| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
محبت تنها واژه ای ست که هیچ مرزی نمی شناسد
هیچ جنیستی نمی شناسد
و بهترین معرف هر موجود زنده میتواند باشد
1-ترس ها را از خود دور کنید
2-نادانسته ها را بیاموزید
3-برای دیگران کارهایی را انجام دهید که دیگران نمی توانند جواب آن ها را چه با پول و چه با محبت بدهند.
4-بخشیدن و تعریف کردن رابیاموزید
5-مسئولیت پذیر باشید
6-تمرین انضباط
7-هدف ها را تنظیم کنید
8-باکسانی که شخصیت اخلاقی بالایی دارند را بطه برقرار کنید.
9-دارای کشش درونی باشید نه بیرونی
10-دائمابه خودتان پیشنهادهای مثبت بدهید.
11-بزرگترین نقاط قوت ما می توانند تبدیل به بزرگترین نقاط ضعف ما بشوند
12-بزرگترین نقاط ضعف ما می توانند بزرگترین نقاط قوت ما بشوند
13-صبور باشید
14-یک لیست از قدرت ها و یک لیست از ضعف های خود بنویسید
مردم گاهی اوقات در جاهایی دست به معاوضه هایی می زنند که نباید آن کاررابکنند.برای مثال درروابط بین فردی،آن ها پول و هدایا رابرای به دست آوردن محبت و زمان به کار می گیرند.بعضی از مردم به جای این که محبت و زمان کافی صرف زن و بچه شان بکنند،ترجیح می دهند هرآن چه که آن ها می خواهند برایشان فراهم کنند.
هنگامی که اولویت بندی ها به درستی انتخاب نشده باشد،مازمان را از دست می دهیم و هدر دادن زمان یعنی هدردادن زندگی.اولویت بندی مستلزم نظم در آن چه که باید انجام گیرد است نه این که هر کاری که دلمان خواست و یا هوس کردیم انجام دهیم.
با مشکلات و نواقص چگونه برخورد می کنید؟
پاسخ شما به این سوال نشانگر منش شما است.یکی از کلیدهای حل معمای موفقیت،درک و فهم است.فکر و ذهن مردم اغلب به پول،قدرت،خوشبختی یا مقام مشغول است.ماباید درک درستی از اولویت بندی های خود داشته باشیم.
با خواندن و حفظ کردن اصولی که به موفقیت منتهی می شوند،نمی توان موفق شد،بلکه باید این اصول را فهمیدوبه کار بست.
هنگامی که خیلی غذا می خوریم،انتخاب کرده ایم که افزایش وزن پیدا کنیم.زمانی که کسی خیلی مشروب می خورد دچاردردسر می شود.اگر کسی درحال مستی رانندگی کند انتخاب کرده است که احتمال خطر کشته شدن خودیا دیگری را افزایش دهد.هنگامی که بادیگران بدرفتاری می کنید انتخاب کرده اید که آن ها نیز با شما بدرفتاری کنند.اگر به دیگران محبت نشان ندهیم انتخاب کرده ایم که آن ها نیز به ما محبت نکنند.
انتخاب ها پیامدهایی دارند.ماآزادیم که انتخاب کنیم،ولی پس از انتخاب،این انتخاب است که ما را کنترل می کند.ما،همه فرصت های یکسانی برای نابرابری داشته ایم.ماهستیم که انتخاب می کنیم.زندگی را می توان به سفال گری تشبیه کرد.کوزه گر،گل رابه هر شکلی که بخواهد درمی آورد.به همین نحو ما نیز می توانیم زندگی خودراتغییر دهیم وآن را به هر شکلی که بخواهیم درآوریم.