| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
اقتصاد کینزی چیست؟
اقتصاد کینزی نظریه ای مبتنی بر مجموع مخارج در اقتصاد (موسوم به تقاضای کل) و اثرات آن بر تولید و تورم است. اگرچه از این واژه برای تشریح موارد متعددی طی سالیان متمادی استفاده (و سوء استفاده) شده است، اما شش اصل بنیادین از اهمیتی اساسی در مکتب کینزی برخوردار هستند.
۱) یک فرد معتقد به مکتب کینزی بر این باور است که تقاضای کل تحت تاثیر انبوهی از تصمیمات اقتصادی قرار دارد و برخی اوقات رفتاری نامنظم از خود به نمایش می گذارد. تصمیمات عمومی عمدتا شامل تصمیمات مربوط به سیاست های پولی و مالی (یعنی هزینه ها و مالیات ها) می شوند.
۲) بنا بر نظریه کینزی تغییر در تقاضای کل، چه پیش بینی شده باشد و چه غیر منتظره، در کوتاه مدت بیشترین تاثیر را بر تولید واقعی و اشتغال می گذارد و نه بر قیمت ها.
۳) کینزی ها معتقدند که قیمت ها و به ویژه دستمزدها به آهستگی به تغییر در عرضه و تقاضا واکنش می دهند و در نتیجه کمبود و مازادهای موقتی را به ویژه در نیروی کار به بار می آورند.
۴) کینزی ها بر این باور نیستند که میزان معمول بیکاری ایده آل است. این امر تا حدودی به این دلیل است که کینزی ها معتقدند بیکاری، به تغییر تقاضای کل به شدت وابسته است و تا حدودی به این خاطر است که این عده از اقتصاددان ها معتقدند قیمت ها به آهستگی تغییر پیدا می کنند.
۵) بسیاری از افراد معتقد به مکتب کینزی (البته نه همه آنها) از سیاست تثبیت فعال برای کاهش دامنه چرخه های کسب و کار که از نظر آنها مهم ترین مشکل اقتصادی است، حمایت می کنند.
۶) بالاخره و حتی با اتفاق نظر کمتر، بعضی از کینزی ها بیشتر از آنکه به غلبه بر تورم بیندیشند، به فکر از بین بردن بیکاری هستند. آنها از شواهد گذشته چنین نتیجه گرفته اند که هزینه تورم پایین، اندک است. با این وجود، کینزی های ضدتورم بسیار زیادی وجود دارند.کینزی ها نوعا بیشتر از غیرکینزی ها از سیاست های جسورانه انبساطی طرفداری می کنند.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
"مفاهیم قسط ، جور ، عدل و ظلم در اقتصاد اسلامی و موضوعات اجتماعی"
در مطالعات اسلامی بویژه اقتصاد اسلامی ، تسلط بر معانی واژهای کاربردی موجب درک عمیق موضوعات مطروحه می شود . در فرهنگ لغات دهخدا "قسط"به معنای دادگری و عدم اعمال تبعیض در مقابل "جور" یعنی حق کسی را بدیگری دادن ، آمده است . بنابر این به استناد اعتقاد به "قسط"، نباید بین افراد تبعیض قائل شد . معانی "ظلم" و "عدالت" چگونه تبیین می گردند ؟
با ذکر مثالی معانی کلماتی مانند ظلم ، جور ، عدل و قسط را بیان می کنیم :
- به حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع خود" تصاحب می کنیم ، "ظلم" می گوییم.
- به حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع دیگری" تصاحب می کنیم ، "جور" می گوییم .
- در حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع خود" تصاحب نمی کنیم ، " عدل" می گوییم.
- در حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع دیگری" تصاحب نمی کنیم ، " قسط" می گوییم .
واژه "قسط" معمولاً در حوزه اقتصادو در بخش تخصیص دارایی ها به افراد براساس عدالت اجتماعى میان آنان کاربرد دارد كه در مقابل "جور" قرار گرفته است ، ولى مفهوم "عدل" شامل برقراری عدالت در ابعاد اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اعتقادی و ... می گردد ، كه در مقابل "ظلم" است.
عدالتخواهی ، در بیان آسان است ؛ اما در عمل با موانع گوناگون مواجه است . شاید سخت ترین امور نظام اسلامی تامین عدالت در جامعه اسلامی است . عدالت مختص به برقراری عدالت اقتصادی نیست ؛ عدالت در همهی امور و شؤون زندگی بسیار دشوار است . در اسلام ، رعایت کامل "عدل" تنها محدود به ظهور حضرت امام قائم (عج الله تعالی فرجه شریف) می باشد اما رعایت "قسط" اهمیت خاصى دارد . مثلاً در نظام اسلامی ، بیت المال باید به نحو یکسان به مستضعفین ، تخصیص یابد . داستان آهن گداخته امام على علیه السلام و امتیاز طلبی و زیاده خواهی برادرش عقیل بن ابیطالب که دومین فرزند ابوطالب محسوب می گردید را در خطبه 224 نهج البلاغه به یاد آورید ، امیر المومنین علی علیه السلام بر اساس رعایت "قسط" و عدالت اقتصادی بود كه فرمودند : به خدا قسم عقيل را در اوج فقر ديدم كه يك من گندم از بيت المال شما را از من درخواست داشت ، و كودكانش را از پريشانى فقر با موهاى غبار آلود و رنگهاى تيره ديده كه گويى صورتشان را با نيل سياه كرده بودند ، عقيل به درخواستش اصرار، و سخنش را تكرار مىكرد ، من به گفتارش توجه مىكردم ، و او خيال مىكرد كه دينم را به او فروخته ، و از راه و روش ام دست برداشته و به خواستهاش تن می دهم .
در نظر امیرالمؤمنین علیهالصّلاةو السّلام منصب حکومتی نباید وسیلهای برای راحتی و عیش و کسب دنیا برای خود باشد . این کسب و کار مانند بقیه کسب و کار ها نیست بلکه یک مسؤولیت است . اشتغال به این مسؤولیت برای آن نیست که شاغل چیزی به دست آورد ، مالی جمع کند ، آیندهی خود و فرزندانش را از این راه تأمین کند و یا در دنیا خوش بگذراند ، بلکه هدف اجرای عدالت ، تأمین آسایش آحاد مردم ، فراهم کردن زمینهی شکفتن استعدادهای آحاد جامعه بمنظور تعالی انسانها در جهت هدایت و صلاح بنیآدم است . امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام در خطبه 126 مى فرمایند :
"آيا مرا فرمان مى دهيد كه پيروزى را طلب كنم به ستم كردن بر كسى كه زمامدار او شده ام ، به خدا سوگند چنين نكنم تا شب و روز از پى هم مى آيند و در آسمان ستاره اى از پس ستاره ديگر طلوع مى كند . اگر اين مال از آن من مى بود ، باز هم آن را به تساوى به ميانشان تقسيم مى كردم . پس چگونه چنين نكنم ، در حالى كه، مال از آن خداوند است." بنابر این اعمال تبعیض میان آحاد جامعه ، به هر دلیلی حتی دلایل ارزشی مانند دانش ، زهد و ... در جامعه اسلامی در مبحث تخصیص بیت المال جایز نیست چراکه بیت المال مطلق است و شامل همه مردم مى شود.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
پيش شرطهاي جذب سرمايه و پيروزي بر رقبا
جذب سرمايههاي خارجي در دنياي پر رقابت امروز كه كشورهاي جهان به دنبال توسعه روز افزون خود هستند نيازمند شرايط ويژه خاصي است كه مي توان مهمترين آنها را به شرح زير خلاصه كرد:
كاهش بوروكراسي اداري
برقراري امنيت سرمايه
ايجاد انگيزه مشاركت سرمايه گذاران خارجي در طرحهاي تملك داراييهاي سرمايهاي
برقراري كامل امنيت اقتصادي و قضايي در كشور
مبارزه جدي با فساد اداري و مالي
اعمال سياستهاي شفاف اقتصادي و اصلاح ساختار اقتصاد
ايجاد سياستهاي هماهنگ پولي و مالي
ايجاد زيرساختهاي فيزيكي مناسب نظير سيستم ارتباطي، راه، بند و فرودگاه
بهبود شرايط ديپلماتيك كشور در عرصه جهاني
عضويت در مجامع بين المللي وانعقاد پيمانهاي چند جانبه سرمايهگذاري
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
۱۲ تفاوت مهم بین کارمندان و کارآفرینان
1.کارمندان کمالگرا اما کارآفرینان عملگرا هستند
2. کارمندان منتظر زمان مناسب میمانند، اما کارآفرینان وقت را تلف نمیکنند
3.هدف کارمندان ارتقای شغلی است اما کارآفرینان به توسعه کسبوکار فکر میکنند
4.کارمندان فقط رؤیاپردازی میکنند اما کارآفرینان برای رؤیاهایشان برنامه ریزی میکنند
5.کارمندان فکر میکنند «پول همه چیز است» اما کارآفرینان میدانند که «زمان همه چیز است»
6.ناامیدی برای کارمندان پایدار اما برای کارآفرینان موقتی است
7.کارکنان از آزادی میترسند اما کارآفرینان خود را از همهی ترسها آزاد میکنند
8. کارمندان سخت کار میکنند اما کارآفرینان هوشمندانه کار میکنند
9.کارمندان در سمتهای شغلی تعیینشده کار میکنند. کارآفرینان شغل خودشان را خلق میکنند
10.کارمندان دیگران را سرزنش میکنند اما کارآفرینان خودشان را اصلاح میکنند
11.کارمندان تعطیلات را زمانی برای آسایش میدانند اما کارآفرینان در تعطیلات باورهایشان را بازنگری میکنند
12.کارمندان بعد از شکستخوردن خودشان را میبازند اما کارآفرینان از شکستها درس میگیرند.
شکست اجتنابناپذیر است. اگر آمادهی در آغوشگرفتن شکست نیستید، قادر نخواهید بود که به ایدههای نو دست پیدا کنید. کارمندانی که «ذهنیت کارمندی» دارند، در زمانهایی که کشمکش بیشتری وجود دارد، اعتماد به نفس شان را از دست میدهند. آنها به شکست همچون یک بنبست نگاه میکنند. کارآفرینان در همهی شکستها، فرصتهایی میبینند. آنها پس از شکستخوردن اشتیاق خود را از دست نمیدهند. آنها هر سقوط را جبران میکنند و آن را بهبود میبخشد.
شما دوست دارید یک کارمند باشید یا یک کارآفرین؟
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
استارت آپ چیست؟
استارتاپ یا استارتآپ یک سرمایهگذاری به شکل کارآفرینی است که طی آن یک شرکت نوپا ایدهی جدیدی برای کسبوکار ارائه میدهد.
طبق تعریف استیو بلنک، پروفسور دانشگاه استنفورد، استارتاپ یک سازمان است که برای پیدا کردن یک مدل کسبوکار تکرارپذیر و مقیاسپذیر راهاندازی میشود.
البته اختلاف بر سر تعریف استارتاپ زیاد است؛ اما نکتهی مشترک در همهی آنها این است که بر اساس یک ایدهی خلاقانه و جدید فعالیت آنها آغاز میشود. این ایدهها بازار نیازمندیها را هدف قرار میدهند و با ارائهی یک محصول یا خدمات جدید و استفاده از تکنولوژی، خیلی سریع رشد پیدا میکنند.
از آنجایی که هدف از راهاندازی یک استارتاپ پیدا کردن مدل کسبوکار است ؛ عمر آن نمیتواند طولانی باشد و معمولا بعد از گذشت چند سال به موفقیت میرسد یا بودجهی آن تمام میشود و شکست میخورد.
استارتاپ تک شاخ یا یونیکورن استارتاپ (Unicorn Startup) به استارتاپهایی گفته میشود که رشد سریعی دارند و به ارزش بیش از ۱ میلیارد دلار میرسند. این لغت اولین بار در سال ۲۰۱۳ توسط سرمایهگذاری به نام آیلین لی ارائه شد و او از میان حیوانات افسانهای، تک شاخ را بهعنوان نماد این مدل استارتاپ انتخاب کرد.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
بعضی از مهمترین بانک های سرمایه گذاری دنیا
کردیت سوییس / Credit Suisse
مقر اصلی : زوریخ ، سوئیس
تعداد کارکنان در سال 2011 : 48400 نفر
تاسیس : شرکت کردیت سوئیس در سال ۱۸۵۶ توسط آلفرد ایشر تاسیس شد. این شرکت ، با هدف تامین مالی پروژه توسعه سیستم راهآهن سوئیس راهاندازی شد. شرکت کردیت سوئیس با صدور وامهایی به ایجاد شبکههای برقرسانی سوئیس و سیستمهای راهآهن اروپا، کمک شایانی کرد. این شرکت همچنین به توسعه سیستم ارزی این کشور و ایجاد کارآفرینی در سوئیس نیز، کمک نمود.
در حال حاضر خدماتی در زمینه مدیریت دارایی و ثروت و بانکداری و سرمایه گذاری ارائه میکند و دارای 4 قسمت اصلی است : سرمایه گذاری بانکی ، بانکداری خصوصی ، مدیریت دارایی و خدمات سهام است . مجموع دارایی های این بانک تا سال 2013 بالغ بر872.81 میلیارد دلار بوده است .
گلدمن ساکس / Goldman Sachs
مقر اصلی : ساختمان ۲۰۰ وست استریت ، نیویورک
تعداد کارکنان در سال 2014 : 32900 نفر
تاسیس : گلدمن ساکس در سال ۱۸۶۹ توسط بانکدار آمریکایی آلمانیتبار؛ مارکوس گلدمن تحت عنوان شرکت گلدمن اند کو. تاسیس شد. در ۱۸۸۲ داماد گلدمن؛ ساموئل ساکس به کسبوکار وی پیوست در ۱۸۸۵ گلدمن پسر ارشد خود و لودوینگ دریفوس را نیز وارد شرکت نمود ، سپس نام شرکت به گلدمن ساکس تغییر پیدا کرد
یکی از بانک های بین المللی سرمایه گذاری در آمریکا که حوزه فعالیت آن مدیریتی ، سرمایه گذاری ، خدمات مالی و اوراق بهادار است . 34000 کارمند داشته و درآمد خالص آن در سال 2014 ، 8.477 میلیارد برآورد شده است . این بانک در سال 2008 به دلیل بحران های اقتصادی ضربه خورد اما بعد از آن با کمک های مالی هنگفت آمریکا دوباره توانست فعالیت خود را از سر بگیرد .
جی پی مورگان چیس / JPMorgan Chase
مقر اصلی : منهتن نیویورک ، ایالات متحده آمریکا
تعداد کارکنان در سال 2013 : 255000 نفر
تاسیس : ساختار کنونی بانک جیپی مورگان چیس در نتیجه ادغام چندین بانک، موسسه مالی و شرکت خدمات مالی بزرگ بوجود آمد. این فرایند از سال ۱۹۹۶ آغاز شد. این موسسات عبارتند از: چیس منهتن بانک، فرست شیکاگو بانک، جی. پی. مورگان اند کو.، بانک وان، بیر استیرنز و واشینگتن میچوال.
این بانکها و موسسات مالی، که خود حاصل تملک و ادغام چندین و چند شرکت و بانک میباشند ، عبارتند از: کمیکال بانک ، بانک ملی دیترویت، بانک ملی تگزاس، پرووایدین فایننشل و گریت وسترن بانک.
دفاتر نمایندگی بسیاری از ۱۹۲ کشور عضو سازمان ملل از خدمات بانکی، جیپی مورگان چیس استفاده کردهاند و در آن بانک دارای حساب هستند. سازمان ملل نیز بخش عمدهای از نیاز خود به خدمات بانکی را از طریق همین بانک برآورده میکند
جی پی مورگان بزرگترین بانک نیویورک بوده و با مجموع کل دارایی 2.6 تریلیون دلار اش ششمین بانک بزرگ در کل دنیاست . صندوق تامین سرمایه گذاری این بانگ بزرگترین صندوق در کل آمریکاست . فعالیت های کلی این بانک در زمینه خدمات مالی مشاوره ای ، اوراق بهادار ،وام های رهنی ،مدیریت دارایی ، خدمات ورشکستگی ، سهام ، خدمات بانکی بین المللی ، بیمه و انواع و اقسام دیگر سرمایه گذار یست.
مورگان استنلی / Morgan Stanley
مقر اصلی : ساختمان مورگان استنلی ، نیویورک ، ایالات متحده
تعداد کارکنان در سال 2013 : 55794 نفر
تاسیس : در سال ۱۹۳۵ بامشارکت هنری استارجیس مورگان نوه بانکدار آمریکایی جیپی مورگان و هارولد استنلی، با پشتیبانی مؤسسه مالی جیپی مورگان چیس تاسیس شد.
مورگان استنلی یکی دیگر از بانک های بین المللی آمریکاست که در در 42 کشور جهان فعالیت دارد و بیش از 1300 شعبه دارد. حوزه کلی فعالیت های این بانک مدیریت دارایی های جهانی ، همکاری با موسسه های فعال در اوراق بهادار و مدیریت سرمایه گذاری است . تا سال 2014 درآمد خالص این بانک 3.467 میلیارد دلار بوده است .
سیتی گروپ / CitiGroup
مقر اصلی : نیویورک ، ایالات متحده
تعداد کارکنان در سال 2013 : 251000 نفر
تاسیس : در تاریخ ۹ اکتبر ۱۹۹۸ سیتیبانک با قیمت ۱۴۰ $ میلیارد دلار تراولرز کمپانی را ، خریداری نمود . سپس دو شرکت سیتیکورپ و تراولرز کمپانی ، با هم ادغام شدند . در پی ادغام دو شرکت، سیتیگروپ؛ بعنوان بزرگترین سازمان خدمات مالی جهان، تاسیس شد . در سال 2015 با توجه به ارزش خالص و کل دارایی ها سومین بانک بزرگ در آمریکاست و سیاری از سهامداران و سرمایه گذاران خاورمیانه و سنگاپور با این بانک همکاری میکنند. در سال 2007 سیتی گروپ جزو اولین معامله گران اوراق بهادار خزانه داری آمریکا بوده است . این بانک بزرگترین شبکه خدمات مالی را در کل دنیا داراست و در 140 کشور دنیا 16000 شعبه فعال و بیشتر از 200 میلیون مشتری دارد.
سیتیگروپ که در پی بحران مالی جهانی، در حال ورشکستگی بود، در نوامبر سال ۲۰۰۸ در یک "بسته محرک اقتصادی"گسترده توسط دولت آمریکا نجات یافت.
در تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۰۹، سیتیگروپ اعلام کرد، که دولت ایالات متحده ۳۶٪ درصد از سهام این شرکت را خریداری نموده، که در ارتباط با پرداخت مالی ۲۵ $ میلیارد دلاری؛ کمکهای اضطراری دولت و همچنین پرداخت ۴۵ $ میلیارد دلاری وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا، برای جلوگیری از ورشکستگی بزرگترین بانک جهان در آن زمان است.
دولت همچنین تلفات تا بیش از ۳۰۰ $ میلیارد دلار داراییهای سیتیگروپ در آمریکا را تضمین نموده است و بلافاصله معادل ۲۰ $ میلیارد دلار را به این شرکت تزریق نمود. در مقابل، پرداخت حقوق و دستمزد مدیرعامل، که برابر ۱ میلیون دلار در هر سال است و دستمزدهای بالاتر از ۵۰۰٫۰۰۰ $ دلار در سال را نیز برعهده گرفت.
مریل لینچ / Merrill Lynch
مقر اصلی : نیویورک ، ایالات متحده
تعداد کارکنان در سال 2008 : 15100 نفر
تاسیس : شرکت مریل لینچ در سال ۱۹۱۴ توسط چارلز ای . مریل تحت نام چارلز ای . مریل اند کو . در شماره ۷ وال استریت راهاندازی شد. چند ماه بعد ادموند سی . لینچ به شرکت پیوست و در پی آن ، در سال ۱۹۱۵ نام شرکت به مریل ، لینچ اند کو . تغییر پیدا کرد سپس با ورود این شرکت به بازار بورس نیویورک در سال ۱۹۵۲ نام آن به مریل لینچ تغییر یافت.
شرکت مریل لینچ در پی بحران مسکن آمریکا ۲۰۰۸ ورشکسته اعلام شد ، سپس در ژانویه ۲۰۰۹ توسط بنک آو امریکا خریداری گردید و در سال ۲۰۱۳ در این بانک ادغام شد . در حال حاضر زیرمجموعهای از بنک آو امریکا بهشمار میآید. دفتر مرکزی این شرکت در شهر نیویورک قرار دارد و دفتر بینالمللی آن نیز در شهر لندن مستقر میباشد.
یکی دیگر از بانک های مدیریت دارایی و دسته بندی آن که در منهتن آمریکا واقع شده است . مریل لینچ 15000 مشاور مالی دارد که بیش از $2.2 تریلیون از دارایی های موکلانشان را مدیریت میکنند . این بانک بزرگترین بانک از نظر نگه داری اموال و دارایی ها در آمریکاست و از لحاظ بازار سرمایه در رتبه دوم قرار دارد .
بارکلایز کاپیتال / Barclays Bank
مقر اصلی : لندن ، بریتانیا
تعداد کارکنان در سال 2011 : 139200 نفر
تاسیس : بارکلیز در سال ۱۶۹۰ میلادی توسط جان فریمه تأسیس شد . این بانک ، یکی از مهمترین بانکها در بریتانیا محسوب میشود . این بانک در حوزه سرمایه گذاری فعالیت میکند و برای شرکت های بزرگ و موسسات مالی بزرگ و مشتریان فعال در حوزه ی دولت ، خدماتی مانندمحاسبه ریسک های مدیریتی و خدمات مالی ارائه میدهد و روی اوراق قرضه دولت های اروپایی و خود آمریکا مانور بسیار زیادی دارد. در 29 کشور دنیا شعبه داشته و 20000 کارمند و 7000 کارمند در بخش IT دارد ، مجموع کل دارایی های این بانک 1.497 تریلیون تا سال 2007 برآورد شده است .
بانک بارکلیز در دهه ۱۹۸۰ میلادی به انجام خدمات بانکی و اعتباری به رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی میپرداخت . این تصمیم بانک بارکلیز باعث شده بود تا برخی از منتقدان این بانک از آن با عنوان تمسخرآمیز بانک بوئرکلیز یاد کنند .
در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۱۲ میلادی، سازمان خدمات مالی بریتانیا ، بانک بارکلیز را به «دستکاری و دروغگویی» درباره هزینه دریافت وام و نرخ بهره استقراض متقابل بینبانکی محکوم کرد . بر اساس این حکم بانک بارکلیز در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ با غرضکردن پول از دیگر بانکها و موسسات مالی به گونهای وانمود کرده که از نظر مالی دارای ثبات بالایی است و بر این اساس میزان سود خالص بانک را بیشتر از مقدار واقعی آن به سرمایهگذاران نشان داده است. سازمان خدمات مالی بریتانی، بانک بارکلیز را به پرداخت ۲۹۰ میلیون پوند جریمه محکوم کرد.
لازارد / Lazard
مقر اصلی : ساختمان جیئی ، نیویورک ، ایالات متحده آمریکا
تعداد کارکنان در سال 2012 : 2513 نفر
تاسیس : لازارد در سال 1848 میلادی توسط الکساندر لازارد و لازار لازارد تأسیس شد . این بانک ، شرکت خدمات مالی و بانکداری آمریکایی است، که در زمینه ارائه خدمات بانکداری سرمایهگذاری ، مدیریت سرمایهگذاری ، مدیریت ثروت ، خدمات بیمه ، بیمه عمر و مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری مشترک فعالیت مینماید.
این بانک در حال حاضر دارای شعبه در ۴۰ شهر، در 27 کشور جهان خدمات گسترده ای ارائه میدهد.. دفتر مرکزی این شرکت در ساختمان جیئی ، در منهتن ، نیویورک قرار دارد و دفتر بینالمللی آن نیز در همیلتون ، برمودا مستقر میباشد . سهام بانک لازارد در بازار بورس نیویورک معامله میشود.
یکی از شرکت های فعال در زمینه خدمات مالی ، مدیریت دارایی و سرمایه گذاری بانکی که بخش های اصلی و اجرایی آن در پاریس ، نیویورک و لندن واقع شده اند . خدمات مشاوره ای این شرکت شامل ترکیب و ادغام و راه حل های استراتژیکی و ساختار و رشد سرمایه ، امورمالی شرکت ها و مدیریت دارایی و شراکت و .. است . این شرکت تاکنون بالغ بر 350 میلیارد دلار به متقاضیان وام اعطا کرده است .
دویچه بانک / Deutsche Bank
مقر اصلی : فرانکفورت آلمان
تعداد کارکنان در سال 2013 : 99،000 نفر
تاسیس : دویچه بانک در سال 11870 میلادی تاسیس یافته است و یکی از بزرگترین نهاد های خدمات بانکی در جهان محسوب می گردد که حوزه کلی فعالیت های آن در زمینه داد و ستد و اعطای وام و خدمات مالی و مالکیت و ادغام و سهام ، مدیریت ریسک و سرمایه و بانکداری خرده فروشی و معاملات است . این بانک در 70 کشور جهان فعال بوده و مجموع دارایی های این شرکت تا سال 2014 1.709 تریلیون دلار برآورد شده است .
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
نخستین مصاحبه شخصی با مهندس یوسفی زاده
مدیر عامل شرکت آسیا تک
محمد علی یوسفی زاده از جمله مدیران موفق حوزه فناوری اطلاعات است که توانسته با درایت،تیزبینی و به کارگیری روش های نوین مدیریتی طی چهار سال،آسیا تک را به رتبه نخست شرکت ارائه دهنده خدمات دسترسی به اینترنت ارتقا دهد و ضمن ایجاد گسترده ترین پوشش کشوری،تعداد مشترکین را از 60 هزار مشترک به 700 هزار مشترک برساند.جالب اینجاست که همه این کار با تیمی تقریبا یک سوم برابر سایر شرکت های فعال در این حوزه صورت گرفته است.این اعداد برای همه کسانی که در صنعت فناوری اطلاعات هستند،معنای مشخصی دارد.همچنین اخیرا آسیا تک ضمن دریافت پروانه FCPکه افق های جدیدی را برای این شرکت می گشاید،توانسته است در ارزیابی سازمان تنظیم مقررات رتبه نخست را به خود اختصاص دهد وبالاتر از شرکت هایی مانند شاتل،های وب و پارس آنلاین قرار گیرد.به همین بهانه به گفتگو با این مدیر موفق نشستیم.
شروع مصاحبه ی با مهندس یوسفی زاده
جنای آقای یوسفی زاده،لطفا ضمن معرفی خود،کمی از گذشته و زندگی فعلی خودتان بگویید.
من محمد علی یوسفی زاده هستم که البته اکثرا من را شهراد صدا می کنند.یازدهم خرداد ماه 58 در نوشهر در خانواده ای با چهار خواهر و یک برادر،به دنیا آمدم.پدرم فرهنگی بود و تخصصش گل و گیاه و عموما ریسک ناپذیر.تا قبل از آنکه به تهران بیایم،درهمان شهر درس می خواندم و با پدر و مادرم زندگی می کردم.سبک زندگی ما این بود که حسب مدل طراحی شده پدرم،هر کدام از اعضای خانواده در زندگی اجتماعی و خانوادگی یکسری وظایف داشتیم.من از همان زمان از کارکردن در مغازه یاد گرفتم که چطور روی پای خودم بایستم.سال 74 در مقطع دوم دبیرستان بودم که به تهران آمدم.به شدت کار می کردم،تا جایی که این کارکردن به روزی 17 یا 18 ساعت رسید ودیگر ادامه تحصیل ندادم.من در 22 سالگی ازدواج کردم.الان دوتا بچه دارم.اولین بچه من بعد از 10 سال از ازدواجم به دنیا آمد.دوسال بعد از پسرم حامی،خداوند دخترم حریر را به من و همسرم هدیه داد.یکی از دلایل که الان من به جایی که هستم رسیدم،وزندگی ام به این شکل،سمت و سو گرفته حمایت های همرسم بوده و هست.گرچه همیشه مرز مشخصی بین زندگی شخصی و کاری خودم داشتم،اما درک شرایط من توسط همسرم و درکلیات همراه بودن یکی از حسن های زندگی من بود که به نوعی باعث شد که کاری که در حال انجامش بودم،برکت داشته باشد.
پس شما هم ترک تحصیل مثل بیل گیتس و یا استیو جابز داشتید؟
تقریبا بله!چون من خیلی زود مستقل شدم و کارکردم،فرصتی برای درس خواندن نبود؛البته چند بار دانشگاه را شروع کردم،ولی هر بار تحصیل رهاشد.مدیریت صنعتی در دانشگاه اصفهان به ترم نرسید،چون می خواستم کار کنم و پول دربیارم؛مهندسی نرم افزار را در دانشگاه آزاد کرج هم به سال نکشید.به تدریج کار و تجارت هم توسعه پیدا می کرد وهم زمان ازدواج هم کرده بودم.گرچه هیچ وقت یادگیری را رها نکردم وحتی شکل آکادمیک آن را هم به آینده موکول کردم.البته هر نوع از دانش های انتخاب شده ای که احساس می کردم نیازدارم را به شدت دنبال می کردم.مثلا زمانی که هنوز سیسکو وارد ایران نشده بود من جزو اولین کسانی بودم که کلاس رفتم،مطالعه کردم و آموزش دیدم.یا مثلا میکروتیک و لینوکس هنوز در ایران جا نیفتاده بود که من آموزش دیدم.یا حتی در مورد خود ویندوز!پروژه ای که یکسال درگیرش بودم،اولین سی دی ویندوز 98 تبدیل کردیم.تا جایی که به تدریج وظایف مدیریتی من بیشتر شد و دوره های مرتبط را شروع کردم.از دوره حسابداری بیمه و مالیات تا ایزو و استانداردو غیره.احساس می کردم که به این ابزارها نیاز دارم تا افراد و نیازهای سازمانم درک کنم ضمنا بعد از گذشت سال ها مجددا به دانشگاه برگشتم و مهندسی فناوری اطلاعات را برای تحصیل انتخاب کردم.
از کجا به به دنیای مخابرات علاقه مند شدید و جرقه کارهای فعلی خورد؟
رشته من در دبیرستان علوم تجربی بود،شاید به خاطر رشته و تخصص پدرم.ولی زمانی که اکثر هم دوره ای های من درس های اختیاری خودشان را از رشته هنر انتخاب می کردند،من به کامپیوتر و حسابان و این طور درس ها علاقه داشتم.آن زمان مجله بزرگراه رایانه تازه آمده بود و من هم مشترک و مخاطب پروپاقرص این نشریه بودم وبه دقت همه صفحات آن را می خواندم.ازهمان جا دنیای BBS ها را یادگرفته ام.یادم هست مقاله ای دراین نشریه بود که نوشته بود:در دنیا اگر منابع طبیعی و خدادادی مانند سنگ و نفت و گاز و غیره را کنار بگذاریم،بالاترین رشد و درآمد و توسعه را صنعت تلکام دارد.گرچه دردنیای آن زمان تلکام هم به VOICE ختم می شد وهنوز موبایل در ایران پیاده سازی نشده بود و تازه دولت در ابتدا راه بود،اما آن مقاله ذهنیت و تفکری برای من ساخت که ادامه زندگی من در همان مسیر بود.عدم وابستگی به منابع طبیعی و درآمد و رشد و توسعه از طریق صنعت تلکام.اما پس از آن،بیشترین نقش در ورودم به دنیای فناوری و تلکام را برادرم رقم زد.پدرم،زیاد موافق ورود من به این کار نبود و شاید این یکی از دلایلی است که دردبیرستان علوم تجربی خواندم،درحالی که خواهر ها و برادرم رشته ریاضی بودند.اما در ادامه حرفه ای شدن من،زمانی اتفاق افتاد که روی پای خودم ایستادم.ولی در مجموع شروع کارم از شرکتی بود که برادرم داشت.شرکت وی آرشیکام بود که کار معماری انجام می داد و در شرکت آوند کام کارهای کامپیوتری کلید خورد.
از علاقه تان به صنایع ارتباطات و همکاری با برادرتان گفتید،لطفا کمی راجع به مسیری که در دنیای فناوری اطلاعات و به خصوص اینترنت سپری کردید،بفرمایید
زمانی که من وارد کار شدم تا حدود سال 82به طور کلی اینترنت با این سازوکار در ایران وجود نداشت.اینترنت با قیمتی گزاف از طریق ماهواره 64Kدر اختیار بود و باید آن را در حد چند هزار دلار ماهیانه قرارداد می بستیم،ضمنا همان هم به صورت فقط دریافت اطلاعات(RECEIVE ONLY)و هم زمان مبتنی بر پراکسی (PROXY BASE)بود.مشتری ها روی دستگاه هایی با ویندوز NT4پراکسی تنظیم می کردند.از همان ابتدا که با برادرم شرکت آوند کام را داشتیم،کانکشن اینترنت برای ما جالب بود.نخستینDIAL-UPرا حدود سال 76 شروع کردیم.در آن زمان اصلا اینترنت در ایران نیومده بود.مدتی بعد اینترنت دانشگاه شریف در مرکز تحقیقات فیزیک نظری راه اندازی شد و ماخطSEND و DIAL-UPاز آن ها می گرفتیمو دیش RECEIVE ONLY می گذاشتیم.اینترنت ساعتی 1000 تومان یا کیلو بایتی 1 تومان بود و مشتریان با خط تلفنی معمولی وصل می شدند. تااینکه تکنولوژی E1میسر شدٰبعدهم از فروش DIAL-UP رسیدیم به سرویس های هوشمند و IN.هم زمان با این سرویس سرور پست الکترونیکی را در داخل ایران راه اندازی کردیم که مدتی در فضاهای مختلفی میزبانی شد تا پس از دوسال،سرعت اینترنت خودمان از 256Kبالاتر رفت و خودمان میزبان سرویس های خود شدیم.به این ترتیب با فراز و نشیب زیاد و سختی،سرمایه گذاری در این صنعت از E1 بهIN،سپس از INبه WIFI وبعد نهایتا به DSL رسیدیم و پیش رفتیم.خوب یادم هست که در آغاز با پس انداز دو ماه حقوقم،160 هزارتومان جمع کردم و با آن 2 تا خط تلفن خریدم.تاجایی که با 30 نفر در سال 78،30 اکانت داشتیم.به نسبت 30 نفر 8 خط هم زمان به اشغال درمی آمد.آن زمان شرکت ها بسیار کوچک بودند،اما می توانم به جرات بگویم جز اولین ها بودم.به عنوان مثال 8 ماه تا 1 سال بعد از اینکه من سرویس را راه اندازی کرده بودم،البرز رایانه،پارس آنلاین و مروا راه افتادند.درآن زمان مجتمع فنی،داده پردازی،ایز ایران و شرکت کانون انفورماتیک نیز سرویس می داند که همه شرکت هایی کوچک بودیم.البته در این میان تجارب و دانشی که به دست آمده بودرا،در اختیار دیگران نیز گذاشتم و همین باعث شد تا برای راه اندازیISP ها از من کمک بگیرند،و مجموعا در ساخت 117 مورد ISPمشارکت داشتم.برخی از این ISPها هنوز هم فعال هستند که به عنوان نمونه باید از شهراد شبکیه نام ببرم.شهراد را در سال 80 پایه گذاری کردم.البته در آن زمان ISPها.فقط سرویس اینترنت ارائه می کردند،اما من رویاهای بزرگ تری در سر داشتم.درحال حاضر شهراد علاوه بر ارائه اینترنت خانگی و سازمانی،شبکه های مجازی سازمانی و سرویس میزبانی اینترنتی نیز دارد.
گفتید اینترنت در ایران چندان فعال نبود.پس چطور ارزیابی کردید و کارت های اینترنتتان را فروختید؟
کارت اینترنتی اول نبود.اوایل بعضی مغازه ها مثل نماینده برای ما عمل می کردند و اینترنتی ساعتی می فروختند.به این ترتیب که کسی 10 ساعت می خواست،10/000 تومان به آن ها می داد،بعد ان ها به ما زنگ می زدند و مثلا می گفتند کاربر ALIبا پسورد 123 را بسازید.ما بعد از این که این اکانت را می ساختیم،دردفتری که برای نگه داری اطلاعات داشتیم 10 ساعت برایش منظور می کردیم.سپس هربار وصل و قطع شدنش راهم ثبت می کردیم تا بتوانیم مجموع زمان های اتصالش را حساب کنیم.بعدها کمی پیشرفت کردیم و ابزارها و نرم افزارهای مدیریت این شرایط فراهم شد.درآن زمان کارت اینترنت هنوز وجود نداشت.ما در یک حرکت نو،اکانت های یک تا چند ساعته می ساختیم،پرینت می کردیم و دریک پاکت می گذاشتم.بعدها برای اینکه مشتری از صحت پاکت مطمئن باشد،سرب پلمپ خریدیم،نخ می کردیم وسر پاکت را پلمپ می کردیم.این اولین کارت اینترنتی بود،که وارد بازار ایران شد.بعدها روش های مختلف اشتراک به وجود آمد.یادم هست که البرز و چند شرکت دیگر پاکت هایی مثل پاکت های رمز بانک ها درست می کردند.البته مدتی بعد کارت های اسکرچ وارد بازار شد و اتفاقات کارت اعتباری در ایران راه افتاد.آن زمان اگر روزی 100 ساعت اینترنت فروخته می شد،برایمان خیلی خوب بود.اما الان که نگاه می کنم،لحظه ای 10/000ساعت در حال خرید وفروش است و این حس خوب و خیلی متفاوتی دارد.
و چطور به آسیا تک رسیدید؟
من از روز اولی که شرکت های PAPراه افتادند و اولین مرکز را در ایران نصب کردند.با هر 11 شرکت جلسه گذاشتم و برای دریافت نمایندگی آن ها اقدام کردم،که درنهایت در شرکت شهراد شبکیه با 4 تا از آن ها کارمی کردیم.اما اواخر 89 بود که دیگر به این نتیجه رسیده بودم که مستقیما وارد یک PAP بشوم.این پیشنهاد آْسیا تک و دو شرکت دیگر بود که درنهایت سال 89 قرارداد با آسیا تک امضا شد و من از سال نود رسما مدیریت آسیا تک را عهده دار شدم.پس از آن پله پله رشد،بالندگی و پیشرفت آسیا تک رقم زده شدو اینک با دریافت مجوز FCPافق های جدیدی پیش روی خودداریم.
درپایان برای مخاطبینی که دوست دارند بتوانند یک کارآفرین موفق مثل شما باشند،چه توصیه ای دارید؟
برای رسیدن به هرنقطه ای باید بهای آن را پرداخت.همین طور مهم است که وقتی به آن نقطه می رسیم یادمان باشد،خودمان را از دست ندهیم.هم برای رسیدن به هدف تلاش بسیاری لازم است و هم برای نگه داشتن آن باید خیلی سختی ها را متحمل شویم.به خاطر همین در طول مدت،باید فرآیندهای هیجانی را بشدت کنترل کرد.بعلاوه مدام باید به ارتقا و پیشرفت و یادگیری فکر کرد و آن را به یک عادت مستمر تبدیل کرد.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
ده کاری که مدیران چابک باید متفاوت انجام دهند، عبارتند از:
۱- کار کمتر:
کارٍ در جریان را در سطح سبد محصول محدود کنید، اتلاف را حذف نمایید، تمرکز ایجاد کنید، کارهای موازی کمتری انجام دهید، مسائل را ساده نگاه دارید.
۲- اکتشاف و تطبیق:
به جای دنبال کردن برنامه ای مشخص، اکتشاف کنید و خود را با آموخته هایتان تطبیق دهید.
۳- یادگیری سریع:
چرخه های بازخورد را کوتاه کنید، تحملِ پذیرش اشتباهات را داشته باشید و برای یادگیری و بهبود مستمر ارزش قائل شوید.
۴- یک تیم، یک هدف:
برای جلوگیری از انباشته شدن کارها، تیمهایی محصول محور ، متحد و چندتخصصی با هدفی مشترک تشکیل دهید و سیاسی کاری را سرکوب کنید.
۵- تمرکز روی ارزش:
به جای هزینه، روی ارزش تمرکز کنید، ارزش را هر چه زودتر و به تدریج تحویل دهید و روی ساخت محصولِ درست تمرکز کنید.
۶- توانمندسازی تیمها:
با الهام بخشیدن و تعامل با تیمها، فرصتی برای ایجاد محرک های ذاتی مانند اختیار ، تسلط و هدف فراهم کنید.
۷- پذیرش واقعیت های سخت:
در پذیرش مشکلات و واقعیت های سخت باز عمل کنید و تیم خود را در حل مشکلات یاری و حمایت نمایید و همواره به یاد داشته باشید که چابکی مشکلات شما را حل نمیکند، بلکه آنها را برایتان نمایان می سازد.
۸- افکار بزرگ، شروع کوچک:
چشم اندازی بزرگ داشته باشید ولی آنرا در بخش های کوچک تحویل دهید.
۹- همکاری:
نقش خود را به خوبی ایفا نمایید و اعضای تیم خود را حمایت کنید و به افراد فرصت دهید که حضوری فعال در پروژه ها داشته باشند.
۱۰- رهبری نمونه بودن :
ابتدا خود چابک باشید، از تکنیک های آنهاستفاده کنید، اصول چابکی را به معرض نمایش قرار دهید و مانند رهبری خدمتگزار رفتار نمایید.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
تاثیر فوق العاده سحر خیزی در موفقیت کار انسان ها
بسیاری از افراد گمان می کنند که مدیران کسب و کارها لازم نیست صبح زود در محل کار حاضر باشند!
نگاهی به سبک زندگی مدیران موفق جهانی نشان می دهد که اتفاقا مدیران خودساخته و موفق معمولا حتی زودتر از کارمندانشان در محل کار حاضر می شوند.
اپل
چه کسی ممکن است ساعت ۴:۳۰ صبح برای دیگران ایمیل کاری بفرستد؟
تیم کوک مدیر شرکت اپل! در واقع این ویژگی تیم کوک طی ماه های اخیر شهرت بسیاری یافته است.
ساعت ۵ صبح هم می توان او را در باشگاه ورزشی یافت.
البته کوک ویژگی های کاری دیگری هم دارد، برای مثال او نخستین فردی است که در دفتر کار حاضر می شود و آخرین فردی است که از آن خارج می شود.
استارباکس
بنیانگذار و مدیر کافی شاپ های زنجیره ای استارباکس هر روز سحر بیدار می شود و ورزش می کند.
ورزشی که معمولا شامل دوچرخه سواری با همسرش می شود و پس از آن سر ساعت ۶ صبح در دفتر خود حاضر میشود.
والت دیزنی
رابرت ایگر که اکنون مدیریت شرکت والت دیزنی را بر عهده دارد هر روز ساعت ۴:۳۰ صبح از خواب بر میخیزد و همزمان روزنامه ها را مرور می کند، تلویزیون
تماشا میکند، به موسیقی گوش میدهد
و ایمیل هایش را چک میکند.
به همین خاطر نیویورک تایمز ازاو به عنوان فردی چند کاره یاد کرده است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
خانم «كِيت وينسلِت» بازيگر نقش «رُز» در فيلم «تايتانيک»، وقتی به خاطر بازیِ زیباش جايزه ی اسكار رو میگيره، میگه:
وقتی بچه بودم و میرفتم حمام، شامپومو بغل میكردم و تصور میكردم جايزه ی اسكاره!
اشک از چشمهاش سرازير میشه و میگه:
اما اينیکی ديگه واقعاً شامپو نيست؛ جايزه ی اسكاره!
.
چند وقت پيش داشتم يه روزنامهٔ انگليسی میخوندم.
از قول «زِلاتان اِبراهيموويچ» بازيكن مشهور تيم ملی سوئد و باشگاه «پاری سن ژرمن»، كه جديداً يه خيابونِ مهم تو سوئد به نامش زدن نوشته بود:
«باور کنید من رؤیای تمام موفقيتهايم را در بچگیهايم ديده بودم...!»
.
آقای «هیلتون» سرایدار یک هتل بود و تمام جوانی و نوجوانیاش را صرف سرایداری کرده بود...؛
اما الان 84 تا «هتل هیلتون» تو دنیا داریم!
او بیشک بزرگترین هتلدار زنجیرهای در دنیا است. در مصاحبه از ایشون سؤال میشه:
«تمام نوجوانی و جوانی سرایدار بودی...؛ چی شد که این شدی؟!»
جواب میده:
«من هتلبازی کردم!»
- «آقای هیلتون، هتلبازی دیگه چیه؟!! بگو ما هم به جای خالهبازی، هتلبازی کنیم!»
- «در تمام اون دوره که همه میدونن من سرایدار بودم و کیف مشتریها رو جابهجا میکردم، شبها که رییس هتل میرفت خونه، من میرفتم تو اتاقش؛ لباسهامو درمیآوردم؛ لباسهای رییس رو میپوشیدم؛ پشت میز مینشستم و هتلبازی میکردم!
مدام تصور ذهنی من این بود که یکی از بزرگترین هتلداران دنیا هستم...!»
.
حالا بعضی از ما تو خلوتمون «سرطانبازی» میکنیم...!
بعضیها تو ذهنشون روزی چند بار دادگاه خانواده میرن...!
روزی چند بار ورشکست میشن!
روزی چند بار چاقو تو شکمشون میره.
رابطه ی زيبا و عاشقانهشون رو تموم شده میبينن
بچهها و عزيزانشون رو از دست رفته احساس میكنن!
خيلی وقتها نقش يک آدم شكستخورده، بیمسئوليت، نالايق، طَرد شده، زشت و غيردوستداشتنی رو بازی میكنن!
.
به قول مرد بزرگ «آلبرت اینشتين»:
«انسان در نهایت شبیه رؤیاهایش میشود؛ رؤیاهای زیبا و نیکخواهی برای خود و ديگران بسازید؛ همين!
.
هميشه ميتوانيم افكارمان را مديريت كنيم و همانطور كه دلمان مي خواهد آينده را ترسيم كنيم بياييد از امروز افكار و تصوير ذهنيمان را تغيير دهيم.
لطفا در زندگی مان سرطان بازی را ممنوع اعلام کنیم
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
ذهن ثروتمند
راههای جذب پول و ثروت
با رعایت این ده راهکار و با توّجه به ندای درونی خود قادرید تا اندوخته ی مالی خود را افزایش دهید.
1بدانید چه می خواهید
از آنچه که می خواهید مطمئن شوید و آگاه شوید، خیلی از ما حتّی خودمان هم نمی دانیم دقیقاً در زندگی به دنبال چه هستیم! مقدار پولی را که دوست دارید داشته باشید، تعیین کنید، برای مثال، دوست دارید، 100 میلیون ریال پول داشته باشید، با این روش زودتر به هدف خود می رسید تا اینکه فقط بگویید من دوست دارم بیشتر پول در بیاورم.
2 به ندای درونی خود گوش دهید
هر آنچه که از ندای درونی خود می شنوید، به آن توجّه و عمل کنید. متأسفانه بیشتر ما به این مسائل اعتقادی نداریم و شاید همین حالا با خود بگویید: "من که اصلاً به این چیزها اعتقادی ندارم و نمی توانم حتّی این الهامات را از وجودم درک کنم!"، امّا حقیقت این است که این الهامات و نیروی درونی وجود دارندً و البته اگر خودتان بخواهید، شما را به طرف آنچه که می خواهید هدایت میکند.
3 مبلغی منطقی و صریح را در ذهن خود پرورش دهید
ابتدا از مبالغ کم و منطقی شروع کنید، برای مثال، 100 میلیون ریال، هدفتان بر این باشد که در مرحله اوّل تمام تلاش خود را برای کسب این مبلغ متمرکز کنید و بعد به مبالغ بیشتر فکر کنید.
4 برای خود انگیزه ایجاد کنید
اگر خیلی در درجه اوّل به پولدار شدن اهمیّتی نمی دهید، دیگر اهداف ایده آل خود را مثل، تفریح، امنیت و آزادی و ...فکر کنید، در ذهن خود فرض کنید که به همه ی آنها رسیده اید و از این حس لذّت ببرید، این خود انگیزه ای می شود تا برای رسیدن به آنها به پول نیز فکر کنید و برسید.
5 از پیروی و تعقیب دنیوی دست بردارید
شما همواره با نیروی درونی خود به خداوند متعال وصل هستید، لحظاتی را در خلوت خود سعی به ارتباط با خداوند بپردازید، از وی راهنمایی بخواهید و تقاضا کنید تا شما را در مسیر صحیح و سرشار از موفقیت، قرار دهد، طوری که بتوانید در آسایش و آرامش برای خود و اطرافیانتان مفید باشید، مطمئن باشید که جواب می گیرید.
6عمل کنید
اینکه فقط فکر کنید و خیال کنید، کافی نیست، عمل کنید! خیلی از افراد با این که از وضعیت کنونی خود راضی نیستند و می دانند در صورت اقدام به راهی بهتر به آنچه می خواهند می رسند، امّا جرأت گامی برتر را ندارند. بنابراین شجاع باشید و عمل کنید. ترس خود مانع موفقیت است.
رالف والدو چنین می گوید: "توصیه من به جوانان این است که برای موفقیت، به آنچه که صحیح است امّا از رسیدن به آن می ترسید یا ناامید هستید، عمل کنید"، سوزان جفرز نیز معتقد است:"باید از مانع ترس عبور کنید، تا کامیاب شوید"، با تصمیمی جدّی و اوّلین گام شما برای موفّقیت، تمامی دنیا شروع به همکاری با شما می کنند و به میل شما راه می آیند.
7 مراحل کار را در ذهن و با کلام خود زیر لب مرور کنید
بطور مثال، سوالی را در مورد کسب مبلغی از مسیری خاصّ از خود بپرسید، و با خود گفتگو کنید، "اگر از این راه موفّق نشدم، تمام مسیر قبل را از ذهن خود پاک کرده و از راهی بهتر و موثر تر وارد می شوم تا بالاخره پولدار شوم"
8 از موانع نترسید
دریا همیشه آرام نیست، زندگی هم مثل دریاست، گاهی مجبورید با دریایی موّاج و طوفانی دست و پا بزنید تا بر موانع پیروز شوید. بیشتر ما به محض شکست یا سختی، ناامید شده و از ادامه راه می ترسیم، با سرزنش و افسردگی نه تنها کاری پیش نمی برید، بلکه اوضاع شما از قبل هم بدتر می شود، همانطور که کارل ساگن می گوید:"بهتر است عوض اینکه چرا تاریک است و غر بزنید، حتّی با یک شمع کمی آنجا را روشن کنید"، یا به قول ما ایرانی ها، "ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است".
9 روابط و ذهن خود را خانه تکانی کنید!
نه تنها در خانه، بلکه در محیط کار، اجتماع و ...روابط خود را در جهت مثبت اصلاح کنید. مطمئناً هیچ کس بدون کمک و همیاری دیگران، نمی تواند به اهداف خود برسد، امّا اگر قرار باشد این ازدحام روابط بی فایده و پر سر و صدا همراه با میلیون ها انرژی منفی باشد و باعث عدم تمرکز یا تحلیل روحیه تان شوند، بهتر است حذف شوند.
به علائق خود توجّه کنید
هر کسی به چیزهایی در ذهن خود و بطور ذاتی علاقه دارد، اگر هر گام یا عمل یا هدفی را طبق آنچه که علاقه دارید و به آن عشق می ورزید، آغاز کنید، می بینید که چطور سریع تر و آسان تر به هدف خود می رسید. در واقع این خود درونی ماست که جسم ما را به طرف آن چه که لذّت می بریم و عشق می ورزیم، سوق می دهد.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
استراتژی در معاشرت و دوستی به زبان ریاضی
استاد رياضی در وقتِ خارج از درس، میگفت:
اعداد کوچکتر از یک ، خواص عجیبی دارند .
شاید بتوان آنها را با انسانهای بخیل مقایسه کرد ...
مثلا عدد (0.2 = دو دهم) !!!
وقتی در آنها ضرب میشوی
یا میخواهی با آنها مشارکت کنی،
تو را نیز کوچک میکنند.
3×0.2=0.6
وقتی میخواهی با آنها تقسیم شوی یا مشکلاتت را با آنها
تقسیم کنی و بازگو کنی، مشکلاتت بزرگتر میشوند.
3÷0.2=15
وقتی با آنها جمع میشوی و در کنار آنها هستی مقدار زیادی به تو اضافه نمیشود و چیزی به تو نمی آموزند.
3+0.2=3.2
و اگر آنها را از زندگی کم کنی چیز زیادی از دست نداده ای !!!
3-0.2=2.8
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود.
دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است.
همنشینی با نااهلان ضایع کردن عمر است.
دوستی با افراد کوچک ( رذل ) شما رو کوچک خواهد کرد.
در معاشرت و در دوستی، استراتژیت انسان هایی باشد که روح بزرگی دارند.
انسان هایی که منشأ خیر برای مردم هستند.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
سه استارتآپ برتر ایرانی از نگاه مجله اکونومیست
دهه هشتاد، دههای است که استارت بیشتر استارتآپ های بزرگ و موفق ایرانی زده شد.
استارتآپهایی که ایدههایشان از جوانانی مطرح شده است که بهرغم همه مشکلات، فشارها و محدودیتها در داخل کشور ماندند و با آموختن از تجربیات موفق داخلی و خارجی، کسبوکار خود را به راه انداختهاند. هیچکدام از این شرکتها سرمایهگذار خارجی نداشتهاند و همه موفقیت آنها مدیون تلاش و نوآوری بنیانگذارانشان و سرمایه داخلی بوده است.
با توجه به این تغییر و تحولات، هفتهنامه اقتصاد «اکونومیست» در نیمه دوم سال ۲۰۱۵ در تازهترین گزارش خود آماری از تحولات ایجادشده در ارزش دلاری شرکتهایی که به آنها نوپا یا به عبارت بهتر استارت آپ میگویند، ارائه داد و نکته جالبش این بود که در گزارش خود سه استارت آپ بزرگ ایرانی را بر اساس ارزش دلاری رتبهبندی کردهاست.
در این گزارش سه استارت آپ «دیجی کالا»، «آپارات» و «کافه بازار» بهعنوان برترینهای ایرانی معرفی شدند. شاید نکته پیام ورود نشریه معتبری مانند اکونومیست به بررسی استارتآپهای ایرانی نشان از تغییر و تحول در ساختار محیط کسبوکار اقتصاد کشور باشد.
در اقتصاد کشورمان حرف اول برای راهاندازی هر کسبوکاری حتی در اندازه بسیار کوچک را سرمایهگذاری میزند.
استارتآپهاکه با مزیت کم بودن هزینه اولیه سرمایهگذاری در کسبوکارهای جهان شکل گرفتهاند، در ایران هم به همین دلیل مورد استقبال بسیاری از جوانان خوشفکر و نیروی انسانی خلاق قرار گرفتهاند؛ البته در معرفی و جایگاه سازی استارتآپها همیشه صحبت از ایدههای خلاق و کمهزینه بودن آغاز یک کسبوکار است؛ اما باید توجه داشت که استارتآپها هم مانند هر کسبوکاری با ورود سرمایهگذار و حمایتهای مختلف موفقیتهای بیشتری را به دست میآورند.
اگر برترین استارتآپهای جهان از نظر ارزش دلاری را بررسی کنیم پرواضح است که این استارتآپها در فضایی (منطقه جغرافیایی) شکل گرفتهاند که سرمایهگذاری روی کسبوکارهای نو بسیار شایع است. این منطقه که در اصطلاح «دره سیلیکون» نامیده میشود مهد رشد فناوری و کسبوکارهای حوزه آی تی است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
عوامل توليد چه هستند؟
عوامل تولید منابعي هستند که بلوک های ساختماني اقتصاد به شمار می آیند. مردم از عوامل تولید استفاده می کنند تا کالاها و خدمات توليد كنند. اقتصاددانان عوامل توليد را به چهار دسته تقسيم مي كنند: زمین، نیروی کار، سرمایه و کارآفرینی. .
اولین عامل تولید زمین است. زمین شامل هر گونه منابع طبیعی است که برای تولید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار مي گيرد.برخي از زمين ها یا منابع طبیعی شامل آب، نفت، مس، گاز طبیعی، زغال سنگ و جنگل ها هستند.
عامل تولید دوم کار است.کار تلاشي است که مردم براي توليد كالاها و خدمات انجام مي دهند .این عامل تولید از کار انجام شده به وسيله گارسونی که در یک رستوران محلی كار مي كند و غذايتان را مي آورد تا مهندسي كه اتوبوس طراحی مي كند و آفرينندگي يك هنرمند در يك تابلوی نقاشي و همچنين كار خلبان در به پرواز درآوردن يك هواپيما را دربر می گیرد.
سومین عامل تولید سرمایه است.سرمايه به صورت ماشین آلات، ابزار و ساختمان ها برای تولید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار مي گیرد. چکش، لیفتراک، تسمه نقاله، رایانه و کامیون های حمل بار برخی از نمونه های سرمایه محسوب می شوند. سرمایه براساس کارگری که آن را به کار می گیرد و نوع کاری که با آن انجام می دهد تقسيم بندي مي شود. به عنوان مثال، یک پزشک ممکن است از یک گوشی طبی و اتاق معاینه استفاده کند تا خدمات پزشکی ارايه دهد. یک معلم ممکن است از کتاب های درسی، میز و تخته وايت بورد برای تولید خدمات آموزشی استفاده كند. درآمد به دست آمده به وسيله صاحبان سرمایه سود نامیده می شود.
عامل چهارم تولید کارآفرینی است. كارآفرين كسي است كه از ترکیب عوامل ديگر توليد يعني زمین، نیروی کار و سرمایه برای دستیابی به سود بهره می برد. موفق ترين کارآفرین ها نوآوراني هستند که راه هاي جديدي را براي توليد کالاها و خدمات پيدا مي كنند و یا کساني هستند كه محصولات و خدمات جدیدی را براي ارایه به بازار تولید کرده اند. اگر کارآفرینان زمین، نیروی کار و سرمایه را با روش های جدید به هم نیامیزند بسیاری از نوآوری هایي كه در اطرافمان مي بينيم وجود نخواهند داشت. نازنین دانشور(سایت تخفیفان) کارآفرین محسوب می شود.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
چرا بین دو دارایی زمان و پول ، زمان دارایی ارزشمندتری است؟
چرا قیمت با زمان اندازه گیری میشود؟
فرض کنید میخواهید از تهران به مشهد سفر کنید.
2 انتخاب دارید :
۱ : با اتوبوس بروید (قیمت بلیط اتوبوس 20 هزار تومان)
۲ : با هواپیما (قیمت بلیط هواپیما 200 هزار تومان)
فرق این دو در چیست؟
ما پول بیشتری میدهیم تا زمان خریداری کنیم.
از لحظه ای که به زمان ارزش می دهی و متوجه میشوی که قیمت دارد ، ثروتمندتر خواهی شد.
وقتی شما با عباراتی همچون صرفه جویی و پس انداز سروکار دارید در حقیقت زمان زیادی را هدر می دهید.
میتوان با صرفه جویی و پس انداز هم پولدار شد،این روش زمان زیادی می برد.
فقط این را بدانید که قیمت با معیار زمان ارزیابی میشود.
مثل زمانی که با اتوبوس به مشهد میروی درپول صرفه جویی کردهای و چند روز زمان از دست دادهای.
معیار مردم فقیر پول است و معیار مردم ثروتمند زمان.
برای همین است که بیشتر مسافران اتوبوسها فقرا هستند.
چون مقدار زمان آنها بیشتر از پول آنهاست و برای آنها پول ارزش بیشتری از زمان دارد.
هر قدر فردی پول کمتری داشته باشد، سختتر به آن میچسبد.
بنابراین افراد فقیر بیشتر از افراد ثروتمند به پول میچسبند.
بسیاری از مردم می خواهند ثروتمند شوند، یا در زمینه هایی که ثروتمندان سرمایه گذاری کرده اند سرمایه گذاری کنند، بسیاری از آنها نمی خواهند سرمایه گذاری زمانی کنند.به همین دلیل است که از هر 100 نفر 3 نفر پولدار است و یکی از آن سه نفر هم ثروت خود را از طریق ارث بدست آورده است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
چهار راه ترسیم مسیر خرید برای مشتری
واقعیت: خریداران شما درباره شما چیزهای زیادی می دانند.
هرگز تصور نکنید که مخاطبان شما نابینا هستند و کور کورانه به سمت شما پیش می آیند. مصرف کننده امروز با شعور تر از همیشه است، و اگر آنها از طریق اینترنت به سمت شما نیایند، از داد و هوارها و شعارهای گروه همسالان خود یا اعضای خانواده خود در باره شما چیزهایی دیده یا شنیده اند شما را پیدا خواهند کرد. مسیر سفر خریداران عادی قبلا و قبل از آن که حتی بر روی رادار شما قرار بگیرند، شروع شده است، از این رو چنین فرض کنید که افرادی که در گروه مخاطبان هدف شما قرار می گیرند هم اکنون نسبت به شما متخصص به حساب می آیند مگر آن که عکس آن ثابت شود. کلیه ارتباطات و اطلاع رسانی های شما باید پیرامون آنها متمرکز باشد: بزرگ ترین چالش ها، سوالات و نقاط توجه آنها، علاقه مندی های آنها، و اهداف آنها . این سطح از درک وشناخت خیلی زود رابطه عمیق تری را شکل خواهد داد و اگر شما در بازار های باز فروشی یا سایر حوزه های داد و ستد فعالیت دارید، چنین فرض کنید که شما ممکن است مخاطبان چند گانه ای داشته باشید که دارای ویژگی ها و اهداف بسیار متفاوتی باشند. خریداران شما نسبت به کاربران نهایی شما از ویژگی ها و مختصات متفاوتی برخوردار خواهند بود. توجه کنید که در دو طرف معادله چه کسانی قرار دارند سپس اطلاعات لازم را در اختیار بازفروشندگان خود قرار دهید، این اطلاعات به آنها کمک خواهد کرد که با کاربران نهایی ارتباط برقرار کرده و پایه های ارتباطی خود را بنا نهند.
برای مشتریان خود وقت بگذارید و با آنها روبه رو شوید.
چه شما در مرحله توسعه محصولات باشید چه در مرحله تبادل نظر در مورد استراتژی های بازاریابی، شما تصویر کاملی از افرادی که تلاش دارید به آنها دست یابید، به دست نخواهید آورد، مگر آن که با آنها نشست و برخاست داشته باشید. بله، البته برای شناخت سلیقه ها و اولویت های یک گروه بزرگ می توان از نظرسنجی های آنلاین استفاده کرد، اما این نظرسنجی ها این امکان را برای شما فراهم نمی کنند که جزئیات پاسخ ها و منطق آنها را مورد سوال قرار دهید. تعاملات رو در رو به شما کمک می کند تا به این نتیجه و تایید برسید که آیا مخاطبان درستی را انتخاب کرده اید یا خیر، و نیز علاوه بر این ممکن است در میان این دسته از مخاطبان، گروه های دارای موقعیت مناسب متفاوتی را به شما نشان دهد که نیازمند استراتژی های پیام رسانی ظریف تری خواهند بود. از همه مهم تر این که، تعاملات بین شخصی می توانند در تمامی مراحل مسیر مورد استفاده قرار گیرند، اگر شما همچنان در حال توسعه محصول خود هستید، می تواند به عنوان بخشی از تایید ارزیابی مفهومی ایفای نقش کند، یا آن که برای تایید ویژگی های مشتریان شما و رفتارهای آنها به کار رود. این گونه تعاملات به شما کمک می کند که مطمئن شوید که شما در حال اتلاف زمان، انرژی و پول در مورد چیزهایی که مخاطبان شما برای آنها اصلا اهمیت قائل نیستند، نیستید.این فرایند به شما کمک خواهد کرد تا نقاب های شخصیتی ایده آلی برای خریدار خود ترسیم کنید، که از روی آنها شما می توانید نقشه فرایندی را ایجاد کنید که یک مسیر عادی کلی را برای هر بخش ترسیم می کند.
با مخاطبان خود یکی باشید.
زمانی که شما در صدد آن هستید که واقعا نقاب شخصیتی خریداران خود را بشناسید، بهتر آن است که بتوانید به فرایندهای فکری آنها در طول هر مرحله از فرایند تصمیم گیری پی ببرید. خریداران معمولا از علاقه اولیه تا پذیرفتن شرایط خرید محصول، مراحل چندگانه ای را طی می کنند، و زمانی که شما خودتان را جای آنها می گذارید، شما قادر هستید که علل و عوامل برانگیزاننده و آغازگرهایی را که درهر مرحله بر روی نقشه موجب برانگیخته شدن فرد به کاری می شود، دقیقا مشخص نمایید. اعمال و اقدامات خریدار در طول هر مرحله به چه چیزی شبیه اند؟ چگونه می فهمید که آنها از یک مرحله به مرحله بعدی رفته اند؟ قبل از آن که خریداران شما از افزایش و عمیق شدن رابطه شان با شما آسوده خاطر شوند، چه سوالات و مسایلی مورد توجه آنهاست که باید به آنها پاسخ داده شود. اگر شما هم اکنون در ذهن مخاطبان خود جای دارید، شما از این زمینه مناسب برخوردار خواهید بود که پاسخ ها را شناسایی کنید.به محض آنکه شما به نتایجی درباره مخاطبان خود دست یافتید و نقشه بخش های مختلف مسیرهای آنها را به درستی ترسیم نمودید، لازم است که یافته های خود را با کل شرکت خود به اشتراک بگذارید. تیم های بازاریابی،فروش و تیم های اجراییباید به صورت متحد ومنظم در یک صف ( خط) قرار گیرند اما نه هرگز به صورت قبل، تا بتوانند به درستی نیازهای مشتریان را برآورده نمایند، و نقشه شما باید برای همه قابل دسترس باشدبه طوری که اصلاحات آن به صورت عمومی قابل انجام وقابل فهم باشد.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
کسب وکار دیگر به معنای فروش کالا نیست؟
بهترین شرکتها آن دستهای هستند که خودشان را به صورت مکرر تغییر میدهند و بهروزترین اطلاعات را میبلعند تا در سایه این اطلاعات، مناسبترین استراتژیها را داشتهباشند. جف بزوس موسس شرکت آمازون، نامه هرساله برای سهامدارانِ شرکتش را با عبارتی شروع میکند که در نخستین نامه در سال 1997 نیز به کار بردهاست، "امروز هنوز اولین روزِ اینترنت است"، در Amazon.com نیز مینویسد:"هرچند کاملاً خوشبین هستیم اما باید هر لحظه بههوش باشیم و برای شرایط اضطراری خودمان را آماده نگه داریم." زمانیکه فیسبوک در سال 2012 متوجه شد از بازار اینترنت تلفنهمراه عقب افتاده، خیلی زود خودش را با شرایط جدید وفق داد: در عرض یک سال نیمی از درآمدهای تبلیغاتیِ خود را از راه تلفنهمراه به دست آورد. نتفلیکس خیلی زود خودش را با شرایط جدید کسبوکار مطابقت داد. شرکت اینفوسیس هر دو یا سه سال، یک بار همهچیز را از بالا به پایین مجدداً تنظیم میکند تا مانع کاهش بهرهوریاش بشود. برندههای امروز باید خودشان را به دل آشوب بیندازند تا بازنده فردا نباشند.
آشوبهای خیلی خطرناک، مدلهای کسبوکار را زیر و رو میکنند؛ و مرزهای میان صنعت و استراتژیهای درهموبرهمی که سالهاست در کسبوکار مورد استفاده قرار گرفته را از میان بر میدارد. قبلاً تصور ما این بود که ناشران و شرکتهای اینترنتی به دنیاهای متفاوتی تعلق دارند. شرکتهای تلفنهمراه و شرکتهای تلویزیونهای کابلی. اما امروز همه آنها با هم ادغام شدهاند: یکی از شرکتهای کارآفرینی مکزیکی که مدیکال نام دارد از طریق تلفن توصیههای پزشکی را ارائه میدهد. ما در گذشته تصور میکردیم کسبوکار اساساً به معنای فروش کالا و خدمات است.
اما امروز شرکتها در مدلهای کسبوکارِ مشارکتی، پیشرو هستند و هر کاری از اجاره کالا در یک بازه زمانی کوتاهمدت (زیپکار برای خودرو و ایربیانبی برای اتاق) تا تنظیم سهام را انجام میدهند. کوچ سرفینگ به کاربران خود این امکان را میدهد که از طریق این شبکه اجتماعیِ مهماننوازیِ رایگان، جای خوابِ رایگان برای دو یا سه نفر فراهم کنند. فلیکر، توئیتر و لینوکس همگی با کمک توان جمعیِ هزاران و گاهی میلیونها نفر، یک جامعه جهانی در فضای مجازی خلق میکنند. در گذشته فرض میکردیم که تولید صنعتی به معنای تولید انبوه و انبار کردنِ آن در قفسه مغازههاست. اما حالا «تولید در صورت نیاز» صورت میگیرد، شرکتهایی مانند هنگکنگ لی اند فانگ سفارشها را دریافت میکنند و به عرضهکنندگان میگویند تا به میزان مورد نیاز تولید کنند.
منبع: کتاب آشوب بزرگ
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
24 نکته خواندنی پیرامون فینتک
هر آنچه که باید درباره فینتکها بدانید
امروزه فینتکها از اهمیت بالایی در نظام مالی کشورها برخوردار هستند.
رشد و گسترش فینتکها در سالهای اخیر به اندازهای بوده است که توجه فعالان بازارهای پولی و مالی و مشتریان آنها را در تمام کشورها به خود جلب کردهاند.
با توجه به اهمیت فینتکها و لزوم آشنایی با آنها قصد داریم به اختصار نکاتی را پیرامون ماهیت فینتکها و کارکردهای آنها بیان کنیم.
1 سابقه فینتکها به حدود یک دهه میرسد اما رشد آنها بیشتر در چند سال اخیر رخ داده است.
2 فینتک یا فناوریهای مالی اصطلاحی معادلFinancial technology یا FinTech است.
3 فینتک به شرکتهایی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند.
4 درواقع فبنتک به کاربرد تکنولوژی و مدلهای کسبوکار نوآورانه در عرصه خدمات و سرویسهای مالی گفته میشود.
5 فینتکها عموما استارتآپهایی هستند که تلاش میکنند در سیستمهای مالی حضور پیدا کنند و شرکتهای سنتی را به چالش بکشند.
6 میتوان گفت فینتک اشارهای است به اپلیکیشنهای جدید، فرایندها، محصولات و مدلهای کسبوکار جدید در صنعت خدمات مالی.
7 شکلگیری فینتکها در زیرمجموعه بانکها یا موسسات مالی با روح فینتک در تضاد است. زیرا فینتکها رقیب شیوههای سنتی مالی هستند و نمیتوانند زیرمجموعه آنها باشند.
8 فینتکها تلاش میکنند تعاریف جدیدی از نحوه صرفهجویی، پسانداز، وام گرفتن، سرمایهگذاری، انتقال پول، خرج کردن و محافظت از پول ارائه دهند.
9 بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، آینده صنعت بانکداری را در گرو رشد فینتکها میدانند.
فینتک هزینهها را کاهش داده و در عین حال کیفیت ارائه سرویسهای مالی را افزایش میدهند.
11 فینتکها با توجه به ویژگیها و کارکردهای خود، توانایی و هوشمندی بالایی در ارزیابی خطرها و ریسکهای احتمالی دارند.
12 از آنجا که فینتکها اغلب مبتنی بر اینترنت هستند، کمتر تحتتاثیر محدودیتهای اعمال شده در کشورها قرار میگیرند و میتوانند آزادانه به فعالیت در نقاط مختلف جهان بپردازند.
13 فینتکها خدمات مختلف و متنوعی در حوزههای زیر ارائه میدهند: فرایندهای پشتیبانی از کسبوکارها، بانکداری خرد، بانکداری اختصاصی، بانکداری شرکتی، بیمههای عمر، فرم تعاملی کسبوکار با کسبوکار (B2B)، کسبوکار با فرد (B2C)، مشتری با مشتری (C2C)، سیستمهای مدیریت مالی شخص (PFM) و قرضدهی نفر به نفر (peer-to-peer lending).
14 فعالیت آنها پنج حوزه اصلی را شامل میشود که عبارتند از: فینتکهای پشتیبان، فینتکهای واسطهای، فینتکهای حوزه بیمه و بانکداری، فینتکهای مشاورهای و میانجیگر، فینتکهای خدماتی.
15 بر اساس گزارش شهرداری لندن، صنعت نوپای فناوریهای مالی در سالهای گذشته شاهد رشد سریعی کرده است. بطوریکه چهل درصد از نیروی کار شهر لندن در بخشهای خدمات مالی و فناوری کار میکنند.
16 در پژوهشی نقش فینتک در افزایش رضایت مصرفکنندگان در صنعت مالی در سال ۲۰۱۵ مورد بررسی قرار گرفت که حدود ۸ درصد بیشتر از بانکداری بوده است.
17 از سال ۲۰۱۰ تاکنون، بیش از ۵۰ میلیارد دلار در حدود ۲۵۰۰ شرکت فینتکی در سراسر جهان، سرمایهگذاری شده است.
18 در دو حوزه اروپا و آسیا-اقیانوسیه، میزان سرمایهگذاری در حوزه فینتک، در سال ۲۰۱۵ با یک رشد ۷۵ درصدی مواجه شده و به ۲۲.۳ میلیارد دلار رسیده است.
19 چین با اختصاص ۴۵ درصد سرمایهگذاریها به خود، رتبه اول را در منطقه آسیا-اقیانوسیه از آن خود کرده است و پس از آن، هند با جذب ۳۸ درصد از سرمایه ۴.۳ میلیارد دلاری سال ۲۰۱۵، در جایگاه دوم قرار گرفته است. شهرهای بمبئی، بنگلور، توکیو و پکن، مراکز اصلی گسترش استارتآپهای فین تک در این منطقه به شمار میروند.
20 نتایج یک تحقیق علمی حاکی از این است که کشور انگلستان دارای بهترین اکوسیستم موجود برای فعالیت فینتکها در جهان است. پس از انگلستان، به ترتیب؛ کالیفرنیا، نیویورک، سنگاپور، آلمان، استرالیا و هنک کنگ در ردههای بعدی قرار گرفتهاند.
21 ارائه خدمات پرداخت با اختصاص ۳۸ درصد سرمایههای جذب شده به خود، محبوبترین بخش صنعت فینتک در حوزه آسیا-اقیانوسیه است.
22 طی پنج سال گذشته، سرمایهگذاری جهانی در صنعت فینتک، بیشتر بر ارائه خدمات پرداخت در حوزه خردهفروشی آنلاین، متمرکز بوده است.
23 فعالیت در حوزه فینتکها چند سالی است که در ایران آغاز شده اما گزارش دقیقی از وضعیت آنها و نیز حجم سرمایهگذاری انجام شده در دسترس نیست.
24 مشکلات و خلاءهای قانونی و مجوزهای مورد نیاز فینتکها برای دریافت نماد الکترونیکی از مشکلات فینتکها در کشور ما است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
دارایی چیست ؟
به هر چیزی که در جیب شما پول می گذارد دارایی گفته می شود
1 سؤال اول : آیا ماشین دارایی است؟ خیر چون هیچ پولی در جیب شما نمی گذارد
2 سؤال دوم : آیا خانه دارایی است ؟ خیر چون هیچ پولی در جیب شما نمی گذارد
3 سؤال سوم : آیا خانه ای که اجاره داده شود ، دارایی محسوب می شود؟ بله چون در جیب شما ماهیانه پول می گذارد
یکی از دلایلی که ثروتمندان ثروتمند تر می شوند این است که آنها هدفگذاریشان بر بدست آوردن دارائی بیشتر متمرکز شده است
به عبارتی آن ها برای پول کار نمی کنند آن ها دارایی هایی را ایجاد می کنند تا ماهیانه پول در جیب آن ها بگذارد
دارایی اول که درست شد به سراغ ساخت دارایی بعدی می روند ، و هر کدام از دارایی ها ماهیانه پولی به حساب فرد ثروتمند وارد می کند
به این ترتیب اگر فرد ثروتمند کار هم نکند، دارایی های او برایش کار می کنند و فرد ثروتمند پس از مدتی ، کارش مدیریت دارایی هایش می شود
فراموش نکنید که
ثروتمندان برای آینده پول پس انداز نمی کنند، بلکه دارائی ایجاد می کنند.
اگر یک ثروتمند ورشکسته شود یا ضرر کند در مدت زمان کوتاهی از دوران قبلی خود نیز پیشی می گیرد
دلیل آن را هم بارها گفته ایم و آن یک چیز است: دارائی حقیقی ثروتمندان، هوش مالی یا عقل معاش آنها است
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
کارآفرین موفق به چه دوستانی نیاز دارد؟
کارآفرینی با اعداد گره خورده است. تعداد کارمندان، مشتری ها، درآمد و... هرچه این اعداد بیشتر باشند کارآفرین قوی تر و موفق تر می شود. به عنوان یک کارآفرین علاوه بر بینش، تجربه، منابع و اطلاعات، به دوستانی نیاز دارید که در این راه به شما کمک کنند. کیفیت و کمیت دوستان برای یک کارآفرین حیاتی است. در زیر 5 نوع دوستی که می تواند در این مسیر همراه تان باشند آورده شده است:
مربی
کارآفرینی بازی آسانی نیست. به جرأت، ریسک و حمایت زیادی برای موفقیت در این راه نیاز دارید. شاید دوستان کارآفرینی داشته باشید که همزمان با شما در این راه قدم گذاشته باشند و با مشکلات مشابهی دست و پنجه نرم کنند، اما آنهایی در این راه می توانند به شما کمک کنند که جلوتر از شما قرار دارند و مسیری که شما در آن هستید را با موفقیت طی کرده باشند. اینها هم می توانند به شما انگیزه ی ادامه ی کار را بدهند هم به دیگر کارمندان در رسیدن به اهداف شرکت انگیزه دهند.
مشاور استراتژیک
مشاوران استراتژیک کسانی هستند که بازار مشتری مشابه به شما را دارند. می توانید ایده های تان را با آنها تبادل کنید و استراتژی هایی که آنها برای موفقیت به کار گرفته اند را دنبال کنید. غالبا این استراتژی ها در کسب و کارها یکسان هستند. دوستی با چنین ویژگی می تواند راه را برای شما کوتاهتر کند.
رابط
دوستی که بتواند شما را در زمان مناسب به افراد پر نفوذ معرفی کند، رابط است. هرگز این دوستان را نباید از دست بدهید. در معاملاتی که می کنید صداقت داشته باشید و با اینکه دوست تان پر نفوذ است، پیشنهاد کمک تان را به او بدهید تا دوستی شما محکم تر شود.
معتمد
دوستانی که همیشه شما را حمایت کنند و نقطه ی اتکای شما باشند را معتمد می نامند. این نوع دوستان هر وقت که نیازشان داشته باشید به شما کمک می کنند چه مالی چه روانی. علاوه بر این، همیشه شما را به پیشروی تشویق کرده و نمی گذارند درجا بزنید.
نقاد
دوستی که بدون دخیل کردن نظر شخصی اش شما را به طور هوشمندانه و سازنده ای نقد می کند را می توان نقاد نامید. هدف او تحقیر کردن شما نیست بلکه می خواهد مسیر رسیدن به اهداف تان را به شما نشان دهد. هر کارآفرین باید دوستی با این ویژگی داشته باشد و از اینکه آن شخص آیینه اش باشد نهراسد. این افراد نقص و کاستی های شما را به خوبی نشان می دهند و باعث قوی تر شدن کسب و کار تان می شوند.
منبع: successstory
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
بیماری اجتماعی رقیق شدگی هوش ایرانیان و تمرکز استراتژیک بر مساله اشتباه
روزنامه ها تیتر زدند: متاسفانه مریم میرزاخانی را از دست دادیم. مریم میرزاخانی از میان ما رفت. اما اگر درست و دقیق بنگریم بیش از 15 سال است که ما مریم را از دست داده ایم و کک مان هم نگزید. ما مریم را زمانی از دست دادیم که وی به آمریکا مهاجرت کرد و ما بهره مان از او این شد که مریم روزی جایزه ای جهانی گرفت و ما مثل همیشه بسیار خرسند شدیم که یک ایرانی جایزه گرفت و البته جایزه اش برای دانشگاه آمریکایی اعتبار آورد و نه ما (هرچند که او چون شهروند آمریکا نبود، جایزه اش به نام یک ایرانی ثبت شد). امروز که او به آن جهان رحلت کرده همه پیام تسلیت می نویسند به ويژه سیاسیون! ولی آن روز که وی به آن سوی جهان مهاجرت کرد کسی حتی نفهمید چه برسد به این که تسلیت بگوید.
زمانی در دانشگاه صنعتی شریف با دو المپیادی که هر دو مدال طلا داشتند هم اتاق بودم. به وضوح می دیدم که آنان علاوه بر نبوغ شان، منافع بسیاری برای جامعه دارند. مهم تر از تولید، بازتولید و انتشار علمی که انجام می دهند، مایه دلگرمی و الهام دیگرانند. دیگران به آنان به چشم یک پیشرو، یک الگو و یک قهرمان نگاه می کردند و وجودشان چقدر مغتنم و دلگرم کننده بود و همین المپیادی ها، همین نخبه ها، همین باهوش ها وقتی فارغ التحصیل می شوند و وارد کار، صنعت، دولت و یا کسوتی دانشگاهی می شوند چقدر می توانند گره از کار فروبسته ما بگشایند.
روزی روزگاری می گفتیم موج مهاجرت نخبگان اکنون کار به «سونامی فرار نخبگان» رسیده است. در گذشته تا مقطعِ كارشناسی براي جهان اول نيرو تربيت می کردیم و آن را دو دستی به همان غربی تحویل می دادیم که بر علیه شان شعار مرگ بر می دهیم یعنی سرمایه گذاری بی بازگشت. اکنون کار به جایی رسیده است که ارشد و دكترا صادر می کنیم و این یعنی تاراج.
به همین خاطر است که دچار بیماری «رقیق شدگی هوش ملی» شده ایم. بگذارید ساده تر توضیح دهم: فرض کنید که هر کدام از ما یک میزان هوش داریم. هوش تمام ایرانیان را اگر با هم جمع کنیم و تقسیم بر 80 میلیون ایرانی کنیم می شود هوش متوسط ایرانیان. حال اگر در طول 30 سال پیاپی، باهوش ها و نخبگان از کشور مهاجرت کنند به تدریج متوسط هوش ما کاهش پیدا می کند به این می گویند رقیق شدگی متوسط هوش جامعه. رفتن نخبگان از یک طرف باعث ترقیق هوشی می شود یک تاثیر بد دیگر هم دارد: کاهش انباره ژنتیکی. یعنی چه؟ وقتی یک نخبه می رود با خودش ژن نخبگی دخترش، پسرش و نسل آتی اش را هم می برد. یعنی باهوش بعدی دیگر در ایران متولد نمی شود!
تجویز راهبردی:
هر سیستم اقتصادی-اجتماعی که نتواند مسایل مهم اش را از مسایل فرعی تشخیص دهد، کامیاب نخواهد شد. اولین کار همه ما این است که مساله مهاجرت نخبگان را مانند ثروت ملی، برجسته و تبدیل به یک مساله ملی کنیم. اگر خاطرتان باشد دکلی نفتی در دولت قبلی گم شده بود. بیش از هزار بار در رسانه ها توسط مسوولین تکرار شد. سوال من این است، آیا نخبگانی که رفتند به اندازه یک دکل نفتی ارزش نداشتند؟ می خواهم تاکید کنم آن چه مرا متاثر می کند مهاجرت نخبگان نیست، مهاجرت بی بازگشت و بی بازده نخبگان است. این موضوع را باید آنقدر تکرار کرد که به یک تقاضای اجتماعی تبدیل شود. دست کم به اندازه یکی از کشورهای جنوب شرقی آسیا عمل کنیم که یک پایگاه اطلاعاتی و دسترسی شبانه روزی به نخبگان خارج از کشور دارد و در هر موضوعی که لازم است مشورت یا خدمت می گیرد و بسیار نیز راهگشا بوده است.
حالا فرض کنید که نخبگان ماندند یا نخبگان بازگشتند، همین کافیست؟ آنچه ما با آن روبرو هستیم فقط مساله مهاجرت نخبگان نیست. «فرسایش نخبگان» نیز مطرح است. حالا ممکن است بگویید چرا این قدر باید لی لی به لالای نخبگان گذاشت. یک مثال شاید کمک کند: از زمانی که پروفسور سمیعی به ایران آمده است منشا خدمات و برکات بسیاری شده است، اگر او زودتر و بیشتر به ایران می آمد می توانست بسیار بیشتر برای کشور خلق ارزش کند. وقتی یک پروفسور سمیعی می توان چنین طوفانی بپا کند، فکرش را بکنید که هزاران نخبه ثروت و معرفت اگر به کشور بازگردند (نه حتی تمام سال) چه می شود؟
عددهای بسیاری در مورد مهاجرت نخبگان گفته اند از این که فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است. چون همه این ها تخمین است به آن ها استناد نمی کنم. فقط یک نکته را می گویم و تمام: خداوند فرمود اگر شکرگزار نعمت ها باشیم، افزون خواهد شد و اگر نه عذابش شدید خواهد بود. رقیق شدن هوش ملی، عذابی شدید نیست؟ حیف است این سرزمین هزاران پزشک و مدیر و مهندس و متخصص داشته باشد اما سلامت، مدیریت، صنعت و تجارت ما به سامان نباشد. اگر برای نخبگان این سرزمین بیش از دکل نفتی ارزش قائل شویم، آینده ای بهتر در انتظار ماست.
دکتر مجتبی لشکربلوکی
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
3 اقدام برای افزایش شجاعت:
1 وقتی به موقعیتی که از آن می ترسید فکر می کنید،سعی کنید بدترین اتفاقی که ممکن است روی دهد، شناسایی کنید.
2 وقتی به بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد فکر کردید، تصمیم بگیرید که اگر این اتفاق افتاد، آن را بپذیرید. این گونه از میزان نگرانی شما کاسته می شود و این نگرانی را از ذهن خود بیرون می کنید.
3 بعد از آن باید همه ی تلاش تان را بکنید که این حادثه اتفاق نیفتد.
جان پل گتی با استفاده از این اصل توانست به ثروتمند ترین مرد جهان تبدیل شود. وقتی از او رمز موفقیتش را سوال کردند گفت:
«هر کاری که می خواهید بکنید،ابتدا به بدترین حادثه ای که ممکن است برای تان اتفاق بیفتد فکر کنید و بعد کاری کنید تا از این اتفاق جلوگیری کنید»
وقتی بدترین اتفاقی را که ممکن است روی بدهد شناسایی کردید، هراس ها و نگرانی های تان بخار می شوند و به هوا می روند.
در این زمان ذهن تان آرام می گیرد و شما می توانید تمام نیرو و انرژی تان را صرف دستیابی به هدف تان کنید.
برایان تریسی
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
استارت آپ ها زندگی ایرانیان را فتح می کنند؟
استارت آپ اینجا، استارت آپ آنجا، استارت آپ همه جا
اگر چهار سال پیش همه با دیدن بیلبردهای بزرگ تبلیغاتی دی جی کالا با دیده شک به خرید اینترنتی فکر می کردند و خیلی ها گارد بسته جدی نسبت به آن داشتند اما حالا همه چیز به شکل عجیبی تغییر کرده است و هر روز شاهد رشد خرید و فروش اینترنتی و گرفتن خدمات از شرکت های استارت آپی این چنینی هستیم تا جایی که سعید محمدی یکی از بنیانگذران دیجیکالا آبان 1395 یعنی 8 ماه پیش در جریان دوازدهمین همایش مدیریت کسب و کار های هوشمند در سازمان مدیریت صنعتی٬ گزارش عملکرد و اطلاعات مربوط به فروش دیجیکالا را برای اولین بار اعلام کرد و گفت:« در حال حاضر تعداد فروش روزانه دیجی کالا ۲۰۰۰ سفارش با متوسط ۶۰۰ هزار تومان است که با یک ضرب به عدد فروش (درآمد ناخالص) ۱٫۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰تومان در روز می رسیم.» و این در شرایطی است که 10 سال پیش این مجموعه کارش را تنها با 5 نفر نیرو شروع کرد و حالا به بزرگ ترین فروشگاه اینرنتی کشور تبدیل شده است تاجایی که در سال 2015 مجله معتبر اقتصادی اکونومیست آن را به عنوان بزرگ ترین استارت آپ اینترنتی ایران معرفی کرد و ارزش تقریبی آن را 150 میلیون دلار تخمین زد که حتما طی دو سال گذشته با رشد بسیاری رو به رو بوده است.
آمارهای رسمی ارائه شده از سوی سازمان فناوری اطلاعات ایران نشان میدهد که در ایران به ازای هر دو نفر، یک نفر دارای گوشی هوشمند است و این یعنی بیش از 40 میلیون نفر در ایران کاربر این گوشی ها هستند، گوشی هایی که یکی از خدمات مهمشان استفاده از اپ هاست. سلجوقی عضو هیأت عامل سازمان فناوری اطلاعات چندی پیش گفته بود: «از هر دو نفر در کشورمان حداقل یک نفر گوشی هوشمند در اختیار دارد که برآورد میشود شمار کاربران گوشیهای هوشمند به ۴۰ میلیون نفر میرسد.» او ادامه گفته بود: «رسیدن آمار دو میلیون گوشی هوشمند در سال ۹۲ به ۲۰ میلیون گوشی در سال ۹۳ نشان دهنده فراهم شدن ابزار دولت موبایل است و رسیدن این عدد در سال ۹۴ به ۴۰ میلیون و از ابتدای سال ٩٥ تا به الان حدود ٥٠ میلیون گوشی هوشمند در کشور نشان از افزایش رو به رشد استفاده از گوشی همراه در کشور دارد.»
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool