول،کالج اسپل من
جانته کول می گوید((فردی به من نشان بدهید که از لحاظ درونی نه خوب باشد و نه بد و من به شما فردی نشان خواهم داد که سرنوشتش منتهی به شکست باشد))زندگی مانند یک تماشاچی ورزش نیست.ما نمی توانیم در کناری بایستیم و اجازه دهیم اتفاقات رخ دهند اما برای معنی بخشیدن به زندگی نیاز به داشتن هدف داریم و سپس نیاز به کوشش داریم تا به آن هدف برسیم
بدیهی است که آرنولد نه تنها در فیتنس یک الگو و پیشگام است بلکه در صنعت فیلم نیز به خوبی خود را نشان داده است. اما آیا تا کنون فکر کرده اید که او چگونه توانسته به بسیاری از اهداف شخصی که برای خود تعیین کرده برسد؟
کسانی که نسبت به او حسادت می ورزند و عصبانی هستند که چرا آنها نمی توانند در زندگی گامی بردارند می گویند سرنوشت او این بوده است. مساله این است کسانی که لحظات بزرگ آرنولد را می بینند هرگز گام هایی که او برای رسیدن به آنها برداشته را نمی بینند. آنها فکر می کنند که این جاده همیشه برای او راحت بوده و فرصت ها درست جلوی پای او می افتند. اینها همان کسانی هستند که فکر می کنند هیچ کنترلی در زندگی شان ندارند و چیزهای بد برای آنها اتفاق می افتد. به جای اینکه کنترل کارها را بدست گیرند و باعث شوند چیزهای خوب اتفاق بیافتد فقط گله و شکایت می کنند.
آرنولد به این معروف است که در طول زندگیش شانسی نداشته است. اگر شما چیزی می خواهید باید کاری کنید آن برایتان اتفاق بیافتد. باید سخت کار کنید و فرصت ها را پیدا کنید و وقتی آنها را پیدا کردید باید کل زندگیتان را به آن اختصاص دهید تا به موفقیت هرکدام برسید.
ارل نایتینگل گفته ” هر چیزی را باور داشته باشیم همان می شویم” . این عجیب ترین راز او بود. رازی که بسیاری از مردان هرگز در زندگی شان باور نکرده اند اما می تواند بهترین کاتالیزور تغیر کردن باشد. اگر باور کنید که بد شانس هستید هرگز پیشرفت نمی کنید و نخواهید کرد. اگر باور کنید که فرد مثبتی هستید پس هدایای بسیاری برای بخشیدن به دیگران دارید در نتیجه یک قهرمان خواهید شد.
همه ی مردم ۲۴ ساعت در روز دارند.
وقتی بخواهید موفق شوید سخت کار می کنید و از این ۲۴ که همه در زندگیشان دارند بهترین استفاده را می برید. اریک توماس می گوید که ” مهم نیست فقیر هستید یا ثروتمند، همه ۲۴ ساعت در روز زمان دارند کاری که شما در این ۲۴ ساعت انجام می دهید تعیین می کند چه کسی موفق باشد”.
امروز چه کار کرده اید؟ با زمان خود چیکار می کنید؟
توصیه های آرنولد شوارتزنگر برای موفقیت:
اگر می خواهید بیشترین استفاده را از ۲۴ ساعت خود ببرید، پس به ۶ راز موفقیت آمیز آرنولد نگاهی بیاندازید. این شش راز، طرز زندگی کردن شما را تغیر می دهد و به شما جهت را نشان می دهد. اگر انتخاب کنید که باور آنها سخت است یا اینکه این راز جواب نمی دهند پس برای شما جواب نخواهد داد. عجیب ترین راز نایتینگل را فراموش کنید، هیچ رازی وجود ندارد. اگر مایل به سخت کار کردن نباشید پس لایق موفقیت نمی باشید.
راز ۱
به خودتان اعتماد کنید: مهم نیست دیگران چه فکری راجع به شما می کنند. خودتان را باور کنید و هرگز به حس درونی خود شک نکنید
راز ۲
قوانین را بشکنید: خارج از محدودیت های خود فکر کنید. کارهایی که دیگران انجام می دهند را کپی نکنید. خودتان باشید فقط خودتان!
راز ۳
از شکست خوردن نترسید: همیشه مشتاق شکست باشید اما به جلو رفتن ادامه دهید زیرا شما رویای خود را باور دارید. قهرمانان شکست می خورند اما دوباره تلاش می کنند، زمین می خورند اما دوباره بلند می شوند، می بازند اما بعد از آن سخت تر کار می کنند. پس قهرمان باشید.
راز ۴
به افراد منفی و مخالفان خود گوش ندهید: افرادی که می گویند تو نمی توانی انجامش دهی. اینها کینه توز و حسود می باشند، کسانی که خودشان را باور ندارند.
راز ۵
سخت کار کنید: هیچ کار بدون تلاشی را رها نکنید، تنها موقعی شروع به شمارش کنید که احساس درد می کنید زیرا آن موقع وقت شمارش معکوس است.
راز ۶
بخشش کنید: برای بخشش به دیگران، زمانی پیدا کنید تا به دیگران چیزی را پس دهید یا ببخشید. من دوست ندارم بگویم “بعدا پرداختش می کنم” نسخه بهتر خودم را دوست دارم “فورا پرداختش کن” به عقب برگردید و به هر کسی که به شما کمک کرد تا به اینجا برسید تشکر کنید و به آنها دین خود را ادا کنید. به دوستان و خانواده و اقوامی که در هر مرحله از این راه با شما بودند، به غریبه هایی کمک کنید که هرگز آنها را ندیده اید تا آنها تشویق شوند که به دیگران بخشش کنند.
اگر مایل به سخت کار کردن باشید فرصت هایی که دیگران دارند و فکر می کردید آنها خوش شانس هستند برای شما نیز اتفاق می افتند. و اگر سخت کار کردن خود را همراه با شوق و هیجان کنید فرصت ها بسیار سریعتر به سراغتان می آیند. به خودتان ایمان داشته باشید همانطور که آرنولد باور داشت در بدنسازی، سینما و زندگی قهرمان خواهد شد – و در آخر شما زندگی را خواهید داشت که همیشه رویای آن را داشتید و هرگز فکر نمی کردید به آن برسید.