| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
بهترين مدير صندوق تامين سرمايه گذاري جهان در سال 2009
نويسنده: الهام جوادي
چکيده:
ديويد تپِر سرمايهگذار آمريكايي و مديري موفق در زمينه صندوقهاي تامين سرمايهگذاري است كه با ثروت 5/3 ميليارد دلار در سال 2010 از سوي مجله فوربز به عنوان دويست و پنجاه و هشتمين ثروتمند جهان معرفي شد. او همچنين موسس شركت مديريت آپالوسا است.
بهترين مدير صندوق تامين سرمايه گذاري جهان در سال 2009 ديويد آلن تپر در 11 سپتامبر سال 1957 در آمريكا متولد شد. او در شهر پيتزبورگ در ايالت پنسيلوانيا بزرگ شد و در آنجا به دبيرستان پي بادي رفت. وي پس از فارغالتحصيلي به دانشگاه پيتزبورگ رفت. ديويد تپر به طور همزمان در كتابخانه هنرهاي ظريف فريك مشغول به كار شد. تپر توانست با افتخار در رشته اقتصاد از دانشگاه پيتزبورگ فارغالتحصيل شود. او همچنين در دوران كالج به شكل تفريحي در بازار سهام فعاليت ميكرد. ديويد تپر پس از فارغالتحصيلي به صنعت مديريت مالي وارد شد و به عنوان يك تحليلگر اعتبار در خزانهداري ايكويي بانك شروع به كار كرد. پس از مدتي تپر كه از شغل خود احساس رضايت نميكرد در سال 1980 به مدرسه كسبوكار دانشگاه كارنگي ملون وارد شد تا در شاخه MSIA از رشته MBA تحصيل كند. ديويد تپر در سال 1982 از اين دانشگاه فارغالتحصيل شد و پس از آن پيشنهاد كاري در خزانهداري شركت ريپابليك استيل در اوهايو را پذيرفت. او در سال 1984 در صندوق سرمايهگذاري مشترك در بوستون استخدام شد و در سال 1985 نيز به استخدام گلدمن ساكس درآمد. او به عنوان يك تحليلگر اعتبار در اين شركت مشغول به كار شد و طي شش سال تبديل به مدير معامله گران در سهام پربازده در گلدمن ساكس شد. ديويد تپر در سال 1992 گلدمن ساكس را ترك كرد و در اوايل سال 1993 شركت خود را با نام مديريت آپالوسا تاسيس كرد. وي در سال 2001 با تمركز بر اوراق قرضه شركتهاي ورشكسته يا مشكل دار توانست سودي 61 درصدي كسب كند. تپر در فصل چهارم سال 2005 نيز فرصتهاي بهتري را در سهام S&P 500 مشاهده كرد و در سال بعد از آن توانست با سرمايهگذاري در پرريسكترين شركتها مثل MCI و ميرانت به سود هنگفتي دست پيدا كند. سرمايهگذاري در شركتهايي مثل كانسكو و ماركوني هم براي صندوق تامين سرمايه تپر خيلي سودآور بود. صندوق تامين سرمايه تپر در سال 2009 با سرمايهگذاري روي اوراق بهادار شركتهايي كه با مشكل مواجه بودند (از جمله خريد سهام بانك آمريكا به قيمت 3 دلار به ازاي هر سهم) و بهبود اين سهام توانست درآمدي 7 ميليارد دلاري كسب كند كه 4 ميليارد دلار از اين مبلغ به خود ديويد تپر رسيد. نشريه نيويورك تايمز در مارس سال 2010 اعلام كرد كه اين موفقيت تپر او را در جايگاه نخست بهترين مديران صندوقهاي تامين سرمايهگذاري جهان در سال 2009 قرار داده است. تپر با اين موفقيت همچنين توانست در جايگاه دويست و پنجاه و هشتم ثروتمندان جهان در سال 2010 قرار گيرد. ديويد تپر در سالهاي اخير همچنين به عنوان يك فرد خير شهرت يافته است. بزرگترين مبلغ اهدايي او به دانشگاه كارنگي ملون اهدا شده كه مدرسه كسب و كار آن به احترام وي به نام تپر نام گذاري شده است. ديويد تپر ازدواج كرده و سه فرزند دارد. وي در حال حاضر ساكن ميلبرن در نيوجرسي است.
با چه سرمايهاي بايد وارد بورس اوراق بهادار شويم؟
بر اساس اين گزارش آگاهي از اينكه چه مبلغي بايد در بازار سهام سرمايه گذاري كنيد، به شكل باور نكردني در تعيين مسير مالي و سرمايه گذاري شما مهم است، همه ما بر اساس ويژگي شخصي، ثروت خالص، و ريسك پذيري متفاوت هستيم.
يك پيشنهاد ساده اين است كه "50 درصد ثروت خالص خود را در بازار سهام سرمايه گذاري كنيد ". اين پيشنهاد براي كسي كه قصد آغاز فعاليت در اين مسير را دارد بسيار مبهم و نامعين است.
اين نوشتار سعي مي كند به شما نشان دهد كه زماني كه مي خواهيد تصميم بگيريد چقدر پول در بازار اوراق بهادار سرمايه گذاري كنيد، چه عواملي مهم است . سرانجام فقط شما تصميم خواهيد گرفت كه چه ميزان سرمايه را به بازار سهام بياوريد، با اين حال اينها عوامل مهمي هستند كه شما بدان نياز داريد.
*سن شما:
جوانترها پشتكار بيشتري دارند و مي توانند بيشتر در بازار حضور داشته باشند چون كه وقت بيشتر براي بدست آوردن پولي كه شايد در بازار از دست داده اند، را دارند. سرمايه گذاران و كساني كه نزديك به سن بازنشستگي هستند اين نعمت را ندارند و مجبورند به سرمايه گذاري محتاطانه روي آورند، زيرا اشخاص بازنشسته در وضعيت استاندارد زندگي خودشان معمولاً به سود پول سرمايهگذاري شده خود متكي هستند. آنها احتياج دارند كه كمتر سرمايه گذاري كنند تا خطرشان هم كاهش پيدا كند.
- مي خواهيد چقدر فعال باشيد؟
به طور كلي، پذيرش ريسك بيشتر، انتظار از نفع و زيان را بالا مي برد، به عبارت ديگر با سرمايه گذاري بيشتر ريسك بيشتري مي پذيريد.(حتي اگر در سهام كم خطر سرمايه گذاري كنيد)، بنابراين از خودتان درباره اهداف فعلي و بلندمدت بپرسيد و تعيين كنيد كه به چه ميزان مي توانيد در يك دوره زماني فعال باشيد.
- در بورس به خود چه نمره اي مي دهيد؟
من فقط 25درصد دارايي خالص خود را در بورس سرمايه گذاري مي كنم. با وجود اين فكر مي كنم براي سالهاي باقيمانده، بايد ريسك بيشتري را بپذيرم،زيرا دانش، مهارت و تجربه بيشتري كسب خواهم كرد. شما هم ببينيد كه در حال حاضر به خود چه نمره اي در سرمايه گذاري مي دهيد.
- پولي كه براي معيشت به آن نياز داريد را سرمايه گذاري نكنيد.
پولي كه به سادگي نمي توانيد به دست آوريد را سرمايه گذاري نكنيد، پولي را كه در بازار سهام، سرمايه گذاري مي كنيد هرگز، هرگز، هرگز از پولي نباشد كه نمي توانيد از عهده از دست دادن آن برآييد. صرفنظر از اينكه چه مقدار سرمايه گذاري شده ، اگر پولي كه به آن در زندگي خود نياز داريد، سرمايه گذاري كنيد، خطر و فشار زيادي را به خودتان تحميل كرده ايد.
- فقط به اندازه اي سرمايه گذاري كنيد كه به راحتي تحمل از دست دادن آنرا داشته باشيد:
تا زماني كه همه ما اميدواريم در سرمايه گذاري خود موفق مي شويم، فرض اينكه كه احتمالاً نمي توانيم هر مبلغي را كه سرمايه گذاري كرده ايم از دست بدهيم، غيرواقعي است. پس زماني كه از خود مي پرسيد "چقدر بايد سرمايه گذاري كنم؟ " به ياد داشته باشيد كه احتياج به درك اين واقعيت داريد كه در چه آستانه اي اگر همه پولي را كه سرمايه گذاري كرده ايد از دست رود، راحت هستيد. نه فقط اين مطلب به شما در تعيين سطح خطري كه مي پذيريد كمك خواهد كرد، بلكه شما را درباره سرمايه گذاريتان حساس نخواهد كرد. با تمام اين مفروضات كه بدان اشاره شد، شما بايد يك برآورد دقيق از اين كه چه مقدار پول بايد سرمايه گذاري شود، داشته باشيد.
- افسانه هاي متداول درباره بازار سرمايه:
من به عنوان سرمايه گذاري كه در بازار سرمايه فعاليت مي كند، تعداد زيادي باورهاي كاملاً غلط و غيرواقعي راجع به بازار سرمايه شنيده ام.گاهي اوقات باورهاي مضر و عقايد نادرست موجب دادن نظرهاي غلط و مخرب در قبال سبد سرمايه گذاري شما مي شود. در ادامه به چند نمونه از اين افسانه ها در بازار آمريكا اشاره مي شود.
1- فروش استقرضي سهام (Short Selling) يك فعاليت ضد آمريكايي است
عقيده آن است كه زمانيكه شما اقدام به فروش استقراضي مي كنيد، در واقع اعتقاد داريد كه در آينده شركت عملكرد ضعيف تري خواهد داشت و شما منفعت كسب مي كنيد. با اين كار شما اقتصاد را به سمت شكست و سقوط پيش مي بريد در حاليكه واقعيت آن است كه فروش استقراضي سهام هيچ تفاوتي با خريد سهام زماني كه وقت مناسبي براي خريد است، ندارد. واقعيت اين است كه شركت هايي كه نقطه درخشاني در اقتصاد ما ندارند و در تقديرشان شكست نوشته شده است، آيا فروش استقراضي يا خريد سهام به عمليات شركت مي تواند كمك كند؟
2- كسب پول توسط گروهي، به معني آن است كه گروه ديگر پول خود را از دست داده اند.
اين عقيده وجود دارد كه بازار سرمايه بازاري با مجموع صفر (zero-sun) است و يا به عبارت ديگر برد يكي، باخت ديگري را به همراه دارد. در حقيقت طرفداران اين عقيده باور دارند كه پول هرگز در بورس اوراق بهادار زياد نمي شود، بلكه به سادگي از يك سرمايه گذار نادان به يك سرمايه گذار زرنگ منتقل مي شود در حاليكه اين يك عقيده و باور نيرنگ آميز بازار سرمايه است كه در بعضي مواقع مي تواند درست باشد؛ اما به طور كلي بازار سرمايه، بازاري با بازي مجموع صفر نيست. چيزي كه اجازه مي دهد بازار سرمايه بر خلاف اين عقيده حركت كند اين است كه تا زماني كه بازار روند صعودي دارد، همه سرمايه گذاراني كه سرمايه گذاري بلندمدت دارند سود مي برند، بنابراين حتي اگر سرمايه گذاري در سال جاري زيان كند، ممكن است با خريد سهام ديگر سود كند و در مجموع مي توان گفت كه در بلندمدت همه سرمايه گذاران سود خواهند كرد؛ البته اگر بازار روند صعودي داشته باشد. فقط در يك مرحله كوتاه مدت و گذرا مي توان فرض كرد كه بازار سرمايه مانند بازي zero-sun است، جايي كه يك سرمايه گذار سرمايه خود را از دست مي دهد و ديگري بدست مي آورد.
3- خريد و نگهداري بهترين راهبرد است.
عقيده آن است كه بهترين راه براي افزايش ثروت اين است سهامي را كه دوست داريد، پيدا كنيد و تا زماني كه مي توانيد به پاي آنها بنشينيد؛ زيرا شما نمي توانيد از بازار سرمايه پيشي بگيريد و فقط مي توانيد براي مدت طولاني منتظر آن بمانيد.
متاسفانه اين اصل به عنوان يك اصل درست و از سالها قبل استفاده مي شود، اما حقيقت آن است كه استراتژي خريد و نگهداري سهام، نه تنها امروزه و بلكه در دوران عمر بازار سهام يك راهبرد شديداً ضعيف است.
4- شما نمي توانيد از بازار سرمايه پيشي بگيريد.
پيشي گرفتن از عملكرد بازار سرمايه ممكن نيست و كساني كه واقعاً اين شاهكار را انجام داده اند، اقبال آنها تا زمان طولاني دوام نخواهد داشت. براي پيشي گرفتن از بازار سرمايه خود را به زحمت نيندازيد؛ فقط بپذيريد كه نمي توانيد بر ميليونها سرمايه گذار ديگر كه معتقدند بازار سهام غير قابل غلبه است، پيشي بگيريد،اما واقعيت اين است كه بازار سهام مي تواند در دوره هايي نسبت به برخي سرمايه گذاران بازدهي كمتري داشته باشد، سرمايه گذاراني هستند كه اين كار را هر ساله انجام مي دهند و بعضي ها هر ساله از بازار پيشي مي گيرند. از آنجاكه انجام آن آسان نيست، امكان آن بسيار كم است. با چيزي كه گفته شد، بيشتر سرمايه گذاران به سادگي زمان زيادي ندارند تا فعالانه سبد سرمايه گذاري خود را مديريت كنند تا بتوانند نسبت به بازار عملكرد بهتري داشته باشند.
* "داستان اولين سرمايه گذاري من:
يادآوري خاطرات اولين روزي كه من به شركت كارگزاري مراجعه كردم و اولين سهام را خريداري كردم برايم جالب است. راجع به سرمايه گذاري، بازار سرمايه و اقتصاد آن زمان بسيار كم مي دانستم. اما نمي توانستم كم توجه باشم؛ من به سبب علاقه اي كه به بازار سهام داشتم جذب آن شدم و در ابتدا تمام قوانين عقلايي بازار سرمايه را مانند مردي كه در يك درياي بزرگ و در ميان كوسه هاي سفيد گرسنه قرار گرفته، ناديده گرفتم. اين هم داستان رقت انگيز و خنده دار معرفي من در بازار سرمايه.
چگونه شروع شد؟
سرمايه گذاري من زماني شروع شد كه (اواخر سال 2005) با دوستم صحبت مي كرديم و او در طول صحبت هايش اشاره مي كرد كه صاحب تعدادي سهام شركت كوكاكولاست. همواره فكر مي كردم كه كار جالبيست، اما راجع به آن زياد فكر نكردم و گفتگوي ما به سوي موضوعات ديگري كشيده شد، اما بعد از زمان كوتاهي شروع به فكر كردن راجع به بازار سرمايه كردم و بازي ويدئويي كه سابقاً با آن بازي مي كردم و راجع به اقتصاد نيز بود را به ياد آوردم، البته زماني كه آن بازي را انجام مي دادم، به طور باور نكردني سعي مي كردم كه بيشترين طلا را داشته باشم پس به سرعت پيچ و خم آن بازي اقتصادي را فرا گرفتم. همواره به اين مساله فكر مي كردم كه اگر من در بازار سرمايه واقعي اين علاقه شديد را به كار گيريم، شگفت انگيز خواهيد بود.
به سايت شركت كارگزاري رفتم و روي يك سهم سرمايه گذاري كردم. به ياد مي آورم كه فكر مي كردم كه چقدر همه چيز سخت بود. به قسمت هاي مختلف سايت مي رفتم و چيزهايي نظير اين كه "دستور بازار چيست؟ "، "چه سهمي را بايد بخرم؟ "، "حجم چيست؟ " را از خودم مي پرسيدم . بالاخره اولين سهم را خريداري كردم.
اولين سهام من
من براي اولين سرمايه گذاري، كارخانه napster را انتخاب كردم. نمي توانم به ياد بياورم كه چرا napster را انتخاب كردم. من هرگز از سرويس پرداخت آنها استفاده نكردم، و هرگز فكر نكردم كه چقدر ارزشمند است. با اين وجود احساسم مانند يك مالك مغرور بود و همواره با دوستانم شوخي مي كردم كه من مالك 000017درصد از شركت napster هستم؟ البته مالك آن درصد كوچك هم نبودم، براي اينكه من محاسبات خود را بر اساس حجم روزانه به جاي ارزش بازاري آن انجام مي دادم ( تفاوتها را نمي دانستم).
من حدود 800 دلار از آن سهام را خريده بودم، و هيجان زده مي شدم زماني كه ديدم قيمت سهم كمي افزايش يافت. من مفهوم درصدها را نمي دانستم و فقط به تغييرات ناگهاني قيمت علاقه مند بودم. سرانجام با فروش سهام به 6 دلار سود دست يافتم.
نمي توانم باور كنم كه چقدر ساده لوح بودم و چطور با تفكرات مضحك قصد سرمايه گذاري در سهام شركتها داشتم. مي نشستم و فكر مي كردم كه شركت پربازده بعدي كدام است؟ پس از آن در سهامي مانند شركتnike سرمايه گذاري كردم! البته نه با دلايل واقعي و قابل بحث. البته اين را هم نمي توانم بگويم كه پشيمانم؛ چونكه اين عمل باعث شد كه من حركت در مسير سرمايه گذاري موفق را آغاز كنم.اگر شما سرمايه گذار نبوده ايد و در فكر كسب سود از بازار سرمايه هستيد، مي توانيد درس هايي از اين داستان سرمايه گذاري من در بازار سرمايه بگيرد .
اگر مي خواهيد وارد سرمايه گذاري ، تجارت يا بازار سرمايه شويد فقط به يادداشته باشيد كه نظرات، روشها و اصطلاحاتي وجود دارند كه نيازمند يادگيري آنها هستيد. مثلا در ابتدا من مفهوم انواع سفارشات، حجم سهام، ارزش بازار و غيره را نمي فهميدم.
پس از درك اصلاحات مختلف، تا زمانيكه طرح و راهبرد مشخصي نداشتيد، سرمايه گذاري نكنيد. اگر من مي خواستم دوباره سرمايه گذاري كنم، قبل از شروع، تمام كتاب هايي كه راجع به بازار سهام است، را مي خواندم. تنها بخش خوب تمام اينها اين است كه من با پول بسيار كم كه مي توانستم از عهده از دست دادن آن برآيم، سرمايه گذاري كردم. پس اگر تمام سرمايه ام را از دست مي دادم، وضعيتم نامشخص بود در حالي كه در شرايط كنوني با شكست و از دست دادن پول اندك، درس زيادي گرفتم.
شما چگونه آغاز كرديد؟
شما سرمايه گذاري يا تجارت را چگونه در بازار سرمايه آغاز كرديد و چه درسهايي از آن گرفتيد. هر چند اين متن ترجمه اي از تجربه هاي يك سرمايه گذار در بازار ايالات متحده آمريكا است؛ ولي من دوست دارم بدانم كه تك تك شما چگونه آغاز كرديد؟ چه اشتباهاتي داشتيد؟ خجالت نكشيد و داستان سرمايه گذاريتان را برايمان بنويسيد. داستان شما مي تواند راهنماي بسياري از سرمايه گذاراني باشد كه مي خواهند وارد بازار سهام شوند.
پس بياييد به آن ها كمك كنيد.
هر روز در بازار به دنبال سود نباشيد
همه ما از سرمايه گذاري در بازار انتظار سودهاي بالا داريم . خصوصا اگر قبلا فردي خوش شانس بوده ايم و سودهاي زيادي را از اين مسير بدست آورده باشيم . برخي از افراد به اين توجه نمي كنند كه سرمايه گذاري داراي دو كفه يا جيب است . يك كفه يا جيب آن سود و كفه و جيب ديگر آن ضرر مي باشد . اصطلاحا در كوتاه مدت آنچه امروز بدست مي آيد ، فردا از بين مي رود . بنابراين استراتژي خود را بايد در جهت كسب سود بلند مدت تعيين كنيم .
معمولا سه دسته افراد در بازار فعاليت مي كنند . دسته اول افرادي هستند كه دنبال معاملات كوتاه مدت لحظه اي هستند . اين افراد در هر لحظه اي هم خريدار و هم فروشنده يك سهم با درصد كمي سود هستند . اين افراد عموما سودهاي زيادي از اين معاملات بدست نمي آورند ولي گردش بالاي سبد سهام آنها موجب مي شود كه بتوانند امور خود را بگذرانند . دسته دوم افرادي هستند كه به صورت روزانه و هفتگي معامله مي كنند . اين افراد تنها به دنبال نوسان هاي موقتي و كوتاه مدت هستند . بنابراين هر زمان كه تشخيص دهند حركت قيمتها به سمت بالا مي باشد ، اقدام به خريد و هرگاه كه فكر كنند حركت سهام معكوس خواهد شد ، نسبت به فروش ان سهام اقدام مي كنند . منتهي آنچه كه مهم است تشخيص مناسب و حركت به موقع مي باشد . در غير اين صورت بسياري از اوقات روند حركت را اشتباه تشخيص داده دچار زيان مي شوند . اين دو گروه مي دانند كه بازار مخصوصا اگر به سمت كارايي پيش برود داراي نوسانات مثبت و منفي زيادي است . بنابراين يك روز در كفه شانس هستند و يك روز در كفه بدشانسي . اما گروه سوم افرادي هستند كه سهام را با تفكرات بلند مدت خريداري مي كنند . اين افراد كه عموما با هدف سرمايه گذاري اقدام به خريد سهام مي كنند و به اين امر واقف هستند كه سرمايه گذاري بلند مدت مي تواند هم سود ساليانه و هم افزايش قيمت به همراه داشته باشد . بنابراين در مقابل نوسانات كوتاه مدت سياست خاصي اتخاذ نمي كنند و با هر بادي نمي لرزند . اين ها اولا دچار دلهره هاي بي اساس و اخذ تصميمات غيرمنظقي نمي شوند و ثانيا دچار زيان هاي ناشي از اخذ تصميمات مذكور نمي شوند اصولا سرمايه گذاران بلند مدت با يك شوك از بازار خارج نمي شوند و با يك هيجان مجدد به بازار برنمي گردند و مي دانند كه بازار هميشه يك حالت ندارد ، برخي موارد به نفع و برخي موارد به زيان ان ها مي باشد . پس به ماوراي نوسانات كوتاه مدت مي انديشند .
اين جمله ( كه در جهت حركت آب شناكرد) اشاره به انجام معاملات متناسب با روندها دارد . منتها مهمترين روند جهت حركت بازار است . بنابراين وقتي كه بازار به دلايل مختلف داراي جهت مي باشد بايد در جهت حركت بازار حركت كرد . اين استراتژي مي تواند مهم ترين استراتژي جهت ادامه حيات در بازار باشد . در نظر بگيريد كه بازار به خيابان يك طرفه اي تبديل شود كه همه اتومبيل ها به يك سمت در حا ل حركت باشند . اگر شما در ان خيابان در ترافيك هم باشيد بعد از مدتي متوجه خواهيد شد كه به مقصد رسيده ايد . اما اگر به دلايل مختلف مانند سريع تر رسيدن و ... برخلاف جهت خيابان حركت كنيد تصادفات زيادي خواهيد داشت و به مقصد هم نخواهيد رسيد . چرا اين بحث را مطرح كردم ؟ به دليل اين كه بازار معمولا در يكي از دو جهت مثبت و يا منفي حركت مي كند . منتها چيزي كه تغيير مي كند سرعت حركت آن است و در برخي موارد بازر با شدت زياد و برخي موارد با سرعت كمتري حركت خواهد كرد . هنگامي كه بازار داراي جهت خاصي است بسيار غيرعاقلانه است كه آن جهت را ناديده بگيريم و به دليل خود عمل كنيم . برخي از افراد غيرحرفه اي كه بعضا در بازار مالي مثبت سودي هم به دست آورده اند فكر مي كنند كه حرفه اي ترين شخص در بازار هستند و در هر جو بازاري مي توانند سود سرشاري بدست آورند بنابراين به جو عمومي بازار توجه نمي كنند و ساز خود را مي زنند . اين افراد بزودي در مي يابند كه تفكر آنها اشتباه بوده است . پس زيان سنگيني را متحمل مي شوند . لذا پيشنهاد كلي و اساسي اين است كه برخلاف جهت آب شنا نكنيد كه جز از دست دادن انرژي و اتلاف وقت و صرف هزينه سود ديگري برايتان نخواهد داشت .
"نگهداشت کارکنان شایسته"
کارکنان شایسته آنهایی هستند که از شنیدن خبر رفتنشان خواب از سرمان میپرد، به آنها وابسته ایم، به آنها نیاز داریم و روی آنها سرمایه گذاری کرده ایم. سیاستها و تدابیر زیر میتواند خطر از دست دادن این قبیل کارکنان را کاهش دهد:
1- تناسب
هر چقدر تناسب کارمند با شغل و سازمان ما (از نظر فضا و فرهنگ و ارزشها) بیشتر باشد، احتمال از دست دادن او کمتر میشود.
2- ارتباط و اتصال
ارتباط صمیمانه کارمند با مافوق و همکارانش میتواند او را به سازمان وابسته کرده و در سازمان، ماندگار نماید.
3- پر هزینه کردن رفتن
هر چقدر تصمیم به ترک سازمان برای کارمند هزینه های بیشتری بهمراه داشته باشد، احتمال آنکه این تصمیم را بگیرد و به مورد اجرا بگذارد، کمتر میشود.
در ایران خودرو، شرکتی تأسیس شده بود به نام "تعاونی خاص کارکنان " که اغلب کارکنان بصورت داوطلبانه عضو و سهامدار آن بودند. سازوکار عضویت در این تعاونی و پرداخت حق عضویت در آن و نیز، سهمی که شرکت برای تکمیل سرمایه گذاری اعضاء به عهده گرفته بود و بقیه ضوابط، به گونه ای ماهرانه و سیاستمدارانه تنظیم شده بود که اعضای این تعاونی هر چقدر بیشتر در شرکت میماندند، از سود بیشتری برخوردار میشدند و بر عکس، با ترک شرکت که بمنزله پایان عضویت در این تعاونی محسوب میشد، سود قابل توجهی را از دست میدادند.
البته، نگهداری کارکنان شایسته در شرکت به تنهایی کافی نیست، بلکه باید آنها را بنحوی مدیریت کرد و با آنها به شیوه ای رفتار کرد که وقتی میمانند با رغبت کامل و با همه وجود بمانند.
دکتر بهزاد ابوالعلایی
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
قلعه ذهنی شما
کتاب تسلّای فلسفه، آخرین کتابی است که در زندان و توسط بوئتیوس رومی نوشته شد. زمانی که بوئتیوس وحشتزده و مستاصل در زندان به انتظار اعدام نشسته بود، شمایل زنانه گیرایی بر او ظاهر میشود؛ این زن فلسفه است. فلسفه، دنیا را برایش توضیح میدهد و برخی از ابزارهای ذهنی را در اختیارش میگذارد تا برای کنارآمدن با وضعیت جدید و گریزناپذیرش به او کمک کند. خلاصه توصیههای فلسفی او به شرح زیر است:
▪️وجود سرنوشت را قبول کنید. خیلی در قید این نباشید که در حال صعود هستید یا نزول. همهچیز ممکن است زیرورو شود.
▪️همه آنچه متعلق به شماست و برایتان ارزشمند و عزیز است؛ سلامتیتان، همسرتان، فرزندانتان، دوستانتان، خانهتان، اموالتان، سرزمینتان، اعتبارتان و همینطور جایگاه اجتماعیتان، همگی گذرا هستند. دلبسته هیچکدامشان نباشید. اگر سرنوشت اینها را به شما بخشید، خوشحال باشید، اما همیشه یادتان باشد که اینها زودگذر، شکننده و موقتیاند.
بهترین نگاه ممکن است این باشد که فرض کنید آنها به امانت پیش شما هستند تا هم بیشتر قدردان آنها باشید و هم وابسته و دلبسته آنها نشوید.
▪️اگر همهچیز را از دست دادهاید، باز هم بهیاد داشته باشید که ویژگیهای مثبت، بهنسبت منفیها در زندگیتان خیلی بیشترند. غرولندکردن بیمورد است.
▪️آن چیزهایی که نمیشود از شما گرفت، افکارتان هستند. ابزارهای ذهنیتان و این که چهطور بدشانسیها، شکستها و ناکامیها را تعبیر میکنید. میتوانید به این فضا قلعه ذهنی (Epictetus) بگویید، آزادیای که هیچوقت از شما سلب نخواهد شد.
مطمئنا همه این مطالب را قبلا شنیده و خواندهاید. اینها اصول بنیادی رواقیگریاند؛ یک فلسفه زندگی باستانی و بسیار کاربردی که ریشه آن به آتن و قرن چهارم پس از میلاد، یعنی هزار سال قبل از بوئتیوس بر میگردد. جالبتوجه است که رواقیگری هنوز هم تنها شاخه فلسفه است که پاسخهای کاربردی برای سؤالات روزمره زندگی دارد. سایر شاخهها و زیرشاخهها، اگرچه میتوانند ما را به فکر فروبرند، اما در مواجهه با زندگی کمک چندانی نمیکنند.
هرچه دنیا پیچیدهتر و درهم تنیدهتر باشد، احتمال اصابت ضربات غیرمنتظره و بیسابقه سرنوشت هم بالاتر میرود. الان سرمایهگذاری روی یک جعبهابزار فکری، که ما را از نظر عاطفی برای خسارتها آماده کند، بیشتر از همیشه ارزشمند خواهد بود.
یک توفان اینترنتی میتواند شما را نابود کند. یک بحران مالی جهانی میتواند پسانداز شما را از بین ببرد. شریک زندگیتان عاشق یک دوست فیسبوکی میشود و شما را از خانه بیرون میاندازد. همه اینها بدند، اما هیچکدام مرگبار نیستند. تا همین حالا هم شما از پس بزرگترین نبردهای سرنوشت بر آمدهاید
.
بدون تردید دنیا پر از بیثباتی و اتفاقات تصادفی است و هرازگاهی زندگی شما هم زیرورو خواهد شد. خوشبختی را در موقعیت حرفهای، ماشینهای گرانقیمت، حساب بانکی یا موفقیتهای اجتماعی پیدا نخواهید کرد. هرکدام از اینها ممکن است در کسری از ثانیه از شما گرفته شود. خوشبختی را تنها در قلعه ذهنیتان میتوانید پیدا کنید. پس روی آن سرمایهگذاری کنید.
هنر خوبزندگیکردن
رولف دوبلی
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
5 اصل اساسی که "سرمایه گذاران هوشمند" از آنها پیروی می کنند...
سلطان بازار سهام جهان؛ وارن بافت در حرفه و روش "سرمایه گذاری بر اساس ارزش ذاتی" از هیچکس به اندازه استاد و مربی، کارفرما، شریک و دوست سابق خود یعنی"بنجامین گراهام" که البته پایه گذار این روش می باشد، تاثیر نپذیرفته است.
او در جاهای مختلف و در پاسخ به این سوال که کدام کتاب را در زمینه سرمایه گذاری توصیه می کند؛ بلافاصله به "سرمایه گذار هوشمند"
"The Intelligent Investor by Benjamin Graham"
اشاره کرده و گفته:"بهترین کتابی که در زمینه سرمایه گذاری تا بحال نوشته شده است"!
خواندن آن برای اولین بار در سال 1949 زندگی وارن را به کلی متحول کرد و تا امروز که با پیروی از اصول، قوانین و مفاهیم آن؛ امپراطوری461 میلیارد دلاری برکشایر هثوی را ساخته، به آن پایبند است!
او همچنین توصیه می کند: وقتی نوسانات بازار زیاد می شود و قیمت ها با سرعت تغییر می کنند و هیچ چیز قطعی و مشخص نیست و وسوسه می شوید بخرید یا بفروشید (چیزی شبیه اوضاع کنونی بازار ایران)، این کتاب را باز کنید و دوباره بخوانید!
به اعتقاد وارن و بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ، اصولی که بنجامین سرمایه گذاری های هوشمندانه خود را بر آنها بنا نهاده و در کتاب خود مفصل به آنها پرداخته؛ نه به یک قرن پیش و بازاری که در آن فعالیت داشته محدود می شود، بلکه هم اکنون و در همه بازارهای جهانی نیز کماکان بسیار کاربردی و گره گشاست!
1- یک برگه سهام؛ فقط یک سمبل دستگاه نمایش بهای سهام و یا تصویری که در صفحه نمایشگر نشان داده می شود، نیست! بلکه مدرکی برای مالکیت یک کاروکسب واقعیِ دارای ارزش پایه ای است که (آن ارزش) بستگی به قیمت آن سهام ندارد!
2- بازار یک پاندول است که برای همیشه بین خوشبینی ناپایدار (که قیمت سهام را خیلی گران می کند) و بدبینی بدون توجیه (که قیمت سهام را خیلی ارزان می کند) تاب می خورد! سرمایه گذار هوشمند یک واقعگرا است که سهام را به خوشبین می فروشد و از بدبین می خرد!
3- ارزش آتی هر سرمایه گذاری؛ تابعی از ارزش کنونی آن است. هرچه قیمت بیشتری برای یک سهام بپردازید؛ بازده سرمایه گذاری شما در آینده کمتر می شود!
4- مهم نیست که چقدر با ملاحظه و محتاط هستید. تنها ریسکی که هیچ فرد سرمایه گذاری نمی تواند آنرا حذف کند، ریسک اشتباه کردن است! با معیار قرار دادن و تاکید بر اصل ساده "حاشیه امنیت" و اینکه "هرگز گران نخرید، مهم نیست که یک سرمایه گذاری چقدر هیجان انگیز است"؛ شما می توانید از اشتباهات خود بکاهید!
وارن: بیزینسی که 83 میلیون دلار می ارزد را با 80 میلیون دلار نمی خرید چرا که باید حاشیه امنیت زیادی (برای پوشش ریسک) در نظر بگیرید. وقتی یک پل می سازید، شما تاکید می کنید که تحمل کامیون با وزن 13.5 تن را دارد، اما در عمل با کامیون 4.5 تنی از روی آن گذر می کنید!
5- راز موفقیت مالی شما در درون خودتان نهفته است. اگر تبدیل به یک متفکر انتقادی بشوید که هیچ واقعیتی در وال استریت (بازار) را بدون شواهد و دلایل کافی نمی پذیرد و باور نمی کند، و با اعتماد به نفس و صبورانه سرمایه گذاری کنید، خواهید توانست پیوسته حتی از بدترین بازارهای خرسی هم منتفع شوید. با بسط و توسعه انضباط و جسارت خود، خواهید توانست مانع تسلط "مود نوسانی" دیگران بر سرنوشت مالی خود شوید!
و در پایان؛
اینکه سرمایه گذاری شما چگونه رفتار می کند، بسیار کم اهمیت تر از آن است که خود شما چگونه رفتار می کنید!
و سخن آخر؛ یک توصیه دیگر از وارن!
او در بخشی از نامه سالیانه (2005) خود خطاب به سهامداران برکشایر هثوی نوشت:
در زمانهای خیلی قدیم، سِراسحاق نیوتون سه قانون حرکت را به ما معرفی کرد که حاصل نبوغ او بود. اما استعداد او به درد سرمایه گذاری نمی خورد: او پول خیلی زیادی در حباب قیمتی دریای جنوب (انگلستان-1711) از دست داد که در توضیح آن می گوید: "من می توانم حرکت ستاره ها را محاسبه کنم اما حماقت بشر را نه!" اگر او با این ضرر و زیان آسیب ندیده بود، قانون چهارم حرکت را کشف کرده بود:
"برای سرمایه گذاران به طور کلی، با افزایش حرکت، بازده کم می شود!"
در شرایط متلاطم بازار هر چه جو روانی موجب افزایش حرکت ها و انجام معاملات بیشتر می شود، کمیسیون و حق مشاوره به کارگزاران و مشاوران و...بیشتر می شود و از سود سهامداران و سرمایه گذاران کم می شود! علاوه بر آن؛ در چنین شرایطی قیمت ها واقعی نبوده و هر لحظه احتمال باخت کل سرمایه هم وجود دارد!
به همین دلیل؛ در نظر وارن، راهبرد انفعالی "بخر و نگه دار" یا همان روش سرمایه گذاری هوشمندانه مبتنی بر ارزش ذاتی و اصول 5 گانه فوق، در هر شرایطی بهتر از راهبرد فعال "خرید و فروش های فوری سفته جویانه" مبتنی بر هیجانات و احساسات زود گذر است!
امیرعباس زینت بخش
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
دستورالعملی برای بهبود روابط شغلی
اکنون زمان بیشتری را با همکاران خود سپری میکنیم. با توجه به میزان سرمایهگذاری زمانی که انجام میشود، انتظار بازگشت سرمایه قابل قبولی هم وجود دارد. ایجاد روابط بهتر شغلی نیز به یکی از ضروریترین مولفههای مورد نیاز برای رشد و ترفیع تبدیل شده است. جین دیوال اشاره میکند از آنجاکه پیشرفت شغلی حاصل شبکهسازی است، کیفیت روابط کاری میتواند بهطور گسترده بر شانس بالا رفتن از نردبان پیشرفت شغلی بیفزاید.
به باور خانم دیوال «اگر از روابط شغلی مثبت بهرهمند نیستید، ایجاد شبکهای حرفهای از منابع و طرفدارانی که ارزش شما را درک میکنند و خواستار موفقیت شما هستند، دشوار خواهد بود. به روابط مثبت شغلی خود فکر کنید، هرچه طرفدار بیشتری داشته باشید به همان اندازه احتمال پیشرفت شغلی شما بیشتر خواهد بود.»
اکنون که از دلایل اهمیت سرمایهگذاری در زمینه توسعه و بهبود روابط حرفهای آگاه شدهاید، جین دیوال توصیههایی برای بهبود ارتباطات با همکارانتان دارد. چه یکی از اعضای تازه وارد تیم باشید یا یک مدیر فصلی، باید با راهکارهای تقویت پیوندهای شغلی برای توسعه مسیر شغلی خود آشنا شوید:
1- سخت نگیرید.
اگر در حال پیوستن به یک سازمان هستید، دیوال به شما توصیه میکند با یک جلسه غیررسمی برای آشنایی بیشتر این کار را آغاز کنید. سعی کنید با آنها به خوبی آشنا شوید. از تجارب آنها بپرسید، از تخصصهای خاص آنها و اینکه آیا بهعنوان یک عضو جدید پذیرای سوالات شما خواهند بود یا نه؟
2- تواضع و قدردانی را تمرین کنید.
هیچکس نمیخواهد با شخصیتی «همه چیز دان» وقت بگذراند. اگر چنین خصوصیت رفتاری داشته باشید به احتمال زیاد تعداد زیادی از افرادی را که طالب همکاری با شما هستند از دست خواهید داد. همیشه از افرادی که شما را در یادگیری و پیشرفت بهویژه در آغاز فعالیتتان در سازمان یاری میکنند، قدردانی کنید. چرا که این موضوع احتمال شکلگیری روابط مثبت را افزایش میدهد.
3- مشاهدهگر خوبی باشید.
قبل از هرگونه اظهار نظری زمان کافی برای درک فرهنگ و هنجارهای موجود اختصاص دهید. اطمینان حاصل کنید که برای تصمیمات سازمان احترام قائل هستید. این احترام و کنجکاوی به پیوندهای عمیق حرفهای ختم خواهند شد.
4- در سختترین شرایط هم صریح و صادق باشید.
به باور دیوال باید برای اصلاح برخی روابط شکست خورده اقدام کنید. بهترین توصیه وی در این خصوص تشخیص چالش یا مسالهای است که منجر به ایجاد مشکل شده است، مسوولیت آن را بر عهده بگیرید. جلسهای خصوصی با فرد مورد نظر ترتیب دهید تا با او گفتوگو کرده و عذرخواهی کنید. هرگز برای عذرخواهی دیر نیست.
5- از روابط کاری خود انتظارات روشنی داشته باشید.
مدیرانی که به دنبال توسعه فرهنگ سازمان یا تیم خود هستند، قدمهای کوچکی را در راستای تغییر بر میدارند. به نظر خانم دیوال کسب اطمینان از شفافیت انتظارات شما از اعضای تیم نکتهای مهم است. هر چه صراحت بیشتر باشد اعتماد به نفس اعضای تیم بیشتر خواهد بود و آنان از تمام توان خود برای برای انجام خواستههای شما استفاده خواهند کرد.
6- تعامل و مشارکت را فراموش نکنید.
دست کم هر دو هفته یکبار برای جلسات تشویق و تقدیر برنامهریزی کنید. افراد احتیاج دارند در محل کار دیده شوند، میخواهند مطمئن شوند که برای سازمان مهم هستند. تقدیر و تشویق راهکاری برای اطمینان دادن به کارکنان است، اطمینان از اینکه ارزشمند هستند. هرچه این اطمینان بیشتر باشد بیشتر برای موفقیت سازمان تلاش خواهند کرد.
7- به یاد داشته باشید همکاران و اعضای تیم هم انسان هستند
صرفنظر از سمتی که هر شخصی در سازمان دارد، او یک انسان است، درست مثل شما. با آنها مانند هر فرد دیگری تعامل داشته باشید. علایق آنها را بشناسید، با رویاها، زندگی شخصی، عادات و سرگرمیهای مورد علاقه آنها آشنا شوید. هر چه بیشتر با آنها آشنا شوید روابط عمیقتر و بهتری خواهید داشت.
8- تفاوتهای فردی را بپذیرید.
دانستن اینکه چه رفتاری مناسب تعامل با هر یک از همکاران است، به مهارتهای خاصی نیاز دارد. خانم دیوال بر این باور است که داشتن حسن نیت در این زمینه بهترین اصل است. همه ما انسان هستیم و تجربیات و پیش زمینههای مختلفی داریم که شکلدهنده شخصیت ما هستند. به این تفاوتها احترام بگذارید.
منبع: Fastcompany
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
فریب مارها را در بورس نخورید
«هنری دیوید ثارو» میگوید :«مساله این نیست که شما به چه چیزی نگاه میکنید بلکه مساله این است که چه چیزی به نگاه شما میآید»
1 آیا شما سهام میخرید تا خیلی سریع ثروتمند شوید؟ اگر خیلی خوش شانس باشید، با سرمایهگذاری در سهام در طول یک سال پول خود را دو برابر میکنید چنین موفقیتی حاصل نمیشود مگر این که ریسک زیادی را متحمل شوید و از سرمایهگذاری عبور کرده و وارد مسیر سفته بازی شوید .اگرچه از نظر تاریخی سهام نسبت به سایر داراییها بالاترین بازده را داشته اما این بازده نوسانات زیادی را هم تجربه کرده است اگر انتظارات صحیحی از بازده و نوسانات نداشته باشید، هنگام سرمایهگذاری در سهام رفتار غیرمنطقی از خود نشان میدهید پذیرفتن ریسک بسیار بالا برای سریع پول دار شدن، فروش سریع سهام خوب به دلیل زیان کوتاه مدت و دایم معامله کردن از جمله رفتارهای غیرمنطقی هنگام سرمایهگذاری در سهام است.
2 ساده بگیرید، ساده گرفتن سرمایهگذاری احمقانه نیست. «بلیز پاسکال» فیلسوف قرن هفدهم، میگوید: « تمام بدبختی بشر از این است که نمیتوند در یک اتاق، تنها و به آرامی بنشیند.» این نکته دقیقاً فرآیند سرمایهگذاری را توضیح میدهد آنها همواره در حال معاملهاند یا برنکاتت و اطلاعات غیرمرتبط تکیه کرده یا میکوشند تا غیرقابل پیشبینی را پیشبینی کنند بنابراین احتمالاً بارویدادهای ناخوشایندی در سرمایهگذاری روبه رو میشوند . ساده انگاشتن با تمرکز بر شرکتهایی که مزیت رقابتی و فرصت سودآوری دارند در نظر گرفتن یک حاشیه امن هنگام خرید و سرمایهگذری با دید بلندمدت میتواند احتمال موفقیت سرمایهگذار را به طور چشمگیری افزایش دهد.
3 ممکن است در کوتاه مدت سهام نوسنات زیادی داشته باشند و قیمت ها در کوتاه مدت همگام با عکسالعملهای «آقای بازار» به شنیدهها و شایعات پرفراز و نشیب باشند پیشبینی نوسانات کوتاه مدت بازار غیرممکن نیست اما بسیار سخت است بنجامین گراهام در این باره میگوید: «بازار در کوتاه مدت، همانند یک ماشین رایگیری است که نشان میدهد چه شرکتهایی شناخته شده و چه شرکتهایی ناشناختهاند. اما در بلند مدت ، بازار همانند یک ترازو است و اساس و جوهره شرکت را میسنجد با این وجود، بسیاری از سرمایهگذاران هنوز بر اخبار روزانه متمرکزند و در صورتی که این اخبار تغییری در قیمت سهم ایجاد نکنند، دچار یأس و ناامیدی میشوند. اما در برخی مواقع ممکن است این شنیدهها درست از آب درآمده و سود خوبی نصیبت آنها کنند. صبور باشید و برعملکرد بنیادی شرکت تمرکز کنید. پس از مدتی بازار سودهایی که شرکت کسب کرده درک و به درستی ارزشگذاری میکند.»
4 رسانههای زیادی وجود دارند که به دنبال جلب توجه سرمایهگذارن هستند و اغلب به ارائه دلیل و توجیه نوسانات قیمتی در بازارهای مختلف میپردازند این به این معنا است که حدس و گمانهای زیادی درباره دلایل تغییرات قیمت بسیاری از کالاها، قیمت سهام، قیمت نفت، قیمت ارز، قیمت کالاهای کشاورزی ، صنعتی و … وجود دارد. متاسفانه تغییرات قیمتی به ندرت تغییرات واقعی در ارزش را نشان میدهند و تغییرات قیمت صرفاً نوسانات ذاتی بازار آزاد را نشان میدهند. با توجه نکردن به این بازار پرهیاهو نه تنها در وقت خود صرفهجویی میکنید بلکه بر عوامل مهم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر متمرکز میشوید یعنی برعملکرد شرکتهایی که سهام آنها را در اختیار دارید همان گونه که شما تنها با مطالعه کتابهای آموزشی کشتی، کشتیگیر خوبی نخواهید شد مهارتهای سرمایهگذاری شما هم تنها با بررسی قیمتهای سهام یا نمودارها بهبود نمییابد مهارت ورزشکاران باتمرین و ممارست سرمایهگذاران با بیشتر دانستن درباره شرکتها و دنیای اطرافشان بهبود مییابد.
5 اگرچه وضعیت کسب و کار یک شرکت نکته بسیار مهم و کلیدی است اما مدیران شرکت هم نقش مهم و تاثیرگذاری دارند. اگر مارها کنترل شوند حتی شرکتهای پرمزایا نیز میتوانند عملکرد ضعیفی داشته باشند اگر شرکتی را مشاهده کردید که رفتارهای مدیریتی نامناسبی داشت مراقب باشید هنگام ارزیابی مدیریت به خاطر آوردن قضیه مار مفید خواهد بود عصر یک روز زمستانی مردی در حال عبور از کنار یک مار بود. مار از او پرسید: «ممکن است به من کمک کنید؟ من بسیار گرسنهام و هوا هم بسیار سرد است اگر به دادم نرسید میمیرم.» مرد پاسخ داد: « تو یک مار هستی و مطممئنم مرا نیش میزنی .» مار گفت : « خواهش میکنم به من کمک کنید . من بدبخت هستم و قول میدهم شما را نیش نزنم» مرد اندکی تامل کرد و سپس تصمیم گرفت مار را به خانهاش ببرد. مردم مار را گرم کرد و به او غذا داد . پس از صرف غذا، مار مرد را نیش زد . مرد از او پرسید: «چرا مرا نیش زدی؟ من زندگی تو را نجات دادم.» مار به آسانی پاسخ داد:« شما هنگامی که تصمیم گرفتید به من کمک کنید، میدانستید که من مار هستم.»
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
بیل گیتس سرمایه گذاری در بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را پیرو تئوری احمق تر از من خوانده است!
در کنار اظهار نظرات جنجالی وارن بافت و چارلی مانگر، بنیان گذار مایکرسافت اخیرا سرمایه گذاری در بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را پیرو تئوری احمق تر از من خوانده است.
توضیح مترجم: نظریه احمق تر از من (Greater fool theory) یک نظریهٔ اقتصادی است که طبق آن قیمت اجناس بر اساس ارزش ذاتی آنها تعیین نشده و در عوض طبق عقاید و انتظارات غیرمنطقی بازار تعیین میشود. به عبارت دیگر در فرضیه احمق تر از من، فرد خریدار بدون توجه به کیفیت یک کالا آن را می خرد و امیدوار است بتواند در زمانی کوتاه آن را به خریدار دیگری بفروشد. او با این فرض قیمت یک کالا را برای خود توجیه می کند: «یک نفر احمقتر از من پیدا خواهد شد که حاضر است مبلغ بیشتری برای این کالا بپردازد.» ممکن است سرمایهگذار بعدی هم با همین تئوری اقدام به خرید کند. اینگونه حبابهای اقتصادی در نهایت میترکند و ارزش سهام مذکور نیز به دلیل فروش یکباره و زیر قیمت به سرعت سقوط میکند.
بیل گیتس می گوید:
سرمایه گذاری در ارز دیجیتال به عنوان یک کلاس دارایی، در واقع چیزی را تولید نمی کند. پس نباید از آن انتظار پیشرفت داشته باشید.
اعتراف می کنم اگر این کار ساده بود، به روش کوتاه مدت روی بیت کوین سرمایه گذاری می کردم.
بیل گیتس: اگر ساده بود، من هم کوتاه مدت روی بیت کوین سرمایهگذاری میکردم
بیل گیتس در ادامه صحبت های خود خاطره ای را تعریف کرد. او گفت که در گذشته شخصی به عنوان هدیه تولد به او بیت کوین داده و او پس از گذشت چند سال این هدیه را فروخته است.
اواسط دسامبر گذشته قیمت بیت کوین شاهد یک افزایش قیمت قابل توجه بود، و از حدود ۲۰۰۰ دلار به بالای ۱۹۰۰۰ دلار رسید. اما امروز ارزش آن کاهش یافته و به نزدیک ۹۳۰۰ دلار رسیده است. بنابر گزارشات شرکت تحقیقات مالی Autonomous Next، از سال ۲۰۱۶ تاکنون قریب بر ۹٫۸ میلیارد دلار سرمایه از راه فروش توکن های جدید و آی.سی.اوها (ICO) جذب شده است.
بیل گیتس معتقد است که میزان سفته بازی در بیت کوین و آی.سی.اوها (ICO) بالاست.
سرمایه گذاری کوتاه مدت در حوزه ارز دیجیتال ممکن است – برای نمونه در برخی از صرافی ها قراردادهای آتی و اختیار فروش بیت کوین قرارداده شده اند – اما سرمایه گذاری روی ارزهای مجازی به آسانی سرمایه گذاری روی دارایی های با ثبات تر، نظیر سهام شرکت ها نیست.
اما بیل گیتس هم مثل خیلی از منتقدان دیگر در کنار بدگویی های خود به فناوری بلاک چین امیدوار است و می گوید این فناوری کاربردها و مزایای خاص خودش را دارد.
بیل گیتس: اگر ساده بود، من هم کوتاه مدت روی بیت کوین سرمایهگذاری میکردم
بلاک چین تراکنش ها و تبادلات میان اشخاص را تسریع بخشیده و سابقه انجام این تراکنش ها را به طور دائمی و امن ثبت می کند و بدین ترتیب نیاز به واسطه، از جمله بانک ها حذف می شود. بیت کوین اولین نرم افزاری است که روی بلاک چین پیاده سازی شده، شرکت ها در جستجوی کاربردهای جدید بلاک چین هستند تا بتوانند از این فناوری در زمینه مدیریت زنجیره تامین، تجارت، و غیره استفاده کنند.
بیل گیتس یکی از اعضا هیئت مدیره برکشایر هاتاوی است. اخیرا وارن بافت رئیس هیئت مدیره این شرکت، و شریک قدیمی او چارلی مانگر در حضور ده ها هزار نفر پیرامون مسائل متعددی، از جمله ارزهای دیجیتال صحبت کرده اند، و طی صحبت های خود بیت کوین را بی ارزش و مسموم خوانده اند: (وارن بافت و چارلی مانگر باری دیگر بر بیت کوین تاختند)
مترجم: ثریا نیل درار
منبع: cnbc
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
شغل هایی که از دست میروند و شغل هایی که به دست می آیند
مؤسسه_مکنزی در گزارشی با عنوان «شغلهایی که از دست میرود، شغلهایی که به دست میآید» که در دسامبر 2017 منتشر نموده است، به سناریوهای مختلف گذار نیروی کار دوران اتوماسیون و به کارگیری هرچه بیشتر فناوریهای نوین پرداخته است. بر اساس یافتههای این گزارش:
تا سال 2030، اتوماسیون بیش از 60 درصد از فرصتهای شغلی مربوط به 30 درصد از فعالیتهای اقتصادی که امکان خودکار شدن دارند را تحت تأثیر قرار میدهد. این امر با کاهش اشتغال همراه خواهد بود.
نیمی از فعالیتها در جهان پتانسیل خودکار شدن با به کارگیری تکنولوژیهای موجود را دارند اما تا سال 2030 این میزان به واسطه عوامل اجتماعی اقتصادی و فنی کمتر خواهد بود. بر اساس سناریوهایی که برای 46 کشور در این مطالعه ساخته شده، این میزان به طور متوسط تا سال 2030 به 15 درصد میرسد. این ارقام در کشورهای مختلف متفاوت است و برای کشوری مثل آلمان در سناریوی پایه 24 درصد عنوان شده است-
حتی با وجود اتوماتیک شدن، تقاضا برای نیروی کار به واسطه رشد اقتصادها میتواند با افزایش همراه باشد. افزایش مصرف به خصوص در کشورهای درحال توسعه و نیز پیر شدن جمعیت جهان و نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختها میتواند بخشی از جانشینی را خنثی نماید.
-
تا سال 2030 بین 75 تا 375 میلیون نفر یعنی بین 3 تا 14 درصد از نیروی کار جهان باید رسته شغلی خود را تغییر دهند، حتی اگر کاهش اشتغالی محسوسی روی نداده باشد. علاوه بر این تمام نیروی کار باید مهارتهای خود را با شرایط جدید تطبیق دهند.
دو قطبی بودن درآمد در کشورهای توسعه یافته ادامه خواهد یافت چرا که فرصتهای شغلی با دستمزد بالا با افزایش تقاضا مواجه خواهند بود و مشاغل با دستمزد متوسط با کاهش تقاضا مواجه میشوند.
برای دستیابی به نتایج مناسب، لازم است سیاستگذاران و رهبران کسب و کارها از منافع خودکار شدن استفاده نموده و در عین حال کمک کنند تا گذار نیروی کار برای بهرهگیری از این تکنولوژیها اتفاق بیفتد.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
پیشتازان ورود سرمایه
پیشتازان ورود سرمایه به بخش صنعت، معدن و تجارت ایران معرفی شدند. آمار منتشرشده از روند جذب سرمایه خارجی در ۹ ماه منتهی به آذر سال جاری بیانگر آن است که کشورهای «افغانستان، ترکیه، چین، آلمان و فرانسه» رکورددار تزریق پول به بخشهای صنعت، معدن و تجارت کشور بودهاند.
آمارهای اعلام شده حاکی از آن است که در مدت زمان مورد بررسی «افغانستان» با اخذ مجوز برای سرمایهگذاری در ۱۶ طرح عنوان رکورددار تزریق سرمایه در طرحهای صنعتی، معدنی و تجاری را به خود اختصاص دهد. ۱۶ طرح مصوب شده برای افغانستانبه «تولید انواع پین فلزی، گلنرده درب و مصنوعات غیرسازهای و انواع حفاظ»، «تولید مشتقات و حلالهای آلی نفتی،گریس پایه سدیم و انواع حلال ها» و «تولید فرش ماشینی» برای استان اصفهان، «احداث واحد انبار و بسته بندی مصالح ساختمانی» برایاستان خراسان جنوبی (منطقه ویژه اقتصادی بیرجند)، «چاپ هلیو گراور برای بستهبندی»، «تولید فرش ماشینی، پادری، موکت نمدی و کبریتی»، «ساخت و عرضه زیورآلات طلا»، «تولید الکهای آرد، پوست گیر غلات و آسیاب والسی (غلتکی)»، «تولید در و پنجره U.P.V.C» برای خراسان رضوی، «تولید و بستهبندی انواع روغن موتور و بلندینگ انواع هیدروکربنهای سبک» برای استان سیستان و بلوچستان (منطقه آزاد چابهار)، «تولید کف پوشهای لاستیکی و یکپارچه ورزشی و گرانول لاستیک از لاستیک مستعمل و تولید انواع گرانول بازیافتی»، «تولید رول نایلون و ظروف بادی»، «طرح بسته بندی انواع پودر ژله، آرد یا پودر سوخاری»، «طراحی، ساخت و عرضه زیورآلات» و «تولید خمیر درزگیر پلی یورتان، ترمیمکنندههای بتن و چسب سیلیکات» برای خراسان رضوی، «تهیه و تولید فرآوری سنگهای ساختمانی» برای استان تهران، اختصاص داشته است.
اما درخصوص طرحهای مصوب از سوی هیات سرمایهگذاری برای ترکیه نیز میتوان به «تولید قالب اکسترود فلزات» برای استان مرکزی، «تولید اوراق فشرده چوبی با روکش ملامینه و هایگلاس» که بهصورت مشترک با جمهوری آذربایجان صورت گرفته برای استان آذربایجان شرقی (منطقه آزاد ارس)، «تولید انواع درپوش و سرپوش پلاستیکی» برای استان البرز، «تولید انواع شمش فولادساده کربنی و کم آلیاژی» و «تولید صفحه و ورق فوم نرم از پلی اورتان» برای استان زنجان که در راستای افزایش سرمایهگذاری صورت گرفته و «تولید نخ کاملا آرایش یافته، نخ پلی استرو رنگرزی پلیاستر» برای استان آذربایجان شرقی اشاره کرد. طرحهای مصوب برای چین نیز به «تولید کنسانتره کرومیت» برای استان فارس، «تولید و مونتاژ انواع بردهای الکترونیکی» برای خراسان رضوی، «تولید خودرو سواری» برای استان کرمان در راستای افزایش سرمایهگذاری و «تولید انواع شمش فولاد ساده کربنی و کم آلیاژی» برای خراسان جنوبی و «تولید کیف و کفش» برای استان اردبیل اختصاص داشته است.
آمار اعلام شده همچنین بیانگر آن است که آلمان نیز با پنج طرح مصوب توانسته در همتراز با چین در جایگاه کشورهای پیشتاز در سرمایهگذاری قرار گیرد. در این خصوص میتوان به «ساخت کالاهای بتنی، سیمانی و گچ» برای استان تهران، «احداث چرخه کامل پنل فتوولتائیک» برای استان فارس، «احداث دو واحد جداساز هوا» برای سیستان و بلوچستان (منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار»، «طراحی و تولید سیلندرهای هیدرولیک» برای استان مرکزی و «تولید متانول» برای استان بوشهر (منظقه ویژه اقتصادی انرژیپارس) اشاره کرد. اما فرانسه نیز در مدت زمان مورد بررسی با اخذ مجور برای چهار طرح در جایگاه بعدی پیشتازان تزریق سرمایه به بخشهای صنعت، معدن و تجارت قرار دارد. آمارهای اعلام شده بیانگر آن است که در مدت زمان مورد بررسی این کشور موفق به اخذ مجوز سرمایهگذاری در طرحهای «تولید بستهبندی آب معدنی» برای استان تهران، «تولید کیسه خون» برای استان البرز در راستای افزایش سرمایهگذاری، «تولید سوزن (دوراهه) راه آهن و مترو» برای آذربایجان شرقی و «احداث مجموعه ذخیرهسازی و نگهداری مواد شیمیایی» برای استان هرمزگان شده است.
منبع:اقتصاد بازار
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
اندازه اتاقی که در آن فکر می کنید روی تصمیمات شما تاثیر می گذارد
حتما تا حالا این جمله را زیاد شنیده اید: خارج از چارچوب فکر کنید! معنی این جمله این است که پیش فرض ها و پیش دانسته ها را کنار بگذارید و مرزها را بشکنید .اما ظاهرا حتی از نظر فیزیکی هم این جمله معنا دارد.
به نوشته آکادمی تفکر، پژوهشگران دانشگاه ميشيگان از دانش آموزان خواستند تا چند مسئله را حل كنند درحالي كه يكبار داخل يك اتاقك مقوايي با ابعاد محدود نشستند و بار ديگر خارج از آن. البته در زماني كه دانش آموزان داخل اتاقك مقوايي بودند احساس تنگي نمي كردند. نتيجه اين بود كه وقتي دانش آموزان در خارج از چارچوب (اتاقك مقوايي) بودند بهتر توانستند مسايل را حل كنند.
در آزمايش دوم، دانش آموزان را در حاليكه يكبار آزادانه و بارديگر در يك مسير مشخص و تعيين شده راه مي رفتند، اقدام به حل مسئله كردند. نتيجه اين بود كه در حالت راه رفتن آزادانه، دانش آموزان داراي تفكر واگراي بيشتري بودند. تفكر واگرا، شرط لازم براي تفكر خلاق است.
بنا به عقيده پژوهشگران، چنانچه محيط هاي آموزشي و كاري داراي چارديواري هاي كمتري بوده و از سالن ها و فضاهاي بازتري استفاده شود، توان خلاقيت دانش آموزان و كارمندان افزايش مي يابد.
اگر کمی به دستاوردهای فکری خود فکر کنیم، به تجربه نیز درخواهیم یافت که فضای فیزیکی کاملا بر نحوه تفکر ما موثر است. شاید به همین خاطر باشد که بسیاری از ثروتمندان و مدیران بخشی از گفتگوهای خود را در فضاهایی باز مانند زمین گلف انجام می دهند و جالب اینجاست که ایده برخی از کسب وکارهای موفق در زمین گلف استارت خورده است.
در همین راستا پیشنهاد می شود این چهار راهکار را تجربه کنید: دو تایش برای زندگی شخصی و دو تایش برای محیط کاری تان:
زندگی شخصی:
1- هر از چند گاهی تا مکان های مرتفع پیاده روی کنید و در حین پیاده روی فکر کنید و مدتی از آن جا به پایین و دور دست بنگرید و در راه بازگشت دوباره فکر کنید و اگر به ایده ای رسیدید صدای خود را ضبط کنید.
2- اتاق نشیمن و خواب خود را برانداز کنید شاید ما پول نداشته باشیم که یک اتاق بزرگ و زیبا و با پنجره هایی بزرگ رو به دریا داشته باشیم اما می توانیم از چراغ های نورانی تر، رنگ های شادتر و خلاقانه تر و تصاویر الهام بخش تراستفاده کنیم.
محیط کاری:
1- هر چند وقت یک بار مکان جلسات خود را تغییر دهید. آن را در بیرون سازمان برگزار کنید. حتما مکانی را انتخاب کنید که سقف بلندی داشته باشد و پنجره های بزرگ رو به بیرون با یک افق دید بسیار مناسب و جایی برای راه رفتن، قدم زدن و گفتگوهای غیر رسمی. گاهی اوقات با تغییر مکان، فضای فکری عوض می شود.
2- سه فاکتور اتاق جلسات خود را مجدد بررسی کنید: آیا اتاق شما به اندازه کافی نور دارد؟ آیا رنگ اتاق شما مهیج و خلاق است یا مرده و بی روح؟ آیا تصاویری که در اتاق جلسات هست به اندازه کافی جذاب، انرژی بخش و الهام بخش است؟ ما ممکن است برای ویدئو پرژکتور، صندلی و میز اتاق جلسات میلیون ها خرج کنیم بد نیست اندکی از هزینه را به سرمایه گذاری در تغییر فضای فیزیکی تخصیص دهیم.
دکتر لشکربلوکی
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
آیا در آینده به اندازه کافی کار وجود خواهد داشت؟
امروزه، این نگرانی مطرح میشود که با توجه به رشد اتوماسیون آیا مشاغل کافی برای نیروی کار آینده وجود خواهد داشت یا نه.
تاریخ ثابت کرده که چنین نگرانیهایی بیاساس است:
بازارهای کار در طول زمان خودشان را با تغییرات ناشی از ویرانگریهایی که تکنولوژی ایجاد میکند، تطبیق میدهند؛ حتی اگر دستمزدها برای مدتی تحت تاثیر قرار بگیرد و کاهش یابد.
اگر تاریخ راهنمای ما باشد، میتوانیم انتظار داشته باشیم که ۸ تا ۹ درصد تقاضای نیروی کار در سال ۲۰۳۰ مشاغلی به شکل جدید خواهند بود که پیش از آن وجود نداشتهاند.
تحلیلهای مختلف ما را به این نتیجهگیری میرسانند که با کمک رشد اقتصادی، نوآوری و سرمایهگذاری کافی، آنقدر شغل جدید ایجاد میشود که اثر اتوماسیون جبران شود.
چالش بزرگتری که وجود دارد این است که مطمئن شویم کارکنان از مهارتها و حمایت مورد نیاز برای تغییر به سوی مشاغل جدید، برخوردارند. کشورهایی که نمیتوانند این تحول را مدیریت کنند، شاهد افزایش بیکاری و کاهش شدید دستمزدها خواهند بود.
وسعت ایجاد مشاغل جدید در آینده با توجه به اثر اتوماسیون، بر اساس چهار فاکتور مهم در هر کشوری کاملا متفاوت است. این چهار فاکتور عبارتند از:
▪️سطح دستمزد: کشورهایی که سطح دستمزد بالاتری دارند، بیشتر تحت تاثیر اتوماسیون در کسبوکار قرار میگیرند. اما به هر حال، اگر شرکتها از اتوماسیون برای افزایش کیفیت، کنترل بیشتر تولید یا مزایای دیگری فراتر از کاهش هزینههای نیروی کار استفاده کنند، کشورهایی که سطح دستمزد پایینی هم دارند، تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
▪️رشد تقاضا: اقتصادهایی که در رکود بهسر میبرند یا رشد بسیار کمی دارند، نمیتوانند مشاغل جدید زیادی ایجاد کنند.
بنابراین انتظار میرود کشورهایی که رشد اقتصادی بالاتری دارند، تقاضای نیروی کار بیشتری را تجربه کنند.
▪️جمعیتشناسی: کشورهایی مثل هند که نیروی کار به سرعت در حال رشدی دارند، از «تقسیم جمعیت در سن کار» که رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) را در صورت استخدام نیروی کار جوان افزایش میدهد، بهره میبرند. کشورهایی مثل ژاپن که جمعیت نیروی کارشان در حال کاهش است، در آینده شاهد کاهش GDP خواهند بود.
▪️ترکیب بخشهای اقتصادی و مشاغل: پتانسیل اتوماسیون برای کشورهای مختلف، نشاندهنده ترکیب بخشهای اقتصادی و ترکیب مشاغل در هر بخش است. بهعنوان مثال، ژاپن پتانسیل اتوماسیون بیشتری نسبت به آمریکا دارد، چون وزن بخشهایی مثل تولید صنعتی که قابلیت استفاده از اتوماسیون را دارند، بالاتر است.
منبع: McKinsey
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
چند نصیحت پولساز...
حقوق نگیرید
شما با دریافتن بهترین حقوق ها هم نمیتوانید ثروتمند شوید.
حتی یک ریال از پول تان را هم سرمایه گذاری نکنید
سرمایه گذاری برای حفاظت از ثروت است، نه برای تولید ثروت، پس در قدم اول باید با پولتان پول بسازید و بعد از آن محافظت کنید.
تصور نکنید که با نوشیدن چای از دکه به جای نوشیدن قهوه در کافی شاپ و یا استفاده از وسایل نقلیه به جای خودروی شخصی، شما را پولدار میکند
اینها فقط افسانه هستند. بهترین راه پس انداز پول، تولید پول بیشتر است.
یادبگیرید کپی کنید
هر وقت ثروتمند شدید، بیش از 2% از ثروتتان را در ایده شخصی سرمایه گذاری نکنید.
وارد کسب و کاری با رقیب های زیاد نشوید
وارد کسب و کارهایی شوید که به صورت مونوپل یا تقریبا انحصاری است. زیرا در چنین رقابت هایی، تقاضا بالاست، قیمت بالاست و تخصص و دانش آن مهارت نیز بالاست.
در مورد چیزهایی که ارتباطی با پول و مادیات ندارند مطالعه کنید
بعد آنها را به همدیگر ربط بدهید.
خوابیدن 8 ساعت در روز میتواند بهترین سرمایه گذاری شخصی تان باشد.
کنار افرادی باشید که دوستتان دارند و شما آنها را دوست دارید
از افرادی که بودن در کنار آنها باعث اذیت شدنتان میشود دوری کنید.
شکرگزاری = فراوانی
شما میتوانید از هر آنچه در زندگیتان جاری است شکرگزار باشید تا بیشتر از آن به فراوانی وارد زندگیتان شود، حتی اگر کم باشد.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
هوش مالی و سرمایه گذاری برای بچه هاو فرزندان دلبندمان
سواد مالی کودکان
در هر سنی چه چیزی به بچه هایمان یاد بدهیم؟
با آنها در چه سنی در مورد پول حرف بزنیم؟
پول توجیبی
همه ما (والدین خانه و مدرسه) دوست دارند که بچههایی باهوش داشته باشند. در نظر آنها کودکی که اسم رنگها را میداند، چند لغت انگلیسی بلد است و میتواند پایتخت کشورها را نام ببرد، بچهای زیرک است؛ اما معمولا وقتی بحث به پول میرسد، با بچهها صادق نیستیم. خیلی پیش میآید که از آنها پول قرض کنیم و بدهی خود را نپردازیم.
در دارایی آنها دخل و تصرف کنیم. گاهی برایشان بدون مرز پول خرج کنیم و وقتی خواستههایشان بیش از توان مالی ما است، موضوع را به صراحت به آنها توضیح ندهیم. شاید برخی از والدین دوست نداشته باشند فرزندانشان درگیر مفهوم پول شوند؛ اما سواد مالی کودکان جدیتر از چیزی است که فکر میکنیم. سوادی که میتواند بر آینده آنها تاثیر بگذارد.
ارزش زمانی پول چیست؟
بعضی از بچهها به پول فیزیکی دلبستگی پیدا میکنند و به بانک اعتماد ندارند. داشتن کارتبانک و تجربه خرید با آن میتواند تا حد زیادی اعتماد او را جلب کند. مسائل امنیتی استفاده از کارت را به او توضیح بدهید؛ مثلا به او بگویید که رمز کارتش یک راز بزرگ است و هیچکس (حتی خود شما) نباید از آن خبر داشته باشد.
همچنین میتوانید با او در مورد تورم صحبت کنید. به او بگویید که اگر بهره بانکی ۱۵% است و تورم ۱۰%، پول او بعد از یکسال ۵ درصد زیاد شده است. برای او مثال بیاورید. قبلا با ۱۰۰ هزار تومان میتوانست ۱۰۰ نان بخرد، اما حالا با ۱۰۵ هزارتومانش میتواند ۱۰۰ نان بیشتر بخرد. این یعنی ۵ %.
سوال اینجا است که در چه سنی در مورد چه چیزهایی با آنها حرف بزنیم؟
7سالگی: پسانداز
7سالگی سن بسیار حساسی است. در این سن کودک به مدرسه میرود و برای نخستین بار حضور در جامعه را تجربه میکند. در این سن معمولا خانوادهها به او پولتوجیبی میدهند. بهاینترتیب کودک یاد میگیرد که برای خودش خرید کند و مراقب پولش باشد.
8سالگی: طلب
8سالگی سن خوبی است که کودک با مفهوم طلب آشنا شود. میتوانیم از او پول قرض بگیریم و برای پرداخت آن یک زمان مشخص کنیم. این زمان را در یک دفترچه یادداشت کنیم و درست سر موقع قرض را به او بازگردانیم.
9 سالگی: بدهی
این سن وقت خوبی است که به او تجربه بدهکار بودن را منتقل کنیم. این بار میتوانیم به او پول قرض بدهیم و از او بپرسیم چه زمان میتواند قرض را پس بدهد. میتوانیم از آموزههای قبلی استفاده کنیم. او تا اینجا با دو مفهوم پسانداز و طلب آشنا شده است. حالا میتواند از پسانداز برای پرداخت بدهیاش استفاده کند.
10 سالگی: ارزش زمانی پول
▪️برای این منظور میتوانیم برای پسانداز او یک حساب پسانداز کوتاهمدت درست کنیم. پسانداز او را در بانک بگذاریم و وقتی پولش بیشتر شد، به او توضیح بدهیم که این پول اضافه از کجا آمده است. لازم است او بداند که گرفتن سود از بانک، رخدادی طبیعی است و این مبلغ اضافه جایزه یا رخدادی استثنایی نیست.
11سالگی: مالیات و خیریه
▫️هدف از انتقال سواد مالی این نیست که کودکی ناخنخشک تربیت کنیم که همیشه مو را از ماست بکشد. برای همین بود که به او یاد دادیم پول قرض بدهد و به پول فیزیکی دلبستگی نداشته باشد.
12سالگی: شغل
بعضی از بچهها مقداری بیشتر از پولتوجیبی خود درخواست میکنند. پاسخ دادن به درخواست آنها میتواند چالشبرانگیز باشد. آیا باید خواستههای آنها را بیچونوچرا پذیرفت؟ یا باید در مقابل برخی از خواستههای او مقاومت کرد؟
کارهایی هم وجود دارند که خارج از حیطه وظایف او هستند؛ مثلا ممکن است او در شستن ظرف یا پاک کردن سبزی مشارکت نداشته باشد. حالا میتوانید برخی از این وظایف را در مقابل دستمزدی مشخص به او بسپارید.
13سالگی: بورس!
▫️بله! بورس! در این سن میتوانید برای فرزند خود یک کد بورسی بگیرید و پساندازش را به بازار سرمایه ببرید. توصیه میشود برای او صندوق قابل معامله در بورس با درآمد ثابت بخرید تا در بدو ورودش ضرر را تجربه نکند. حتی خودتان میتوانید به مقدار پساندازش اضافه کنید.
14 سالگی: سود و زیان
▪️حالا فرزند شما دیگر کودکی آسیبپذیر نیست. برای همین میشود او را با روی سیاه بازار سرمایه آشنا کرد. البته برای آموزش زیان نباید او را به موقعیتی مضر وارد کنید. بلکه میتوانید او را با یک سرمایهگذاری پرریسک آشنا کنید. (فقط بخش کوچکی از پسانداز او را به خطر بیندازید، نه تمام آن را.)
15سالگی: به دنیا واقعی خوشآمدی
▫️در سن 15 سالگی فرزند شما دبیرستانی است و باید بتواند برای آینده خود تصمیمات مهمی بگیرد. او باید انتخاب رشته تحصیلی کند و برای ورود به دانشگاه آماده شود. اگر مراحل آموزش مالی را بهخوبی طی کرده باشد، حالا شناخت بهتری از زندگی واقعی خواهد داشت...
منبع:مدرسه مالی
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
4 نکته از وارن بافت برای سرمایه گذاران فردی
1به سهام به عنوان بخشی از یک کاروکسب نگاه کنید. از خودتان بپرسید: اگر فردا صبح تا 3 سال دیگر بورس سهام بسته شود، چه احساسی خواهم داشت؟ اگر کماکان نسبت به داشتن آن سهام در این شرایط خوشحال هستم، پس آن کاروکسب را دوست دارم. داشتن این قالب ذهنی برای سرمایه گذاری مهم است!
شرکت برکشایر تحت رهبری او در حال حاضر مالک 400 میلیون سهم غول نوشیدنی جهان یعنی کوکا کولا و به ارزش 16.7 میلیارد دلار است. سود سهامی که امسال نصیب شرکتش شد 560 میلیون دلار بود که معادل نصف میزان سرمایه گذاری آن در کوکاکولا در 27 سال پیش است.
"بازار سهام ابزاری است برای انتقال پول از جیب افراد عجول به جیب افراد صبور"! وارن بافت
جالب است که او در سهامِ بیزینس و کاروکسبی که از اول تا آخر؛ از تولید تا مصرف و از صفر تا صد آنرا نفهمد، هرگز وارد نمی شود. به همین دلیل وقتی ده سال پیش از او سوال شد چرا در مایکروسافت، اپل،... سرمایه گذاری نمی کنی، پاسخ داد من آنها را نمی فهمم!
2وجود بازار سهام برای این است که به شما خدمات ارائه کند نه راهنمایی! بازار به شما نمی گوید سرمایه گذاری درستی کرده اید یا اشتباه، بلکه نتایج کاروکسبی که سهامش را خریده اید است که می گوید تصمیمتان برای انتخاب آن سهم درست است یا اشتباه!
3شما دقیقا نمی دانید ارزش یک سهم چقدر است، پس برای خودتان یک حاشیه امن تدارک ببینید. به گونه ای وارد یک سهم شوید که تا حدی امکان اشتباه کردن داشته باشید تا به محض پی بردن به آن و با فروش سهم، کماکان سرپا و روبراه باشید!
4وام گرفتن و سرمایه گذاری آن در بازار سهام، متداول ترین روشی است که افراد باهوش را ورشکسته می کند!
چرا؟ چون وام دهنده انتظار سود بدون ریسک دارد و وارد کردن این وام در یک ابزار کاملا ریسکی و دارای نوسان قیمت، به معنی امکان نکول در بازپرداخت آن است!
امیرعباس زینت بخش
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
پيش شرطهاي جذب سرمايه و پيروزي بر رقبا
جذب سرمايههاي خارجي در دنياي پر رقابت امروز كه كشورهاي جهان به دنبال توسعه روز افزون خود هستند نيازمند شرايط ويژه خاصي است كه مي توان مهمترين آنها را به شرح زير خلاصه كرد:
كاهش بوروكراسي اداري
برقراري امنيت سرمايه
ايجاد انگيزه مشاركت سرمايه گذاران خارجي در طرحهاي تملك داراييهاي سرمايهاي
برقراري كامل امنيت اقتصادي و قضايي در كشور
مبارزه جدي با فساد اداري و مالي
اعمال سياستهاي شفاف اقتصادي و اصلاح ساختار اقتصاد
ايجاد سياستهاي هماهنگ پولي و مالي
ايجاد زيرساختهاي فيزيكي مناسب نظير سيستم ارتباطي، راه، بند و فرودگاه
بهبود شرايط ديپلماتيك كشور در عرصه جهاني
عضويت در مجامع بين المللي وانعقاد پيمانهاي چند جانبه سرمايهگذاري
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
24 نکته خواندنی پیرامون فینتک
هر آنچه که باید درباره فینتکها بدانید
امروزه فینتکها از اهمیت بالایی در نظام مالی کشورها برخوردار هستند.
رشد و گسترش فینتکها در سالهای اخیر به اندازهای بوده است که توجه فعالان بازارهای پولی و مالی و مشتریان آنها را در تمام کشورها به خود جلب کردهاند.
با توجه به اهمیت فینتکها و لزوم آشنایی با آنها قصد داریم به اختصار نکاتی را پیرامون ماهیت فینتکها و کارکردهای آنها بیان کنیم.
1 سابقه فینتکها به حدود یک دهه میرسد اما رشد آنها بیشتر در چند سال اخیر رخ داده است.
2 فینتک یا فناوریهای مالی اصطلاحی معادلFinancial technology یا FinTech است.
3 فینتک به شرکتهایی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند.
4 درواقع فبنتک به کاربرد تکنولوژی و مدلهای کسبوکار نوآورانه در عرصه خدمات و سرویسهای مالی گفته میشود.
5 فینتکها عموما استارتآپهایی هستند که تلاش میکنند در سیستمهای مالی حضور پیدا کنند و شرکتهای سنتی را به چالش بکشند.
6 میتوان گفت فینتک اشارهای است به اپلیکیشنهای جدید، فرایندها، محصولات و مدلهای کسبوکار جدید در صنعت خدمات مالی.
7 شکلگیری فینتکها در زیرمجموعه بانکها یا موسسات مالی با روح فینتک در تضاد است. زیرا فینتکها رقیب شیوههای سنتی مالی هستند و نمیتوانند زیرمجموعه آنها باشند.
8 فینتکها تلاش میکنند تعاریف جدیدی از نحوه صرفهجویی، پسانداز، وام گرفتن، سرمایهگذاری، انتقال پول، خرج کردن و محافظت از پول ارائه دهند.
9 بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، آینده صنعت بانکداری را در گرو رشد فینتکها میدانند.
فینتک هزینهها را کاهش داده و در عین حال کیفیت ارائه سرویسهای مالی را افزایش میدهند.
11 فینتکها با توجه به ویژگیها و کارکردهای خود، توانایی و هوشمندی بالایی در ارزیابی خطرها و ریسکهای احتمالی دارند.
12 از آنجا که فینتکها اغلب مبتنی بر اینترنت هستند، کمتر تحتتاثیر محدودیتهای اعمال شده در کشورها قرار میگیرند و میتوانند آزادانه به فعالیت در نقاط مختلف جهان بپردازند.
13 فینتکها خدمات مختلف و متنوعی در حوزههای زیر ارائه میدهند: فرایندهای پشتیبانی از کسبوکارها، بانکداری خرد، بانکداری اختصاصی، بانکداری شرکتی، بیمههای عمر، فرم تعاملی کسبوکار با کسبوکار (B2B)، کسبوکار با فرد (B2C)، مشتری با مشتری (C2C)، سیستمهای مدیریت مالی شخص (PFM) و قرضدهی نفر به نفر (peer-to-peer lending).
14 فعالیت آنها پنج حوزه اصلی را شامل میشود که عبارتند از: فینتکهای پشتیبان، فینتکهای واسطهای، فینتکهای حوزه بیمه و بانکداری، فینتکهای مشاورهای و میانجیگر، فینتکهای خدماتی.
15 بر اساس گزارش شهرداری لندن، صنعت نوپای فناوریهای مالی در سالهای گذشته شاهد رشد سریعی کرده است. بطوریکه چهل درصد از نیروی کار شهر لندن در بخشهای خدمات مالی و فناوری کار میکنند.
16 در پژوهشی نقش فینتک در افزایش رضایت مصرفکنندگان در صنعت مالی در سال ۲۰۱۵ مورد بررسی قرار گرفت که حدود ۸ درصد بیشتر از بانکداری بوده است.
17 از سال ۲۰۱۰ تاکنون، بیش از ۵۰ میلیارد دلار در حدود ۲۵۰۰ شرکت فینتکی در سراسر جهان، سرمایهگذاری شده است.
18 در دو حوزه اروپا و آسیا-اقیانوسیه، میزان سرمایهگذاری در حوزه فینتک، در سال ۲۰۱۵ با یک رشد ۷۵ درصدی مواجه شده و به ۲۲.۳ میلیارد دلار رسیده است.
19 چین با اختصاص ۴۵ درصد سرمایهگذاریها به خود، رتبه اول را در منطقه آسیا-اقیانوسیه از آن خود کرده است و پس از آن، هند با جذب ۳۸ درصد از سرمایه ۴.۳ میلیارد دلاری سال ۲۰۱۵، در جایگاه دوم قرار گرفته است. شهرهای بمبئی، بنگلور، توکیو و پکن، مراکز اصلی گسترش استارتآپهای فین تک در این منطقه به شمار میروند.
20 نتایج یک تحقیق علمی حاکی از این است که کشور انگلستان دارای بهترین اکوسیستم موجود برای فعالیت فینتکها در جهان است. پس از انگلستان، به ترتیب؛ کالیفرنیا، نیویورک، سنگاپور، آلمان، استرالیا و هنک کنگ در ردههای بعدی قرار گرفتهاند.
21 ارائه خدمات پرداخت با اختصاص ۳۸ درصد سرمایههای جذب شده به خود، محبوبترین بخش صنعت فینتک در حوزه آسیا-اقیانوسیه است.
22 طی پنج سال گذشته، سرمایهگذاری جهانی در صنعت فینتک، بیشتر بر ارائه خدمات پرداخت در حوزه خردهفروشی آنلاین، متمرکز بوده است.
23 فعالیت در حوزه فینتکها چند سالی است که در ایران آغاز شده اما گزارش دقیقی از وضعیت آنها و نیز حجم سرمایهگذاری انجام شده در دسترس نیست.
24 مشکلات و خلاءهای قانونی و مجوزهای مورد نیاز فینتکها برای دریافت نماد الکترونیکی از مشکلات فینتکها در کشور ما است.
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
در عصر تلگرام، چگونه بیزنسی پرسود داشته باشیم؟
وارد عصر تلگرام شدهایم. عصر تلگرام یعنی که قبلا مدیرعامل یک شرکت فقط در برابر هیاتمدیره و مجمع پاسخگو بود. ولی الان به افکار عمومی هم باید پاسخگو باشد. عصر تلگرام یعنی اینکه همه چیز در رصد و نگاه همه هست. واکنشی که جامعه در مقابل فیشهای حقوقی نشان داد، در شرایطی بود که بسیاری از این پرداختها وفق قانون بود؛ ولی در مقابل دیدگاه افکار عمومی مشروعیت نداشت. از این رو مشروعیت افکار عمومی در فرهنگ تلگرام، بر قانون، غالب شد و قانون، متناسب با خواسته افکار عمومی با فوریت اصلاح شد. فقط فرهنگ تلگرام در حوزه دیدهبانی نیست که در قالب آن، همه چیز در رصد و نگاه باشد. در حوزه اقتصاد هم این اتفاق افتاده است. در حقیقت جامعه جدیدی متولد شده است.
هماکنون بسیاری از کسبوکارها را شاهد هستیم که بر بستر تلگرام شکل گرفته است و با استقبال قابل توجه مشتریان مواجه شده است. این کسبوکارها به واسطه حذف برخی موارد هزینهزا در کسبوکار نظیر هزینه مغازهداری و… محصول یا خدمات را به شکل بسیار ارزانتری در اختیار مخاطب قرار میدهند و همین باعث میشود بسیاری از کسبکارهای سنتی با رکود مواجه شوند و نتوانند محصولات خود را به شکل سابق، بفروشند. در واقع، اینترنت، به صورت اعم و تلگرام به صورت اخص، شرایط بسیار سنتی کسبوکار را دارد در ابعادی بسیار قابل توجه، متحول میکند.
تلگرام در حوزه بیزنس این پیام را دارد منتقل میکند که هر کارخانهای برای فروش کالایش بهتر است که یک کانال در تلگرام داشته باشد و این به معنای نابودی نمایندگی است. عصر نمایندگی در ایران دارد آخرین نفسهایش را میکشد و ما در این حوزه به پایان نزدیکتریم تا به آغاز. شرکتهایی که برای فروش همچنان به سبک کهنه و قرون وسطایی تکیه دارند، که به عنوان نماد بیزنس در فناوری موج دوم شناخته میشوند، دارند فروش را به فضای مجازی واگذار میکنند.
تلگرام بخشی از تغییرات اقتصادی را در ایران دارد نمایندگی میکند و نماد کامل تغییرات نیست.
تلگرام بخشی از تغییراتی است که اتفاق افتاده است. در واقع، با سقوط قیمت نفت، اقتصاد ایران به فاز جدیدی وارد شد و در واقع، سقوط قیمت نفت ورود به فناوری موج چهارم را تسریع کرد. در این میان، بعضی از بخشها در ایران برای اینکه خودشان را با این شرایط تطبیق دهند، حداقل به چهار سال زمان نیاز دارند. به عنوان مثال، کسی که وارد بخش مسکن میشود، فرضا به عنوان آغاز سرمایهگذاری در این بخش تا خروج از آن، که فروش واحد باشد، به یک دوره زمانی حدود سه تا چهارساله نیاز دارد و این در شرایطی است که دامنه تغییرات میطلبد که واکنشها به تغییرات، آنی باشد و بخش مسکن که به چهار سال زمان نیاز دارد، از قافله زمانه عقب مانده و هزینهاش را دارد پرداخت میکند.
بانکها هم برای اینکه خودشان را با تغییرات سازگار کنند به چهار سال زمان نیاز دارند. چون بسیاری از سپردههای بانکها پنجساله است.
به این یفزایید سپردههای دوساله، سهساله، چهارساله و بسیاری از وامها را که طویلالمدت است. بانکها در ایران بهطور میانگین برای اینکه خودشان را با حادثهای که امروز اتفاق افتاده، تطبیق دهند به چهار سال زمان نیاز دارند و دو بخشی که به شدت از سرعت تغییرات اجتماعی عقب ماندهاند، بخش مسکن و بانکها هستند.
به این دلیل که طبیعت هر دو بخش، کند است و تغییرات را بعد از چهار سال میتواند جذب کند. این در حالی است که فرهنگ تلگرام، واکنش آنی طلب میکند. بنابراین پیامی که از درون این حرکت شنیده میشود این است که بیزنس در ایران بهتر است که سراغ کارهای دیربازده نرود. کارهای دیربازده بهخصوص اگر در ایران بخواهد در زمان طولانیتری نسبت به عرف جهانی انجام گیرد، محکوم به شکست از سرعت تکنولوژی میشود. فرهنگ موج چهارم بر سرعت شگفتانگیز در هر کاری تاکید دارد.
بنابراین سرمایهگذاریهایی که فاقد سرعت لازم باشند، توصیه نمیشود و بازگشت سرمایه اگر به زمان غیرمتعارف نیاز داشته باشد، از توجیه اقتصادی میافتد. صریحترین مثالش این است که در ایران در بخش انرژی، مزیت نسبی وجود دارد، اما طول عمر سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران، حداقل چهار برابر طول عمر متعارف دنیاست و همین باعث شده سهم آن امروزه در بخش انرژی غیرمتعارف شود. یعنی ما در بخش انرژی مزیت نسبی داریم مشروط به اینکه بهرهوری زمانی را متناسب با جهان داشته باشیم. در واقع باید به این نکته توجه کرد که مزیت نسبی در این نیست که پروژهای که احداثش نیاز به یک سال و نیم زمان دارد، ما این را در شش سال احداث کنیم و باز هم توجیه اقتصادی داشته باشد. در این شرایط، آن پروژه که احتمال موفقیتش بالا بوده، به ورشکستگی میرسد
کانال تلگرامی ما
https://t.me/eshghepool
تأثیر سرمایهگذاری در زندگی اجتماعی
همواره یکی از دغدغههای همیشگی افراد در زندگی خودشان، پس انداز و سرمایهگذاری بوده و هست. این نگرانیها در شرایط اقتصادی ناپایدار و متورم، بیشتر هم میشود. فرآیند و حبابهای موجود در سیستمهای مختلف انسان را بیشتر سردرگم میکند. نگاه و توجه به تجربیات تلخ افراد دور وبرمان هم به این دغدغه ها بیش از پیش میافزاید.
سوالات زیادی از پس ذهنمان عبور میکند که «این پس انداز ماحصل عمرمان است» چکار کنیم که نابود نشود؟ در کجا، چگونه، چطور ؟ پس اندازمان را مدیریت کنیم تا به زندگی اقتصادی و اجتماعیمان لطمهایی نزند.
از نقطه نظر مالی و در شرایط ناپایدار اقتصادی در هر سرمایهگذاری بایستی بازده و ریسک و امنیت سرمایهگذاری مورد توجه و مداقه قرار گیرد.
قبل از به کارگیری پسانداز باید ارکان سرمایهگذاری و مؤلفهها و بازارها و معایب و مزایای آنها را بشناسیم. بازارهای مختلف رسمی و غیررسمی، پولی و غیرپولی هرکدام شرایط خود را دارند و سرمایهگذاری در آنها مخاطرات خاص خود را دارد.
سرمایهگذاری در محیطهای غیر رسمی ممکن است دارای بازدهی بالایی باشد و بنابراین از جذابیت بالاتری برخوردار است. این موضوع بدون توجه به میزان سرمایه فقط مبتنی بر رفتارهای شخصی و هیجانی افراد صورت میپذیرد و عاقبت این کار هم گرفتار شدن در دام عملیات ‼️«ترفند ازیهای سیستمی» و مالباختگی خواهد بود. نمونهای از این نوع ترفندها «بازی پونزی» است که ریشه تاریخی دارد. این نوع ترفند یک عملیات در بازارهای سرمایهگذاری غیر رسمی است که از منظر مدیریت سرمایهگذاری تقریباً یک عملیات سرمایهگذاری غیرعقلائی است.
در این ترفند به سرمایهگذاران سودهایی پیشنهاد میشود که گذشتن از کنار آن کار سادهای نیست چرا که از حد متعارف جامعه بسیار بالاتر است و کما این که در ابتدای کار هم این سودها به سرمایهگذاران پرداخت میشود. در این شیوه سود سرمایهگذاران قبلی از سرمایهگذاران بعدی تأمین میشود و شخص یا مؤسسه سرمایهپذیر هیچ کار اقتصادی با پولهای دریافت شده انجام نمیدهد.
این گردش تا زمانی اتفاق میافتد که سرمایههای افراد وارد این پروسه میشوند و با کمتر شدن ورودی سرمایهها، مدیریت سیستم دچار اشکال میشود و ناگهان مروج سیستم ناپدید میشود و همۀ سرمایهگذاران بلاتکلیف میشوند و احتمالاً مال باخته، اگر هم تلاشی بکنند فقط میتوانند با صرف وقت و هزینه و انرژی پس از مدتی به اصل سرمایه خود دسترسی پیدا کند.
‼️پس مواظب رفتار سرمایهگذاری خود باشید.
این تفکر که بایستی پساندازهایمان را سرمایهگذاری کنیم تا هم خودمان و هم اقتصاد و هم اجتماع منتفع شود. تفکر صحیحی است اما چگونگی آن بسیار مهم است. اگر این کار درست مدیریت نشود در دام ترفندها و حقهبازیهای کاذب سودجویان قرار خواهیم گرفت.
هنگام سرمایهگذاری بایستی « هوشمندانه » رفتار کرد. عواملی همچون تجزیه و تحلیل اطلاعات، بازده و ریسک، انتخاب_درست، زمان -مناسب و اطلاع از قوانین و مقررات موضوع کشور و به ویژه امنیت سرمایهگذاری باید مورد مطالعه دقیق قرار گیرد.
به نظر میرسد مهمترین انگیزه سرمایهگذاری، سودآوری است و برای به دست آوردن سود بایستی سرمایهگذاری مناسب صورت پذیرد تا آثار اقتصادی (شکوفایی)، اجتماعی(بهرهمندی از زندگی بهتر) و حفظ ارزش پول (قدرت پول) پدیدار و پایدار گردد. در این میان رابطه بین نقدینگی و سودآوری هم دارای اهمیت است. بعضی از سرمایهگذاریها ممکن است بازده اغواکنندهای داشته باشد اما تضمین و امنیت بالایی ندارند و به عبارت دیگر پرریسک هستند.
به هرحال چرخش وجوه نقد به عنوان پسانداز در جهت سرمایهگذاری با توجه به هزینه عدم النفع نیاز به سیاست (تدبیر) اداره وجوه شخص دارد.
و امّا:به نظر اینجانب قبل از اینکه برای وجوه مازاد خود (پسانداز) تصمیمگیری نماییم بایستی ابتدائاً بروی خودمان سرمایهگذاری کنیم. آنچه که تحت عنوان SI ( سرمایهگذاری بروی خود ) از آن نام برده میشود. باید پذیرفت این ذهن ماست که سرمایه را خلق میکند و عوامل بیرونی، کمتر تأثیرگذار خواهند بود. هراندازه که روی ذهنمان سرمایهگذاری کنیم سرمایهگذاریهایمان افزایش خواهد یافت.
با مطالعه سرگذشت و زندگینامه افراد موفق در این حوزه احتمالاً به این نتیجه میرسیم که بایستی اولاً ذهنمان را آماده نماییم سپس دانش، تخصص و مهارت (روش مواجه با مشکلات) را به دست آوریم و با « هیپنوتیزم عملی » آن را ملکه ذهنمان کنیم و با روش بنچ مارک (BM) باورهای غلط خود را به باورهای واقعی تبدیل کنیم تا با (SI) مطلوب به نتایج قابل قبولتری دست یابیم.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
توصیه های جهت موفقیت در بورس :
هرگز به یک سهم تعصب نشان ندهید
انتخاب سهام مناسب
اولین گام پیش از سرمایه گذاری در بازار بورس انتخاب سهامی مناسب است. بررسی دقیق وضعیت سهام شرکت هایی که به واسطه گزارش های تحلیلی و تبلیغات رسانه ای به خرید آنها علاقمند شده اید از اهمیت بسیاری برخوردار است. با انجام این کار و انتخاب سهامی مناسب در واقع قسمت دشوار سرمایه گذاری در بورس را پشت سر گذاشته و می توانید به کسب سودی سرشار در آینده امیدوار باشید.
طرح و برنامه ریزی مدون
زمانی که قصد دارید پول خود را در بورس سرمایه گذاری نمایید برنامه ریزی و تدوین نحوه فعالیت شما از اهمیت بسیاری برخوردار است. طرح های دقیق و برنامه ریزی شده در جهت کنترل سرمایه و مدیریت گردش مالی، برای رسیدن شما به اهداف و تحقق خواسته هایتان نقش مهمی را ایفا می نماید.
نکته مهم دیگر اختصاص قسمتی از سرمایه خود به عنوان بودجه پشتیبان است. این امر می تواند امنیت فعالیت های مالی و اقتصادی شما را در زمان بروز بحران های اقتصادی و تاثیر آن بر بازار بورس تامین نماید.
در سقف بفروشید و در کف بخرید
به نظر ساده است؟ بله اما ساده نیست برا ی اینکه اگر شخص از اکثریت بازار تبعیت کرده باشد، پول زیادی را در بازار از دست نخواهد داد. همیشه رازی را در نظر بگیرید که میتواند موفقیت شما را در بازار سرمایه تضمین کند. هر ۶ ماه یا در هر سال قیمت سهام حدود ۳۰درصد پایین میآید، یعنی زمان خرید است و برعکس اشخاصی هستند که بر اساس اخبار و شایعات قیمت سهام را بالا میبرند که آن، زمان فروش است.
ترس و طمع را از خود دور کنید
ترس و طمع بزرگترین دشمن سرمایهگذاران است و تنها راه گریز از آن داشتن برنامه ورود به معامله است قبل از اینکه عملا وارد شوید. برنامه خرید و فروش شما باید راه حلی برای معاملات اشتباه باشد، چه مقدار سود مد نظر شماست، چه مقدار از سود قابل ذخیره کردن است. اگر شما به برنامه خود تکیه کنید به ترس و طمع فائق خواهید آمد.
استقراض پول
هرگز با پولی که متعلق به شما نیست سهام نخرید. شما تنها باید با پول خودتان سهام خریداری کنید پولی که در آینده نزدیک مورد نیازتان نیست و تصور نکنید که قسمت عمده آن را در بازار از دست خواهید داد.
ثبات و تعیین اهداف مشخص
البته ارزش پولی که برای خرید سهام در بورس هزینه نموده اید با توجه به شرایط حاکم بر بازار قابل تغییر است، حفظ ثبات و تعیین اهداف مشخص می تواند عامل موفقیت شما در بازار سرمایه گذاری گردد. این امر می تواند زمان کافی را در اختیار شما قرار دهد تا با کسب مهارت های مورد نیاز، سرمایه گذاری های بزرگ و موفقی را در بورس انجام داده و از درآمد و سود سرشاری در آینده برخوردار شوید.
کنترل منظم وضعیت بازار و استفاده از آن در جهت شناخت بسترهای مناسب سرمایه گذاری می تواند آینده ای تضمین شده را برای شما به ارمغان بیاورد.
زمان
این موضوع در بازار سهام بسیار مهم است اما کمتر در این مورد صحبت شده است. هر سرمایهگذاری از کارشناس سرمایه سوال میکند چه سهمی را باید بخرد. اما هرگز سوال نمی کند چه زمانی برای خرید سهام مناسب است. اگر وارد سهمی خوب شوید اما در زمان نادرست، شما ضرر خواهید کرد و اگر وارد سهم بدی شوید اما در زمان درست، ممکن است به طور تصادفی سود کنید. اگر شما سهم خوبی خریداری کنید بعد از اینکه به اندازه کافی بالا رفت شما برای یک ضرر آماده میشوید.
طرح های بلند مدت سرمایه گذاری
طرح های سرمایه گذاری کوتاه مدت در نگاه اول جذاب به نظر می رسند اما باید به این نکته توجه داشت که در آمد و سود حاصل از اینگونه سرمایه گذاری نمی تواند اعتبار و ثبات شما را در بازار بورس تضمین کند،. اما طرح و برنامه ریزی برای انجام سرمایه گذاری های بلند مدت در بورس توصیه همیشگی شرکت های تجاری و سرمایه گذاری بوده است.
سود بیشتر و تضمین شده مزیت اصلی این قبیل سرمایه گذاری ها در برابر سرمایه گذاری های کوتاه مدت است البته در صورتی که بازارهای سرمایه از ثبات لازم برخوردار باشند.
@eshghepool
مواردی از بهترین صنایع برای شروع یک کسب و کار در سال ۲۰۱۷
@eshghepool
برای یافتن صنایعی که توانایی ارائه فرصتهای بزرگ سرمایهگذاری جدید را دارند، مصاحبههایی با کارشناسان انجام شده و همچنین دادههای سرمایهگذاری نیز، مورد بررسی قرار گرفته است.
در ادامه، مواردی که به بهترین نحو این فرصتها را ایجاد میکنند آورده شده است:
1 مدیتیشن و آموزش تمرکز حواس:
افزایش هزینههای شرکتهای بزرگ بر روی برنامه هایی که موجب بهبود تمرکز کارمندان میشود، باعث ترقی یک صنعت شده است بطوریکه شرکت تحقیقاتی IBISWorld در آمریکا دارای ارزش ۱٫۱ میلیارد دلار گردیده است. آموزش مبتنی بر نرمافزار، موقعیت آموزش را برای مخاطبان گستردهتری فراهم میکند.
2 قهوه و چای آماده:
تمایل مصرفکنندگان از میکسها به سمت قهوه و چای آماده در حال تغییر است که تا حد زیادی از نوآوریهای سلامت نشات گرفته است.
طبق گزارشهای انجمن غیر انتفاعی تخصصی مواد غذایی، از سال ۲۰۱۳ تا سال ۲۰۱۵ فروش این نوشیدنیها در ایالات متحده تقریبا سه برابر شده است و در حال حاضر رقمی معادل با ۱۴۳ میلیون دلار دارد.
3 تکنولوژی حرکتی:
این صنعت موقعیت مشارکت های بالقوه ای را برای ایجاد کسب و کارهای نوپایی، پیشنهاد می نماید، که طرفین مشارکت، شرکتهای فنآوری و خودروسازان بزرگی هستند که حتی بر روی خودروهای بدون راننده کارمیکنند. برای مثال شرکت فورد، ۱ میلیارد دلار در شرکت هوش مصنوعی آرگو (که در پیتزبورگ مستقر است) سرمایهگذاری کرده است تا تحقیقاتی را برای توسعه یک ماشین بدون راننده را تا سال ۲۰۲۱ انجام دهند.
4 مراقبت از حیوان خانگی؛
نوآوریهای تکنولوژی در حال تغییر این صنعت هستند بطوریکه در آمریکا دارای ارزش ۶۰ میلیارد دلار است. با توجه به گزارش شرکت IBISWorld در آمریکا در سال ۲۰۱۶، درآمد نظافت و مراقبت شبانه روزی از حیوان خانگی به تنهایی ارزشی نزدیک به ۸ میلیارد دلار داشته است، که سالانه رشد ۷درصد را تا سال ۲۰۲۱ تخمین میزند.
5 مدیریت ساخت و ساز؛
گزارش محقق شرکت CB Insights، بودجه جهانی برای ساده کردن سخت افزار و نرم افزار پروژههای ساختمانی و یا فروش و اجاره تجهیزات ساختوساز، از عدد ۵۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ به عدد ۲۵۴ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵ افزایش یافته و تحلیلگران میگویند که هنوز هم یک صنعت در حال ظهور است.
6 زیست شناسی مصنوعی؛
بهداشت و نگرانیهای زیست محیطی موجب ایحاد علاقمندیهایی در زمینه مهندسی ژنتیکی دارو، مواد غذایی و سوخت شده است. این امر، یک میدان پر هزینه و فنی است، اما بازده آن میتواند برای شرکتهایی مانند شرکت تولید DNA Twist Bioscience زیاد باشد.
7 بینایی کامپیوتر؛
پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی موجب ایجاد شرکتهایی شده است که بر روی تفسیر و عمل براساس دادههای بصری کار میکنند. این فناوری در سال ۲۰۱۶، ۵۲۲ میلیون دلار و ۶۹ معامله را به خود جلب جذب کرده است که می توان از آن در مسائل مربوط به پرورش کودک، شبکههای اجتماعی و تجزیه و تحلیل وب استفاده کرد.
8 فناوری خردهفروشی بهصورت سنتی
کسب و کارهای نوپا به مدرنیزه شدن عملیاتهای فروشگاهی کمک میکند. یکی از نمونههای قابل توجه، شرکت Iconeme مستقر در لندن است، که تکنولوژی تولید کرده است که اطلاعات مربوط به محصول را از مانکنها به گوشیهای هوشمند خریداران مجاور خود ارسال میکند.
توانایی فروش در سکوت
سمیه سلحشوری اردستانی
فروش کاری است که هزاران نفر در طول روز انجام می دهند. هر " مکالمه " یک لحظه فروش است ، فرصتی مناسب برای بجا گذاشتن تأثیری ماندگار برای شخصی که صحبت می کند .
اما یکی دیگر از ابزارهای فروش که توسط همه و حتی بیشتر از مکالمه استفاده می شود و بسیاری از مردم میزان اهمیت آن را نمی دانند "حضور " می باشد .
حضور بسیار فراتر از " شما " است که بصورت فیزیکی حاضر هستید .
بدان معنی است که شما چطور و چگونه می توانید خود را در هر شرایطی نشان دهید ، در واقع تعامل شما با مردم را نشان می دهد.
حضور به معنای آن است که انسان ها می توانند میزان علاقه مندی شما به آنها و کسب و کارشان را درک و حس کنند و بتوانند شما را در یک بازی تصور کنند .
توانایی شما برای نشان دادن حضوری موثر از خود یکی از ابزارهای قدرتمند فروش در سکوت است که اغلب دست کم گرفته می شود .
حضور مفید یک مهارت احترام گذاشتن به خود و انسان های دیگر است . حضور موثر شما می تواند تأثیری ماندگار در ذهن و قلب دیگران ایجاد نماید و میزان تمایل برای تعامل و همکاری با شما را تحت تأثیر قرار دهد. به عبارت ساده تر ، اگر شما در جمعی حضور دارید و این حضور را می توانید به نحو موثر نشان دهید آنگاه مشتریان خود را یافته اید .
" حضور " ترکیبی از رفتار ، زبان بدن و ظاهر است .حضور نه به معنای اینکه فقط باشید بلکه چون علاقه مند هستید حضور دارید و بعد احساسی حضور را که شور و شوق است به خوبی نشان میدهید مثلا در یک کارگاه آموزشی یا گوش دادن به یک سخنرانی ، شما دایما در حال ارسال پیام حضور خود هستید چه مثبت و چه منفی. اما چگونه می توان پیغامی درست را از حضور خود منتقل کرد و نتیجه مثبتی را دریافت کرد ؟!
حضور زبان بدن است
ارتباط چشمی ، مهارت شنیدن ، چگونه نشستن و نشان دادن علاقه مندی موثر می تواند حضوری ماندگار و موفقیت آمیزی را برای شما رقم زند ، شما از طریق زبان بدن می توانید سطح بالایی از حضور سازنده خود را نشان دهید .
حضور آگاهی شخصی است
انسان های موفق ، انسان های آگاهی هستند که می دانند چطور و چگونه در زمان های مختلف رفتار کنند ، آنان حضورشان را مسیولانه هدایت می کنند و از تمام تواناییشان در جهت معرفی صحیح خود استفاده می کنند. حضور چگونه به یاد آوردن خود با دیگران است
" لباس برای موفقیت " موضوعی است که هیچ وقت از اهمیتش کم نشده است ، ظاهر خوب و مناسب ، احساس خوب را به همراه دارد و می تواند حضور شما را جلوه گر نماید .
برای نشان دادن ظاهری آراسته نیاز به هزینه کردن زیاد نیست کافی است برای جزییات وقت کمی صرف نمایید .
ظاهری مناسب این پیغام را به انسان ها می رساند که شما به خود اهمیت می دهید پس می توانید به آنان و خواسته هایشان نیز اهمیت دهید . حضور به معنای خیلی جدی بودن نیست
انسان هایی که حضوری موفق دارند همواره دارای اعتماد به نفس قوی هستند ، نیاز نیست باهوش ترین فرد در جمع باشید کافی است به خودتان مسلط و مطمین باشید .
انسان هایی که دایما در حال تلاش برای اثبات خود به دیگران هستند حضوری موفق نخواهند داشت آنان پیغامی اشتباه را ارسال می کنند .
نام من چیست؟!
آن دسته از انسان ها که به درستی و در زمان مناسب از نام افراد استفاده می کنند در واقع حضور خود را تأثیر گذارتر می سازنند . وقتی انسان ها نام خود را می شنوند ، حس اهمیت داشتن و اشتیاق را از گوینده دریافت می کنند .
بطور مثال در ملاقات با انسان ها ، بجای گفتن " از ملاقات با شما خوشحالم " اگر نام شخص نیز همراه با این جمله بکار برده شود بسیار جذاب تر خواهد بود و یا اگر در مکالمه ای پس از دادن توضیحات می خواهیم مطمین شویم که شنونده منظور ما را متوجه شده است کافی است بجای جمله " آیا متوجه شدید ؟ " بگوییم " آقا / خانم ... آیا توضیحات من توانست کمکی به شما کند "
شما با خطاب کردن انسان ها با نام هایشان آنها را به تعامل بیشتر دعوت می کنید .
حضور شما همه چیز را درباره شما می گوید ، اینکه دوست دارید مردم شما را چگونه ببینند و ...
هیچگاه پیغامی که حضور شما برای دیگران ارسال می کند را دست کم نگیرید و همواره تلاش کنید حضوری موثر، پر شور و عشق و همراه با انرژی مثبت داشته باشید .
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
درس های کارآفرینی از جک ما (بنیان گذار علی بابا)
درس اول:
ایده ها و رویاهای خود را پرورش دهید. حتی اگر الان، سرمایه گذاری جهت عملی کردن آنان در دسترس نباشد.
درس دوم:
تسلیم شرایط محیطی و مکانی نشوید. جهان دیجیتال، محصور شدنی نیست.
درس سوم:
افراد و دوستان خوبی براي خود پیدا کنید و به مشتریانتان عشق بورزید. تلاش کنید زیاد یاد بگیرید.
درس چهارم:
من در سال ۲۰۰۰ گفتم اگر ۹ خرگوش در جهان وجود داشته باشد، اگر بخواهید یکی از آنان را شکار کنید، کافی است به یکی از آنان خوب فکر کنید و بر روی گرفتن آن تمرکز کنید! تاکتیک خود را تغییر دهید، خرگوش را تغییر ندهید!
درس پنجم:
فرصت های زیادی پیش روی ما است. تمام را نمی توان به دست آورد. اگر یک فرصت خوب را به دست آورید کافی است. مسیر پیشرفت را مرحله به مرحلی طی کنید.
درس ششم:
یکی از دلایل عمده ای که سبب می شود افراد فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، در ایجاد یک محیط کارآفرینی و بسترسازی یک کسب و کار اینترنتی، با شکست یا موفقیت های بسیار ضعیف روبرو شوند، آن است که آنان فناوری اطلاعات را خوب می شناسند ولی طرز ارائه آن در محیط کسب و کار را نمی دانند و مشتریان از کسب و کار آنان استقبال نمی کنند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
واردات محصولات کمارزش٬ خوب یا بد؟
دکتر حامد قدوسی/اقتصاددان ایرانی ساکن آمریکا
هر از چندی خبر و تحلیلی در گوشه سایتها و خبرگزاریها پیدا میشود که حکایت از «قصه تلخ واردات بیرویه» کالاهای کمارزش مثل سیم ظرفشویی و آفتابه و دفتر مشق از چین و عراق و الخ دارد و آن را نشانه زوال اقتصاد کشور میداند. در مواجه با چنین خبری ابتدا باید سراغ ارقام رفت. در واقعیت زمانی که آمار واردات را چک میکنید٬ گاه میبینید که سهم آن کالای ارزان از کل واردات کشور ما یا از سهم واردات از یک کشور خاص تقریبا صفر است. این که مثلا در کل یک سال ۲۰۰ هزار دلار سنجاق قفلی وارد کشور شده باشد موضوع خاصی نیست که ارزش توجه داشته باشد.
از آن مهمتر٬ اینکه ایران واردکننده کالاهای کمارزشی مثل دفتر مشق یا سنجاق باشد لزوما علامت بدی نیست. هیچ کشوری در دنیا همه محصولاتش را خودش تولید نمیکند٬ تجارت بینالملل برای همین است که کشورهابتوانند از مزیتهای تولید در نقاط دیگر دنیا بهره ببرند. کشورهای توسعهیافته هم اکثر کالاهای این دست را از کشورهای کمتر توسعهیافته وارد میکنند و منابع خود را صرف تولید آن نمیکنند. واردات کالاهایی با ارزش افزوده و فناوری پایین (مثل دفتر مشق و سنجاق و آفتابه) اتفاقا نشاندهنده این است که منابع تولید در کشور مقصد برای تولید محصولات و خدماتی با ارزش و فناوری بالاتر تخصیص پیدا کردهاند و تولید محصولات با ارزش پایینتر را به بقیه برونسپاری کردهاند.
نظریههای تجارت بینالملل دو توضیح مهم برای چنین الگویی دارند. الگوی اول (هکشر اولین) میگوید که کشورها صادرکننده خالص محصولاتی میشوند که بیشتر نیازمند عامل تولیدی هستند که در آن کشور فراوان است و محصولاتی که نیازمند عوامل تولید با کمیابی نسبی در آن کشور هستند را وارد میکنند. اگر کشوری صاحب فناوری و سرمایه بالا باشد و نیروی کار در آنجا به نسبت کمیابتر باشد طبعا تولید آفتابه و سنجاق و لباس زیر را به کشور دیگری که سرمایه ندارد ولی نیروی کار فراوان دارد (مثلا بنگلادش) برونسپاری میکند. علاوه بر آن نظریههای متاخر روی «تنوع گونههای محصول و تخصصی شدن هر کشوری برای یک گونه» هم تاکید دارند. حتی اگر ایران خود تولیدکننده برتر آفتابه و دفتر مشق هم باشد باز هم صادرات و واردات همزمان مقداری از انواع دیگر این محصولات توجیه دارد چون باعث افزایش تنوع گونههای مختلف محصول در بازار داخلی شده و رفاه مصرفکننده را بیشتر میکند. برترین کشورهای تولیدکننده خودرو و رایانه و الخ هم مقدار بزرگی از این نوع کالاها را از کشورهای دیگر وارد میکنند چون خود در تولید همه گونههای آن مزیت ندارند.
خلاصه اینکه هر وقت چنین خبری دیدید٬ اول به یاد بیاورید که واردات لزوما نشانه ضعف داخلی نیست و امری رایج در دنیا است. ثانیا٬ اتفاقا خوشحال شوید که وقتی سرمایه در کشوری مثل ایران - که نیروی کار تحصیلکرده دارد - کمیاب است، چه بهتر که صرف صنایعی مهمتر از تولید آفتابه و سنجاق و دفتر مشق شود.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
چهار ربع نقدینگی رابرت کیوساکی
ربع های نقدینگی چیستند ؟ اکثر افراد جامعه صرف نظر از شغل و کسب و کاری که دارند اغلب با مشکلات مختلف مالی دست به گریبان هستند. و ما تمام کسب و کار ها را بر اساس نوع نگرش صاحبان آن به چهار قسمت تقسیم کرده ایم:
ربع اول Employee یا ربع کارمندی :
افراد شاغل در این گروه به دنبال شغل دائمی و مطمئن با در آمدی متوسط ولی مستمر میباشند ، این دسته از افراد همیشه در حال کار کردن برای دیگران هستند و به ازای میزان کارکردشان دستمزد دریافت میکنند.
این گروه سعی میکنند با بیشتر یا بهتر کار کردنشان درآمدشان را افزایش دهند.
ارزش اصلی این گروه امنیت میباشد ، امنیت در کار ، امنیت در درآمد ، امنیت در دوران بازنشستگی.
ربع دوم Small business dh کسب و کار کوچک :
افراد شاغل در این دسته صاحبان مشاغل خویش فرما و کوچک میباشند ، صاحبان فروشگا ها ، موسسات کوچک ، خرده فروشان و ...
این افراد بر اساس آرمان ها و ارزشهای خود میگویند : اگر میخواهی کاری درست انجام شود خودت انجامش بده و بر این اساس سعی دارند همیشه کار را مستقل انجام دهند. در این گروه بیشترین مسئولیتها بر دوش صاحبان کسب و کار میباشد و کیفیت کار بر اساس میزان توانایی فردی آنهاست.
ارزش این افراد حفظ درآمد متوسط در کسب و کار میباشد.
ربع سوم Big business یا کسب و کار بزرگ :
افرادی مثل بیل گیتس ، این گروه سعی دارند با راه اندازی بنگاهها ، شرکتها ، و موسسات بزرگ به درآمدی ایده آل برسند ، افراد مدیر در این گروه حداقل ۵۰۰ کارمند را در خدمت شرکت خود دارند و سعی میکنند با استفاده از تعدادی افراد خبره ، توانمند و با تجربه کارهای شرکت خود را انجام دهند و به صورت گروهی به درآمدی بالا برسند.
شعار افراد این گروه این است : سیستم مناسب ، شبکه کار گروهی قوی ، استفاده از باهوش ترین و بهترین افراد ، دقیقا بر خلاف گروه دوم که میخواهند خودشان همه کارها را انجام دهند.
ربع چهارم Investorُs یا گروه سرمایه گذاران :
افراد مربوط به این گروه با شناسایی بازارها ، مطالعات دقیق ، معاملات ، تغیرات بازار ، بورسها و با سرمایه گذاریهای کوچک و بزرگ سعی میکنند از پولشان بهترین استفاده را میکنند. این گروه سعی دارند از پول ، پول بسازند.
این گروه بر این باورند : سرمایه گذاری مناسب و به موقع مساوی است با سود بالا و باورنکردنی.
دسته چهارم از پول بیشترین استفاده را میبردند ، دسته سوم از افراد و کار گروهی بیشترین سود را میبردند اما دسته اول و دوم در خدمت این دو گروه هستند.
تفاوت اصلی سمت را ست و چپ؟
سمت چپ: تلاش میکنند تا با کار سخت درآمدی مناسب داشته باشند ، درآمدی همراه با امنیت ، آنها میکوشند تا از طریق کار بیشتر درآمد خود را افزایش دهند.
سمت راست: آنها منظورشان از درآمد چیز دیگریست، آنها سعی میکنند با کار و تلاش به استقلال مالی برسند ، آنها به دنبال آزادی مالی هستند و نمیخواهند تا آخر عمر خود را درگیر شغلی خاص کنند و تا آخر عمر در حال کار کردن باشند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
ای تی اف (ETF)یا صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس چیست؟
یک ETF درواقع «صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس» است، سهام صندوق هایی که معمولاً در انواع مختلف دارایی ها با نسب گوناگون سرمایه گذاری میکنند. (وجه نقد، اوراق مشارکت، سهام و سایر دارایی ها) ETFها سهامی توزیع میکنند که در بورس معامله میشوند و نقدینگی و شفافیت قیمت نسبتاً بالایی دارند.
"ای تی اف" هایی وجود دارند که در تمام انواع دارایی ها نظیر سهام بورسی، اوراق مشارکت، بازار املاک و سایر دارایی ها پخش شدهاند. بعضی از این صندوق ها (ETF) شاخص های وسیعی را پوشش میدهند و بعضی دیگر بر بخشهای خاصی از یک کلاس دارایی، همچون سهام شرکت هایی خاص در یک صنعت یا اوراق مشارکت بلندمدت تمرکز دارند.
«ای تی اف» ها معمولاً در سبد خود سهام و دارایی های متنوعی دارند که به سرمایه گذاران این امکان را میدهد به این مجموعه متنوع از سرمایه گذاری ها به آسانی خرید سهام یک شرکت و با هزینه کمتر دسترسی داشته باشند.
چرا خرید ETF یا صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس مزایای بهتری دارد؟
«ای تی اف» ها مزایای زیادی برای سرمایه گذاران به ارمغان میآورند. چون بیشتر آنها به شکل منفعل مدیریت میشوند، معمولاً هزینه های کمتری نسبت به سرمایه گذاری در صندوق های دیگر دارند، درنتیجه هزینه های صندوق کمتر شده و پول بیشتری برای سرمایه گذاری برای شما باقی میماند. از طرفی ETF ها به خوبی متنوع سازی شدهاند و به شما این اجازه را میدهد تا یک پرتفوی با متنوع سازی خوب را فقط با سرمایه گذاری در چند ETF بسازید. این صندوق ها همچنین ازنظر مالیاتی کارآمدتر از سایر انواع سرمایه گذاری ها هستند که این کار به پس انداز شدن پول شما نیز کمک میکند. ETF ها به شکل روزانه دچار نوسان ارزش میشوند، درست مثل سهام. این صندوق ها (ETFها) میتوانند از طریق افزایش قیمت و در بعضی موارد با توزیع سود به شکل سود سهام، با افزایش ارزش همراه شوند (به عبارتی ارزش صندوق بالا میرود).
آیا سرمایه گذاری در صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس یا ETF مفید است؟
شما میتوانید از این صندوقها برای ساخت یک پرتفوی سرمایه گذاری متنوع سازی شده که با اهداف سرمایه گذاری، ریسک پذیری و افق زمانی سرمایه گذاری تان همخوانی دارد استفاده کنید. بر سر استراتژی تخصیص دارایی خود به توافق برسید و تصمیم بگیرید که چه مقدار در انواع دارایی مختلف سرمایه گذاری نکنید. بهتر است با انتخاب ETF هایی که همبستگی کمتری با هم دارند، متنوع سازی خود را گستردهتر کنید.
منبع: مدیرمالی
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
راهنمای سفر ملک سلمان
پادشاه عربستان سعودی به بهانه تعطیلات با خدم و حشمی به اندازه کل آلسعود (1500 نفر) با 27 هواپیما به شرق دور رفته و در مسیر تعطیلاتش با کتابچه راهنمای دهه 80 و 90 عربستان، در حال گشت و گذار است. در 1988 عربستان برای نخستین بار سهام یک مجتمع پالایشگاهی را در آمریکا خرید. این مجتمع و دیگر سرمایهگذاریهای سعودی در آمریکا، اکنون مقصدی مطمئن برای نفت خام عربستان در ینگه دنیا محسوب میشوند. برای تأیید موفقیت این سرمایهگذاری کافیست بدانیم که براساس دادههای آماری دولت آمریکا، مجتمع پالایشی مذکور در تگزاس، در 8 ماهه نخست سال 2015 به تنهایی 65 میلیون بشکه نفت از عربستان وارد کرده که این بیش از سهبرابر خرید اکسونموبیل در مدت مشابه از ریاض بوده است.
پس از موفقیت این الگوی اقتصادی در آمریکا که این کشور را برای همیشه به مقصدی برای نفت عربستان تبدیل و نگرانی بابت نوسان قیمت را برای آرامکو کمتر کرد، اکنون شاه سعودی با بهانه گشت و گذار و درحالی که دفترچه راهنمای سرمایهگذاری و سهم بازار را زیر عبای خود دارد، به آسیای جنوب شرقی و شرق دور سفر کرده است.
در اندونزی، دست کم 11 قرارداد میان دو کشور به امضا رسید که ارزش تقریبی مجموع آنها 50 میلیارد دلار برآورد میشود و تنها موردی که در رسانههای فارسی به آنپرداخته شد، وام 1 میلیارد دلاری سعودیها به اندونزی برای مبارزه با انواع قاچاق بود. این درحالیست که فقط یکی از موارد توافق، سرمایهگذاری 6 میلیارد دلاری آرامکو برای ساخت پالایشگاه نفت در اندونزی و تضمین تأمین حداقل 70 درصد از خوراک این مجتمع است. این مبلغ زمانی معنیدار است که بدانیم در سال 2016 تبادلات تجاری دو کشور اندکی بیش از 4 میلیارد دلار بوده و بخشی از آن مربوط به صادرات محصولاتی مانند کاغذ، لاستیک، ماهی تن و دیگر اقلام از اندونزی به عربستان بوده است. اندونزی امروز برای تأمین 52 درصد از سوخت بنزین و گازوئیل خود نیازمند واردات است و تا سال 2020 این مقدار به 61 درصد افزایش مییابد و در آنزمان عربستان هم نفت را به آنها ميفروشد و هم در کشور خودشان پول پالایشش را از آنها خواهد گرفت.
در مالزی نیز گردش مالی سفر پادشاه بسیار گزاف خواهد بود. مالزی جاییست که آرامکو از سال 2011 سرمایهگذاری در آن را شروع کرده و در مجموع 27 میلیارد دلار برای ساخت پالایشگاه در آن خرج کرده که رکورد گرانترین سرمایهگذاری خارجی آرامکو را به خود اختصاص داده است. آرامکو در این سفر بهعنوان «تورلیدر» پادشاه، قراردادی تازه با مالزی رونمایی کرد که در آن قرار است در مالاکا، نزدیکی آبهای دریای چین جنوبی، پالایشگاهی تازه با مالکیت عربستان ساخته شود و در مجموع حداقل 7 میلیارد دلار نیز برای ارتقاء و افزایش پالایشگاههای این کشور سرمایهگذاری خواهد شد. آبهای دریای چین جنوبی، محل عبور تمام نفت و گازیست که از خاورمیانه به سوی ژاپن، چین و کره رهسپار هستند.
چین و ژاپن هم در میان مقصدهای ملک سلمان برنامهریزی شدهاند و در آنجا هم او با سخاوتمندی، تلاش خواهد کرد سهم بیشتری از بازار مصرف این دو غول را به خود اختصاص دهد. چین سال 2016 برای نخستینبار در مقدار واردات نفت از آمریکا پیشی گرفت و به دلیل برنامههای مبارزه با آلودگی، عطش زیادی برای نفت و گاز دارد و در جاماندگی ایران، دو غول دیگر نفتی یعنی روسیه و عربستان بازارش را سیراب میکنند. سرمایهگذاری در بخش پاییندستی نفت و گاز کشورهای مقصد، سیاست بسیار موفقیست که کویت، عمان و امارات متحده عربی هم دنبال کردهاند اما ایران و قطر تلاش میکنند در منطقه خودشان به آن دست پیدا کنند که تاکنون به موفقیت سرمایهگذاری همسایگانشان، حتی نزدیک هم نشده است. بنابر برنامهریزی آرامکو، این شرکت قصد دارد تا سال 2025 مجموع ظرفیت پالایشی خود را به 10 میلیون بشکه در روز برساند که معادل کل تولید روزانه فعلی آن است و به معنی این است که دیگر نفت را خام نخواهد فروخت.
سفر ملک سلمان به خاور دور را باید سفر به «شرق بهشت» نامگذاری کرد چرا که باوجود ظاهر بسیار پر هزینه آن و باوجودی که این نخستینبار طی نیمقرن گذشته است که یک پادشاه سعودی به این سوی کره زمینمیرود و او آنقدر پیر است که باید پلهبرقی هواپیمایش را هم با خود ببرد اما آینده فروش نفت و آینده درآمد آرامکو را در هر شرایط بازار نفت، تضمین میکند و کمی هم از شریک تجاری سنتی خود یعنی آمریکا، زهرچشم میگیرد. آخرین سوغات این سفر هم شیرینترین بخش آن است که همانا نگاه حسرتبار رقبای شمالی در از دست رفتن سهمی دیگر از بازار شرقی خواهد بود.
بهزاد احمدینیا
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
10 راز برای موفقیت در تجارت
سرمایه گذاری خوب و مطمئن هم مثل هر کار و پیشه دیگری نیازمند دانستن اصول و برنامه ریزی است و کسی می تواند ادعای انجام سرمایه گذاری موفق داشته باشد که از اصول آن پیروی کند.
1 – گذر زمان را دریابید
گاهی ممکن است شرایطی پیش آید که بازار ناکارآمد و متلاطم باشد، اما مسلما این شرایط پایدار نیست و صبر و شکیبایی شما به همراه اعتماد به اینکه گذر زمان بسیاری از مشکلات را حل می کند، می تواند راهگشا در سرمایه گذاری باشد.
2 – نه قرض بدهید و نه قرض بگیرید
اگر برای سرمایه گذاری، زیر بار قرض دیگران بروید، به نوعی با ادامه حیات خود بازی کرده اید و هر چه قرض شما بیشتر باشد، احتمال مشکلات آینده نیز بیشتر است. از طرفی هم تا حد امکان سعی کنید دارایی خودتان را برای سرمایه گذاری به دیگران ندهید، چون اگر جواب ندهد، این سرمایه شماست که بر باد می رود.
3 – همه دارایی های تان را یکجا نگهداری نکنید
جایگاه ها و پایگاه گوناگون سرمایه گذاری را امتحان کنید؛ بدین معنا که بهتر است همه پول و دارایی خود را در یک کار خاص سرمایه گذاری نکنید. اگر امکانش را دارید، حتما به چند نوع سرمایه گذاری فکر کنید.
4 – صبور باشید و برنامه بلند مدت داشته باشید
عجله نکنید! وقتی سرمایه گذاری، آنهم با برنامه ریزی انجام دهید، باید صبر و شکیبایی را جایگزین نگرانی و تشویش کنید. انتظار اینکه در کوتاه ترین زمان ممکن یا حتی در بازه زمانی متوسط به اهدافتان برسید، تنها استرستان را بیشتر می کند. پس با صبر و برنامه ریزی به افق روشن آینده امیدوار باشید.
5 – ریسک ها و مزیت ها را بپذیرید
هر سرمایه گذاری همراه با خطرات و منافعی است که سرمایه گذار با شناخت آنها می تواند گام های مستحکم و استوار در راه سرمایه گذاری بردارد. پیش از اینکه قدم در راه سرمایه گذاری بگذارید، به دقت شرایط را بسنجید، مزیت ها را مشخص کنید، به ریسک ها پی ببرید و بعد شروع کنید.
6 – خوشبین باشید
آیه یاس خواندن در سرمایه گذاری، عاقبتی جز شکست ندارد. سعی کنید در عین منطقی بودن و داشتن برنامه ریزی درست و سنجش همه جوانب ، نیمه پر لیوان را ببینید. خوشبینی باعث می شود کارها بهتر پیش برود.
7 – در رقابت سختکوش و شجاع باشید
اصولا کسانی در میدان رقابت برنده هستند که دست از کوشش برنمی دارند و ترس به دلشان راه نمی دهند. جزو آن دسته از کسانی باشید که چیزی برای از دست دادن ندارند و به این ترتیب تلاش می کنند تا دستاوردی را از آن خود کنند.
8 – مقایسه نکنید
گاهی اوقات خبرهایی می شنوید مبنی بر اینکه برخی از افرادی که می شناسید، با رفتن مسیری یا انجام کاری به ثروت و سرمایه ای رسیدند و ناخودآگاه او را با خودتان مقایسه می کنید. این بدترین کاری است که می توانید انجام دهید. به جای اینکه دیگران را با خود مقایسه کنید، تلاش کنید تا با پیدا کردن منابع مناسب و اطلاعات کافی، نام خود را بر سر زبان ها آشنا کنید.
9 – ساده است، باور کنید
کار را برای خود سخت نکنید تا همه چیز به خوبی پیش برود. نگرانی های بی مورد، افکار منفی و این دست مسائل فقط کار را سخت و پیچیده می کند. اما سرمایه گذاری برخلاف ظاهر پیچیده و سختی که دارد، درصورتی که فکر و برنامه ریزی همراهش باشد، کاری ساده و حتی لذت بخش است.
10 – خود را به خوبی بشناسید
پیش از اینکه قدم در راه سرمایه گذاری بگذارید، حتما باید نیازها و خواسته های خود را بشناسید. از خود بپرسید هدفتان از سرمایه گذاری چیست و اصلا چرا تصمیم به این کار گرفته اید. در صورتی که هدف و آرمان معینی داشته باشید، همه چیز به خوبی پیش می رود.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
چگونه می توان تصمیمات مدیریتی بهتری گرفت؟
تصمیمها در رأس امورِ رهبری و فعالیتهای روزانهی مدیریتی ما قرار دارند.
بعضی از تصمیمها بسیار راحت هستند، چون سیاستهایی از پیش تعیین شده برای آنها وجود دارد که براساس آنهامیدانیم دریک موقعیت و زمان خاص چه گزینههایی پیش رویماست و چه تصمیمی بهتر است؟
گروه دیگری از تصمیمها مانند مسیریابی، حل مسئله و سرمایه گذاری، از قبل تکلیف و ساختارشان معین نیست و عموما ریسکپذیری بیشتری میطلبند.همین گروه دوم از تصمیمات هستند که برای ما ایجاد دردسر میکنند و همیشه مشکلاتی پیش میآید که قاعده و راهحل از پیش تعیینشدهای ندارند. این گروه از تصمیمات تواناییهای تصمیمگیری ما را محک میزنند و موفقیت نهاییمان را به عنوان یک مدیر شکل میدهند.
دوست عزیز صاحب کسب و کار، دقیقاً و یقیناً اگر بیشتر اوقات بتوانید این مشکلات را با تصمیمات درست پشت سر بگذارید، پیشرفت خواهید کرد و اگر بیشتر اوقات شکست بخورید، علاوه بر اینکه شرکا و سایر مدیران، ایمانشان را به شما از دست میدهند و به دنبال کسی خواهند رفت که بتواند از پس تصمیمهای بزرگ کاری بربیاید، بدون شک، کارکنانتان هم دیدگاه مشابه به شما خواهند داشت.
اما برای موفقیت در کسب و کار تان، میتوانید، از همین حالا از این ۷ ایده برای تقویت کردن توانایی های مدیریتی و تصمیمگیری خود در شرایط سخت استفاده کنید
۱. مراقب احساساتی باشید که ممکن است،بیجهت روی تصمیمهای تان تأثیر بگذارند.
۲. صرفا روی یک قالب مثبت یا منفی خاص تمرکز نکنید.
۳. حتی اگر منبع دادهها معتبر باشد، صحت آن را بیازمایید.
۴. مراقب تلههای تصمیمگیری به خصوص در شرایط گروهی باشید.
۵. مراقب تمایلات خودتان برای برگرداندن احتمالی تصمیمِ گرفته شده باشید.
۶. از تجربهی تصمیمات گذشته برای پیشرفت استفاده کنید.
۷. سعی کنید، به تیمتان آموزش دهید چگونه تصمیمهای درستتری بگیرند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
مهمترین واژگان استارت آپی که هر کارآفرین باید بداند:
1 سرمایهگذار معتبر (Accredited Investor) :
اصطلاحی است، که در بیشتر کشورها برای یک شخص حقیقی یا حقوقی، که در حوزه سرمایهگذاری دارای تخصص، تجربه و ریسکپذیری لازم باشد و توانایی مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری یا شرکتهای سرمایهگذاری را داشته باشد.
2 بلیدینگ اج (Bleeding Edge) :
این واژه پیشرفتهتر از واژۀ کاتینگ اج (Cutting Edge) به معنی پیشرو و اصلی است. با وجود این، اصطلاح «بلیدینگ اج» ریسکهایی به همراه دارد. شرکتهایی که در فناوریهای «بلیدینگ اج» سرمایهگذاری میکنند سرمایهخود را به خاطر فناوری که ممکن است مورد پذیرش گسترده قرار نگیرد به خطر میاندازند. این در حالی است که چنین شرکتهایی مطمئناً پیشگامان یا نخستین محرکها محسوب میشوند.
3 بوت استرپ (Bootstrap):
جایگاهی است که در آن کارآفرین شرکت را با درآمدی بسیار کم بنا میکند. اغلب، واژۀ «بوت استرپ» مترادف «سناریو» که در آن کارآفرین بیشتر بر پسانداز خود، تامین مالی شخصی یا دوستان و اعضای خانواده تاکید دارد، پنداشته میشود.
4 هک رشد (Growth Hacking):
در سال ۲۰۱۰، سین الیس این واژه را ابداع کرد. به عقیده او، هکر رشد «فردی است که همیشه همه فعالیتهایش در جهت رشد است، شبیه قطبنما که همیشه جهت شمال را درست نشان میدهد، هکر رشد هم وظیفه نشان دادن راه رسیدن به رشد را بر عهده دارد.» هکرهای رشد از روشهای کم هزینه و جایگزینهای مناسب برای بازاریابی سنتی استفاده میکنند به عنوان مثال استفاده از شبکههای اجتماعی و بازاریابی ویروسی به جای خرید تبلیغات از رادیو و تلویزیون و روزنامه در بازاریابی سنتی یکی دیگر از روشهای خالق های رشد است.
5 میوه پایین درخت (دسترسی آسان): (Low Hanging Fruit) این استعارهای است که دلالت بر فروش راحتترین محصولات و خدمات به مشتری دارد. در انگلیسی، این روند در مورد بافتهایی استفاده میشود که در آن کارهای آسانتر یا سادهتر را میتوان در وهله اول انجام داد.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
چهار مرحله اصلی فروش
1 جلب توجه کردن
شما باید کاری بکنید که برای مشتری جلب توجه کنید
در این حالت شما باید با کارهایی که میکنید یا حرفهایی که میگید توجه مشتری رو به خودتون جلب کنید
بعنوان مثال فرض کنید عمه تون اومده خونه شما مهمون
میتونید از مادرتون در مورد یه محصول خاصی که فکر میکنید عمه تون هم به اون نیاز داشته یه سوالی بپرسید تا عمه تون توجه اش به مکالمه شما جلب بشه یا یه مثال دیگه اینکه تلفنتون رو بردارید و به بالاسریتون زنگ بزنید و در مورد محصولی که فکر میکنید نیاز عمه تون هست حرفهایی بزنید که توجه عمه بهتون جلب بشه!
2 علاقه مند کردن
شما وقتی تونستید نگاه طرف یا فکر طرف رو به اون موضوعی که میخوایید جلب بکنید, حالا نیاز داره که فرد رو به اون موضوع علاقه مند بکنید.
مشتری باید متوجه بشه که با تهیه کردن محصول شما چه تغییری تو زندگیش ایجاد میشه یعنی بعد از اینکه تونستید توجه مشتری رو بخودتون جلب کنید باید بهش بفهمونید که این محصول چه دردی رو براش درمون میکنه
حرفهای تخصصی نزنید بلکه مشکلی رو که محصولتون براش رفع میکنه رو بگید
حالا برگردیم مثال عمه تا جا بیوفته
شما تونستید کاری بکنید یا مکالمه ای داشته باشید که عمه به شما نگاه کنه یا گوش بده
حالا شما هم برگردین به طرفش و بگین راستی عمه این محصولی که به مامان میگم خیلی عالی میتونه جوشهای روی صورتت رو هم خشک کنه و هم لایه برداری کنه یعنی جای جوشهارو هم برات از بین ببره و در ضمن باعث خشکی نمیشه مثل محصولات توی بازار!
3تحریک اشتیاق مشتری برای داشتن محصول
تو این مرحله مشتری بفکر اون حسی که اذیتش میکنه میوفته
و داشتن یه پوست یا موی سالم و زیبا رو حسش میکنه
حالا شما باید جملاتی بکار ببرید که مدت این "تصویر ذهنی مشتری" رو که ایجاد شده رو بیشتر کنید
مثلا تو مثال عمه بعد از انجام مرحله دوم بگید
عمه با از بین رفتن جوشهات فک کن وقتی یه مراسم میری یا یه عکس میندازی چقدر اعتماد بنفس ات بالا میره یا اصلا چقدر بچشم شوهر عمه میای؟
4نهایی سازی فروش
حالا مشتری آماده هست حالا باید بلد باشین تا فروش رو ببندین
نهایی سازی فروش خودش یه فلسفه ای داره ولی نظر بنده اینه که کاری نکنید که خودتون دوست ندارید باهاتون اونطور رفتار بشه
یکی از راه های نهایی سازی:دعوت کردن مشتری به دادن سفارشه
مثلا بگید خوب عمه حالا مایلی برات یکی از این پک هارو سفارش بدم بیاد تا برا همیشه از دست جوشها خلاص بشی!
یه را دیگه برای نهایی سادی فروش هم استفاده از تکنیک "از آنجاییکه" هست
مثلا خب عمه از اونجایی جوشهای صورتت خیلی سریع باید درمان بشن تا به کل صورتت پخش نشن و جاشون نمونه . پنبه ریز ام ال ام.
از اونجایی که این محصول تنها محصولی هس که کاملا ارگانیکه
و از اونجاییکه کیفیت این محصول با ضمانته
مایلی روی پوست خودت سرمایه گذاری بدون هیچ ریسکی بکنی؟
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
استراتژی سود مرکب
زیاد شنیده ایم که افراد ثروتمند برای 3 نسل آینده شان هم برنامه دارند.بازار بورس هم طوری است که شما باید برنامه ریزی مناسب و بلندمدت داشته باشید.
ثروتمندان در چنین بازاری یک استراتژی دیگر هم دارند و آن استراتژی سود مرکب است.
فرض کنید که در حال حاضر یک میلیون تومان سرمایه دارید،هر ماه اگر 10 درصد به سرمایه قبلی تان اضافه کنید و به سود سرمایه تان هم دست نزنید سرمایه تان به طرز عجیبی افزایش پیدا خواهد کرد.
درماه اول،سرمایه شما با احتساب سود 10 درصد برابر یک میلیون و 100 هزار تومان می شود.حالا ماه دوم میزان سود شما با سرمایه جدیدتان یعنی یک میلیون و 100هزار تومان محاسبه می شود.
افراد خیلی محدودی هستند که می توانند جلوی وسوسه خود را بگیرند وبه سود ماهانه سرمایه خود دست نزنند.اما اگر موفق شوید برخود غلبه کنید مطمئنا راه مناسبی برای سود کردن را در پیش گرفته اید.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
شش گام برای میلیونر شدن
1- نخست باید تا حد امکان از منابع رایگان اینترنت مطلب بیاموزید.
وقتی که تازه کارم را شروع کرده بودم، ماه ها زمان صرف یادگیری چگونگی بهره برداری از linkedin کردم. به این موضوع واقف شدم که این سایتِ اجتماعی بسیار با ارزش بلااستفاده مانده و بدین ترتیب از تخصص یکساله خود که به مطالعه قدرت سایت پرداخته بودم در راستای کسب اعتبار استفاده کردم.
ارتباطات خود را چه به شیوه سنتی (رو در رو) و چه به شیوه مدرن (آنلاین) حفظ کنید. روابط واقعی بسازید. به جای تلاش برای شکست رقیب، سعی کنید متفاوت باشید.
۲ – میانه روی را حفظ کنید
اگر برنامه و یا دیدگاه ویژه ای برای کارتان دارید، تا جای ممکن مخارج اضافی را کاهش دهید. برای مثال، نیازی نیست که حتماً دفتری در مرکز شهر داشته باشید تا مشروعیت کار خود را به اثبات برسانید. هزاران کارآفرین هستند که کارشان را در خانه، کتابخانه و کافی شاپ انجام می دهند. هیچ نیازی به نمای ساختمانی نیست به خصوص اگر محصولی به صورت فیزیکی نمی فروشید.
بسیاری از کسب و کارهای بزرگ از گاراژها شروع شده اند
۳ – روی خودتان سرمایه گذاری کنید
اگر در اوایل دوران کاریتان به سر می برید و قصد سرمایه گذاری دارید یقین حاصل کنید روی خودتان سرمایه گذاری می کنید.
شروع به یادگیری کنید، در کلاس های آنلاین تجارت با اساتیدی مورد تحسین، ثبت نام نمایید و خبره شوید. از این راه مهارت ها و دانش مورد نیاز کارتان را بدست آورید.
اگر از رشته دانشگاهی خود چیزی به دردتان نخورده است ، اکنون وقت یادگیری است ! برای پول درآوردن و لذت بردن از کار
4 – به سلامت خود اهمیت دهید
بسیاری از کارآفرینان از جمله خود من در دام “اعتیاد به کار” افتاده ایم و از سلامت جسمانی خود غافلیم. در حالیکه شتابان و با تمام قدرت در جهت پیشرفت و کسب موفقیت در زندگیتان تلاش می کنید ممکن است از ماه هایی که پشت میز بی تحرک نشستید غافل بمانید. «ریچارد برانسون» قوا و انرژی خود را ناشی از سلاح سرّی اش یعنی تمرین و ورزش روزانه می داند.
5 – تیم بسازید
برای شبکه هایتان بسیار ارزش قائل باشید. مانند یک رابط عمل کنید. با به اشتراک گذاری منابع در زمینه های متفاوت با دیگران و ایجاد ارتباطات مفید برای آنها، به ارزش خود بیافزایید.
اگر نمی توانید گروهی مناسب برای شبکه سازی بیابید پس تعلل نکنید و خودتان گروه بسازید.
6-هرگز از کارتان دست نکشید
هرگز و به هیچ عنوان تسلیم نشوید. شروع یک کار جدید و ادامه آن تنها به خودتان بستگی دارد. به هر شکست باید به منزله درسی آموزنده نگریست. وقتی با آغوش باز از شکست ها استقبال کنید خواهید دید تحملش برایتان آسانتر می شود. همه ما شکست را به کرات تجربه می کنیم و زمین می خوریم ولی باید دوباره بایستیم و به زندگی ادامه دهیم.
امروزه موقعیت های بسیار بیشتری نسبت به گذشته وجود دارد. اگر ارزش والای اندیشه و رویکردتان را درک کنید، این درس های زندگی شما را به اوج موفقیت خواهد رساند. تنها تعدادی از ما میلیونرهای هزار ساله وجود دارند که با تمام وجود آرزوی موفقیت شما را دارند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
راز ثروت بیل گیتس
بیل گیتس راز ثروتش را در چه میداند؟
او در این مورد میگوید: راز اصلی میلیاردر شدن من این است که طرحم را به 1200 نفر نشان دادم.
900 نفرشان قاطعانه گفتند: نه!
300 نفر به آن توجه کردند.
80 نفرشان نظر مثبتی داشتند.
ولی بیشترشان در عمل هیچکاری نکردند.
30 نفر از آنان طرح را جدی گرفتند.
11 نفرشان با سرمایهگذاری در طرحم من را مولتیمیلیاردر کردند!
@eghtesadjahani
۳ قانون موفقیت در اقتصاد
چارلی مانگر، شریک تجاری وارن بافت است که حالا یکی از میلیاردرهای مشهور جهان محسوب میشود و به صورت مستقل سرمایهگذاری میکند. کتاب «چالری آلماناک بیچاره» او شهرت بسیاری داشته، توصیههای حرفهای و شغلی جالبی دارد: «من ۳ قانون برای خودم دارم، ۳ قانون موفقیت، شاید نتوانید هر ۳ را همزمان انجام دهید اما باید تلاشتان را بکنید. این ۳ قانون اینگونه هستند:
هیچوقت چیزی را که خودتان به عنوان خریدار آن را نمیخرید به دیگری نفروشید.
هرگز برای کسی که به او احترام نمیگذارید یا ستایشاش نمیکنید کار نکنید.
فقط با کسانی کار کنید که از کارکردن با آنها لذت میبرید.»
این میلیاردر خودساخته که برای رسیدن به ثروت بسیار تلاش کرده توصیههایی هم درباره زندگی دارد: «سعی کنید هر روز که از خواب بیدار میشوید کمی بهتر از قبل باشید و سعی کنید انسان بهتری باشید. به وظایف خودتان با دقت و از روی میل عمل کنید. سعی کنید قدم به قدم پیش بروید، لازم نیست که خیلی سریع پیشرفت کنید، آرامآرام و باحوصله اما همیشه رو به جلو حرکت کنید.» آخرین توصیه مانگر هم این است: «مهمترین نکته این است که با تغییرات زندگی کنید و به آنها عادت کنید. اگر قرار بود که دنیا تغییر نکند من هنوز پول کمی داشتم و یک کارمند ساده بودم.»
بخش اول:چهارراه پول سازی
بخش دوم:توانمندی های وجودی خود را آشکار کنید
بخش سوم:چگونه می توان در بخش های مالکیت کسب و کار و سرمایه گذاری به پیروزی رسید؟
و در آخر 7 گام در مسیر دستیابی به پیشرفت سریع مالی
دوستان عزيز؛من
موفقيت خارق العاده كتاب "پدر ثروتمند، پدر فقير" هزاران دوست را در سراسر
دنيا براي ما به ارمغان آورد. سخنان محبت آميز و حسن نظر آنها ما را بر آن داشت تا
كتاب "چهارراه پول سازي" را به رشته تحرير درآوريم كه در واقع ادامه كتاب "پدر
ثروتمند، پدر فقير" است.
از همه دوستان، چه قديمي و چه جديد، به خاطر حمايت هاي مشتاقانه و پشتيباني
بي وقفه از روياهاي دور و درازمان تشكر م يكنيم.
اول بررسی بعد سرمایه گذاری
ارزشمندترین سرمایه تان برای کسب پول عبارت است از سرمایه ذهنی و جسمی تان یا توان کسب درآمدتان
ممکن است اصلا ندانید که ارزشمندترین دارایی که دارید، مگر در حالتی که همین حالا ثروتمند باشید، توانایی تان برای کارکردن است. با حداکثر استفاده از توان کسب درآمدتان میتوانید سالی چندین میلیون تومان وارد زندگی تان کنید. با بکارگیری توان کسب درآمدتان درتولید کالا ها و خدمات ارزشمند میتوانید آنقدر پول ایجاد کنید که بتوانید هر چه در زندگیتان میخواهید داشته باشید.
درآمد امروزتان نشان میدهد تاکنون توان کسب درآمدتان را چقدر رشد داده اید.
اولین نتیجه قانون سرمایه میگوید:ارزشمندترین دارایی تان زمان تان است. تنها چیزی که برای فروش دارید زمان تان است.توان کسب درآمدتان تا حد زیادی بستگی به این دارد که چقدر زمان میگذارید و در این زمان چقدر از خودتان مایه میگذارید.ضعف در مدیریت زمان یکی از دلایل اصلی کارایی ضعیف و کم کاری در تمام صنایع است.همچنین مشکل اصلی مدیران و فروشندگان در هر رشته ای است.
دومی نتیجه قانون سرمایه میگوید : وقت و پول را میشود یا خرج کرد و یا سرمایه گذاری کرد.
پول و وقت تا اندازه ای قابل تبدیل به یکدیگر هستند.اگر خرج شان کنید برای همیشه از بین میروند و نمی توانید پسشان بگیرید.دراین صورت تبدیل به هزینه های هدر رفته یا هزینه های حرام شده زندگیتا ن میشوند.
از طرف دیگر میتوانید آن هارا سرمایگذاری کنید که در این صورت برایتان بازدهی میدهد که میتواند ادامه پیدا کند.اگر وقت و پول تان را برای کسب آگاهی و مهارت بیشتر سرمایه گذاری کنید،میتوانید ارزشتان را بالا ببرید با افزایش توانایی تان در جهت کسب نتایج برای خودتان و دیگران، توان کسب درآمدتان و پولی که نصیبتان میشود را افزایش میدهید که گاهی تاثیرش تا پایان دوره کارتان میماند. یکی از عاقلانه ترین کارهایی که میتوانید بکنید این است که هر ماه3درصد درآمدتان را برای رشد شخصی خودتان و کاریتان و همینطور برای بهتر شدن در مهم ترین کارهای تان سرمایه گذاری کنید.بیشترین سودی که میتوانید از پول ببرید این است که بخشی از وقت و پول تان را دوباره برروی توان تان برای کسب درآمد بیشتر سرمایه گذاری کنید.همه افراد موفق و ثروتمند این موضوع را فهمیده اند(حال دیر یا زود) و همه افراد فقیر و بدبخت هنوز در تلاش هستند که از آن سردربیاورند.
سومین نتیجه قانون سرمایه میگوید:یکی از بهترین زمینه های سرمایه گذاری وقت و پول تان است.
هدف برنامه ریزی راهبردی سازمانی این است که نسبت بازده سرمایه(roe)را افزایش بدهد.لازمه این کار سازمان دهی و بازسازمان دهی فعالیت های سازمانی است تا شرکت از سرمایه اش سود بیشتری به دست آورد.
سرمایه شخصی شما در زندگی کاری تان، دارایی ذهنی و عاطفی تان است.پس کارشما این است که از سرمایه انسانی تان بالا ترین بازده را بگیرید تا نسبت بازده انرژی،انرژی تا ن ا افزایش دهید.ببینید در شغل تان انجام کدام کارها با ارزش ترین استفاده از زمان تان است و وقت تان را هر چه بیشتر و بیشتر روی آن کارهای متمرکز کنید که بهترین فعالیت ها برای مهم ترین نتایج هستند. همیشه بدنبال روش هایی بگردید که نسبت بازده انژی تان را افزایش بدهد.
هر چه سریعتر به سوی رهایی مالی بروید، آن هم سریعتر به سوی شما می آید
هر چه پول بیشتری بیندوزید و هر چه موفقیت بیشتری برسید.
پول و موفقیت از همه طرف سریع تر به سوی تان می آید.همه کسانی که امروز از نظر مالی موفق هستند ، برای مدت ها و گاهی هم برای سال ها خیلی سخت کار کرده اند تا اولین فرصت واقعی شان رابدست آورده اند . اما بعد از آن ، فرصت های بیشتر و بیشتری را به دست آورده اند.
مشکل اصلی اکثر افراد موفق این است که چطور فرصت هایی که از همه طرف به سمتشان می آید را اولویت بندی کنند
خیلی زود مشکل شما هم همین خواهد بود.
اولین نتیجه قانون افزایش سرعت می گوید : حداقل 80 درصد موفقیت تان در 20 درصد آخر زمانی که صرف میکنید نصیب تان میشود.
این نتیجه جالبی است، به آن فکر کنید، با 80درصد اول وقت و پولی که دریک کار و حرفه یا پروژه میگذارید ، فقط به 20 درصد موفقیتی که برای تان ممکن است میرسید.به 80درصد بقیه در 20درصد آخر وقت و پولی که میگذارید میرسید.
پیتر لینچ ، مدیر سابق شرکت سرمایه گذاری ماژلان که یکی از موفق ترین شرکت های سرمایه گذاری در تاریخ بوده است، گفته که موفق ترین سرمایه گذاری هایش آنهایی بوده که خیلی طول کشیده تا به بازدهی برسند.او معمولا سهام شرکتی را میخرد که سال ها رشد نمیکرد. بعد خیز برمیداشت و قیمتش10 یا 20 برابر میشد. این راهبرد انتخاب سهام برای بلند مدت بلاخره او را یکی از موفق ترین و پردرآمدترین مدیران مالی آمریکا کرد.
میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در نقاط مختلف جهان در سال 2015
ایران در جذب سرمایه گذاری مستقیم توفیق آنچنانی نداشته است.